تلاطم ناشی از دروغ درمانی روحانی – تیک تاک
تیک تاک – تلاطم ناشی از دروغ درمانی روحانی
گزارش و گفتگو با رضا هفت برادران
حرفهای روحانی روز چهارشنبه (۲۴مهر) در دانشگاه تهران، بیش از آن که انتظار میرفت در رژیم تلاطم و جنجال ایجاد کرد و هم واکنشهای تند باند خامنهای را به دنبال داشت و هم حتی ایادی و باندهای همسو با روحانی هم عمدتاً اظهارات او را مورد طعنه و حمله قرار دادند و بر اظهارات روحانی که به رغم رنگ و لعاب تبلیغاتی، حاوی فاشگوییهای مهمی بود، نکات و فاشگوییهای قابل توجهی هم افزودند. بحث و بررسی امروز ما به همین موضوع اختصاص دارد و در همین رابطه ابتدا توجهتون رو به گزارش و خبر و نظری در همین باره جلب میکنم:
یکی از نکاتی که روحانی در سخنرانیاش در دانشگاه تهران مطرح کرد، پیشنهاد برگزاری رفراندوم بود که البته بیشتر مصرف تبلیغات انتخاباتی داشت ولی این پیشنهاد از سوی هر دو باند مورد تخطئه قرار گرفت. روزنامة جوان (۲۵مهر) وابسته به سپاه پاسداران طی مقاله یی با عنوان « پیشنهاد رفراندوم مقابل صندلیهای خالی!»
مینویسد: « کاری که دکتر روحانی روز گذشته برای چندمینبار تکرار کرد و در نشستی که شاید خالیترین سالن دانشجویی طی ۴۰ سال گذشته بود، مقابل صندلیهای خالی پیشنهاد رفراندوم مطرح کرد». این روزنامة حکومتی میافزاید: « فعالان سیاسی به پیشنهاد رفراندوم روحانی واکنش نشان دادند و گفتند در مقابل صندلیهای خالی و در خلوتترین افتتاحیههای ۴۰ سال اخیر دانشگاهها چگونه از همهپرسی برای «چیزهایی که ۴۰ سال است درباره آن بحث میکنیم»سخن میگویید؟!».
روزنامة حکومتی جوان خاطرنشان میکند: « پرداختن به حاشیهها و عبور از متن مشکلات کشور و مردم گویی به رفتار ثابت رؤسای دولتها طی سالهای اخیر تبدیل شده است آنها با درک این واقعیت که دیگر قرار نیست در معرض رأی ملت قرار گیرند و از سویی پاسخی برای عملکرد غیرقابل دفاع خود مقابل ملت ندارند، کوتاهترین راه ممکن را برای فرار از ناکارآمدیهای اجرایی انتخاب میکنند؛ «حاشیهپردازی برای مشغول سازی و تصویر دوقطبیهای کاذب».
در باند خود روحانی و باندهای همسو با او نیز به مسألة رفراندوم که روحانی پرداخته و آن را تخطئه کردهاند. روزنامة حکومتی جهان صنعت (۲۵مهر) با اشاره به این که این اولیت بار نیست که روحانی از برگزاری رفراندوم سخن میگوید و با بیان این که منظور روحانی از برگزاری رفراندوم در واقع زمینهسازی برای برقرار رابطه با آمریکاست
نوشت: « با سیاست فشل و فاقد برنامهای که او و تیمش در حوزه اقتصاد نشان دادهاند، نه تنها نیاز به اختیارات ویژه و برگزاری رفراندوم نیست بلکه دولت او بیتدبیرتر و ناکارآمدتر از آن است که این اختیارات ویژه یا برگزاری رفراندوم بخواهد به فریادش برسد».
کیهان خامنهای (۲۵مهر) نیز طی مقالهیی با عنوان « پیشنهاد روحانی برای به رفراندوم گذاشتن «دیوانگی»! مینویسد: «رئیسجمهور که ۷ آبان ۹۶ مذاکره با آمریکا را دیوانگی خوانده بود، دیروز پیشنهاد کرد این موضوع به رفراندوم گذاشته شود!».
کیهان میافزاید: « روحانی اکنون دستش خالی است و در قبال وعدههای داده شده، پاسخی برای افکار عمومی ندارد، پس به مسائل حاشیهای مانند انتقاد به شورای نگهبان، اصول قانون اساسی و همهپرسی میپردازد. چه آنکه وی در نشست با رسانهها و قبلتر از آن در جلسه با هیئت دولت، به انحای مختلف به جای پاسخگویی درخصوص اقدامات دولت و سوءمدیریتها نیز چنین مواضع رادیکال و حاشیهسازی را اتخاذ کرد».
مهدی غضنفری وزیر پیشین صنعت و تجارت رژیم، نیز چهارشنبه شب گذشته (۲۴مهر) در یک گفتگو در تلویزیون رژیم، بر فلج و زمینگیر بودن کل نظام، بخصوص دولت روحانی به بیبرنامگی، فقدان ساختار منسجم و باند بازی در سراسر رژیم که آن را فلج کرده اشاره کرد
و گفت: « با سیاست فشل و فاقد برنامهای که او و تیمش در حوزه اقتصاد نشان دادهاند، نه تنها نیاز به اختیارات ویژه و برگزاری رفراندوم نیست بلکه دولت او بیتدبیرتر و ناکارآمدتر از آن است که این اختیارات ویژه یا برگزاری رفراندوم بخواهد به فریادش برسد».
«ساختارهای حکمرانی ما، ساختارهایی است که رفتار منظم و منسجم حکمرانی نداره و اهداف جدایی رو نمایندگان تو مجلس دنبال می کنند که دوباره برگردن تو مجلس، منافعی را دنبال میکنند. انتظار معجزه از این وضعیت نباید داشته باشیم همین وضعیت هست توی دولت همین وضعیت هست تا یک حدی توی قوه قضاییه...».
... ساختار دولت از اثرگذاری خودش خارج شده الآن بیکاری گستردهیی در میان کارمندها هست انگار همه جا تعطیل است و هیچ برنامهیی دنبال نمیشود دولت دست روی دست گذاشته دارد نگاه میکند ببیند چه اتفاقی میافتد ما چرا انتظار داریم این ساختار معجزه کند برود سیستم بانکی را اصلاح کند نقدینگی را کاهش بدهد پروژههای نیمه تمام را زودتر جمع کند این دولت داره روزها را میشمارد که دورهاش تمام بشود چنین ساختاری پاسخگو نیست جوابگو نیست....»
گزارش را دیدیم. سوال این جاست که چرا شاهد این همه واکنش منفی از طرف باند خامنهای و حتی از طرف باندهای همسو با روحانی در این رابطه بودیم. این موضوع گفتگوی ما رضا هفت برادران است.
ج: روحانی چند موضوع مطرح کرد که هرکدام از آنها از جهات مختلف موجب خشم و هیاهو شد. یکی موضوع بن بست استراتژیک در ۴۱سال عمر رژیم دوم موضوع همه پرسی و به رفراندوم گذاشتن تفسیر قانون اساسی و اختیارات رئیس جمهور. که در واقع مضمون اصلی آن رابطه با آمریکا است. سوم هم دروغ درمانی های معمول روحانی در مورد بهبود شرایط اقتصادی بود.
مهم ترین حرف روحانی، اعتراف به بن بست استراتژیک در مورد مسائل کلان و اعتراف به این بود که گفت در چهل و یک سال گذشته رژیم به هیچ طرح و استراتژی مشخصی نتوانسته برسد. البته او این را در رابطه به اصطلاح تعامل با جهان (بخوانید رابطه و مذاکره با آمریکا ) مطرح می کرد. ولی از آنجا که به قول خود روحانی این یک مسئله استراتژیک است تمام کارها و سیاستهای رژیم به تبع تعیین تکلیف نشدن این موضوع بلاتکلیف مانده است.
طرح این مسئله که آنرا تاکنون مجاهدین و مقاومت ایران می گفتند باعث شد که سر کلاف بی برنامگی، اقدام استراتزیک و فقدان ساختار حکومتی متناسب با جهان معاصر در رژیم باز شود. مثلا ببینید غضنفری وزیر پیشین همین رژیم در گفتگوی تلویزیونی که دوشب پیش پخش شد می گوید نه دولت، نه مجلس هیچکدام طرح و برنامهیی جز این که خودشان برسر کار باشند ندارند.
او همچنین گفت: حکمرانی یک علم است که در سایر کشورها آموزش داده می شود و حتی در قرون گذشته نیز کتابهایی در این زمینه نوشته شده است، اما در رژیم امور به گفته او هیئتی اداره می شود. بیان شیکی از ساختار باندی و مافیایی این رژیم است که هر باندی صرفا چشم به منافع غارتگرانه خود دوخته است.
وقتی روحانی به ۴۱سال بن بست استراتژیک اشاره می کند دورة خمینی را هم در بر می گیرد و مهم تر از آن نشان می دهد این بن بست ماهوی بوده و از روز اول همراه رژیم گورزاد خمینی بوده است. این اعتراف به نوعی قابل مقایسه با حرف قبلی او مبنی بر ۳۸سال اعدام و زندان است. در آن بیان هم مشخص می شد که بنیانگذار این بساط ضد بشری خود خمینی بوده است.
و اکنون هم از بن بست ۴۱ساله استراتژیک حرف می زند تایید حرف مجاهدین و مقاومت ایران است که خمینی و نظام او هیچ سنخیتی با جامعه ایران و مرحله رشد اجتماعی جامعه ایران نداشته و خمینی سارق انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران بوده است. دروغ درمانی های روحانی در زمینه اقتصادی مسخره تر از آن است که ارزش پرداختن داشته باشد. اما از یک زاویه قابل توجه است.
و آن واکنشهایی است که در درون خود رژیم برانگیخته. در باند خامنهای حرفهای روحانی را فرافکنی تلقی میکنند. که می خواهد وضعیت بحرانی و انفجاری را به گردن ولی فقیه بیندازد که گویا چون اختیارات کافی نداشته وضعیت به این نقطه رسیده است.
واکنش باند خامنهای به این اظهارات بدیهی و روشن است اما باندهای همسو با روحانی هم از این زاویه به او انتقاد و پرخاش کرده اند که روحانی در همان حد اختیاراتی هم که داشته هیچ کاری نکرده است. و از جمله تماما در برابر خامنهای کرنش کرده و به دست بوسی پاسداران پرداخته است.
ج: پیشنهاد رفراندوم از طرف روحانی یک شیادی چند لایه است اولا این که یک طرفند تبلیغاتی است که مصرف انتخاباتی دارد. ثانیا وانمود می کند که رفراندوم پاسخی به بن بست استراتژیک رژیم است. در حالی که همچنان که کیهان خامنهای و سایر روزنامه های باند خامنهای نوشته اند منظور اصلی روحانی مذاکره و رابطه با آمریکا است. بنابراین خشم باند خامنهای از این پیشنهاد طبیعی و قابل فهم است.
باند خود روحانی هم از این بابت خشمگین است که چرا روحانی جرئت و جربزه آنرا ندارد که پیشنهاد خود را که عبارت است از رابطه با آمریکا رک و راست بیان کند و آنرا در لفافه می پیچد. در این میان حرف روزنامة فرهیختگان از باند خامنهای قابل توجه است که نوشت همه پرسی واقعی بایستی در مورد ادامه دولت روحانی در دو سال باقیمانده باشد. این روزنامه در واقع ناخواسته به قلب مسئله نزدیک شده است
و آن اینکه تنها همه پرسی متصور واقعی این است که کلیت این رژیم باشد یا نه. بسیار روشن است که پاسخ مردم ایران به این سوال چه خواهد بود. و از همین رو مطرح شدن رفراندوم با هر موضوعی جز این یک شیادی برای حفظ همین رژیم است. و از این جهت طرح مسئله رفراندوم یک امر انحرافی است که تنها خشم و تنفر مردم ایران را بر می انگیزد.
ج: چنانکه گفتم این حرف مصرف تبلیغاتی و انتخاباتی دارد. این شگرد روحانی و باند اصلاح طلبان قلابی درون رژیم است که سعی می کند خود را تافتة جدا بافته از رژیم جلوه دهند و حتی ژست اپوزیسیون بگیرند. روحانی با طرح این موضوع همچنین می خواهد وانمود کند که گویا کلید حل این بن بست استراتژیک را در مشت خود دارد.
بنابراین مطرح کردن این حرف اولا اعتراف به واقعیتی است که اکنون پیش چشم همگان است و مردم ایران آنرا روز به روز و ساعت به ساعت با فشارهای خردکننده اقتصادی و سرکوب رژیم در زندگی خود تجربه می کنند. ثانیا روحانی می خواهد وانمود کند که راه حل بازهم در درون رژیم و خود اوست. اما روشن است که حنای این دجالگری دیگر به دست کسی رنگی ندارد.
زیرا روحانی خود از روز اول این حکومت در بالاترین سطوح حاکمیتی در تمام زمینه ها بوده است. به مدت ۱۶سال دبیرشورایعالی امنیت، یعنی بالاترین ارگان امنیتی نظام بوده. ترورهای خارج کشوری، قتلهای زنجیرهیی و سایر اقدامات تروریستی رژیم توسط همین نهاد برنامه ریزی شده است. فرمان سرکوب دانشجویان در قیام ۷۸را همین روحانی صادر کرد.
او همچنین سالها نفر اول در مذاکرات هستهای با اروپایی ها بوده. و بالاتر از همة این سوابق اکنون ۶سال است که در سمت رئیس جمهور در راس امور اجرایی قرار دارد. بنابراین ژست اپوزیسون از طرف روحانی بیش از هر چیز نشان دهنده بن بست رژیم از یک سو و وقاحت روحانی از سوی دیگر است.
مطالب مرتبط
بنبست استراتژیک ، تنگناهای همهجانبه – تیک تاک
پاسخ به دروغدرمانی و بلوفهای روحانی
گزارش و گفتگو با رضا هفت برادران
حرفهای روحانی روز چهارشنبه (۲۴مهر) در دانشگاه تهران، بیش از آن که انتظار میرفت در رژیم تلاطم و جنجال ایجاد کرد و هم واکنشهای تند باند خامنهای را به دنبال داشت و هم حتی ایادی و باندهای همسو با روحانی هم عمدتاً اظهارات او را مورد طعنه و حمله قرار دادند و بر اظهارات روحانی که به رغم رنگ و لعاب تبلیغاتی، حاوی فاشگوییهای مهمی بود، نکات و فاشگوییهای قابل توجهی هم افزودند. بحث و بررسی امروز ما به همین موضوع اختصاص دارد و در همین رابطه ابتدا توجهتون رو به گزارش و خبر و نظری در همین باره جلب میکنم:
خبر و نظر:
یکی از نکاتی که روحانی در سخنرانیاش در دانشگاه تهران مطرح کرد، پیشنهاد برگزاری رفراندوم بود که البته بیشتر مصرف تبلیغات انتخاباتی داشت ولی این پیشنهاد از سوی هر دو باند مورد تخطئه قرار گرفت. روزنامة جوان (۲۵مهر) وابسته به سپاه پاسداران طی مقاله یی با عنوان « پیشنهاد رفراندوم مقابل صندلیهای خالی!»
مینویسد: « کاری که دکتر روحانی روز گذشته برای چندمینبار تکرار کرد و در نشستی که شاید خالیترین سالن دانشجویی طی ۴۰ سال گذشته بود، مقابل صندلیهای خالی پیشنهاد رفراندوم مطرح کرد». این روزنامة حکومتی میافزاید: « فعالان سیاسی به پیشنهاد رفراندوم روحانی واکنش نشان دادند و گفتند در مقابل صندلیهای خالی و در خلوتترین افتتاحیههای ۴۰ سال اخیر دانشگاهها چگونه از همهپرسی برای «چیزهایی که ۴۰ سال است درباره آن بحث میکنیم»سخن میگویید؟!».
روزنامة حکومتی جوان خاطرنشان میکند: « پرداختن به حاشیهها و عبور از متن مشکلات کشور و مردم گویی به رفتار ثابت رؤسای دولتها طی سالهای اخیر تبدیل شده است آنها با درک این واقعیت که دیگر قرار نیست در معرض رأی ملت قرار گیرند و از سویی پاسخی برای عملکرد غیرقابل دفاع خود مقابل ملت ندارند، کوتاهترین راه ممکن را برای فرار از ناکارآمدیهای اجرایی انتخاب میکنند؛ «حاشیهپردازی برای مشغول سازی و تصویر دوقطبیهای کاذب».
رفراندوم
در باند خود روحانی و باندهای همسو با او نیز به مسألة رفراندوم که روحانی پرداخته و آن را تخطئه کردهاند. روزنامة حکومتی جهان صنعت (۲۵مهر) با اشاره به این که این اولیت بار نیست که روحانی از برگزاری رفراندوم سخن میگوید و با بیان این که منظور روحانی از برگزاری رفراندوم در واقع زمینهسازی برای برقرار رابطه با آمریکاست
نوشت: « با سیاست فشل و فاقد برنامهای که او و تیمش در حوزه اقتصاد نشان دادهاند، نه تنها نیاز به اختیارات ویژه و برگزاری رفراندوم نیست بلکه دولت او بیتدبیرتر و ناکارآمدتر از آن است که این اختیارات ویژه یا برگزاری رفراندوم بخواهد به فریادش برسد».
کیهان خامنهای (۲۵مهر) نیز طی مقالهیی با عنوان « پیشنهاد روحانی برای به رفراندوم گذاشتن «دیوانگی»! مینویسد: «رئیسجمهور که ۷ آبان ۹۶ مذاکره با آمریکا را دیوانگی خوانده بود، دیروز پیشنهاد کرد این موضوع به رفراندوم گذاشته شود!».
کیهان میافزاید: « روحانی اکنون دستش خالی است و در قبال وعدههای داده شده، پاسخی برای افکار عمومی ندارد، پس به مسائل حاشیهای مانند انتقاد به شورای نگهبان، اصول قانون اساسی و همهپرسی میپردازد. چه آنکه وی در نشست با رسانهها و قبلتر از آن در جلسه با هیئت دولت، به انحای مختلف به جای پاسخگویی درخصوص اقدامات دولت و سوءمدیریتها نیز چنین مواضع رادیکال و حاشیهسازی را اتخاذ کرد».
زمینگیر بودن کل نظام
مهدی غضنفری وزیر پیشین صنعت و تجارت رژیم، نیز چهارشنبه شب گذشته (۲۴مهر) در یک گفتگو در تلویزیون رژیم، بر فلج و زمینگیر بودن کل نظام، بخصوص دولت روحانی به بیبرنامگی، فقدان ساختار منسجم و باند بازی در سراسر رژیم که آن را فلج کرده اشاره کرد
و گفت: « با سیاست فشل و فاقد برنامهای که او و تیمش در حوزه اقتصاد نشان دادهاند، نه تنها نیاز به اختیارات ویژه و برگزاری رفراندوم نیست بلکه دولت او بیتدبیرتر و ناکارآمدتر از آن است که این اختیارات ویژه یا برگزاری رفراندوم بخواهد به فریادش برسد».
«ساختارهای حکمرانی ما، ساختارهایی است که رفتار منظم و منسجم حکمرانی نداره و اهداف جدایی رو نمایندگان تو مجلس دنبال می کنند که دوباره برگردن تو مجلس، منافعی را دنبال میکنند. انتظار معجزه از این وضعیت نباید داشته باشیم همین وضعیت هست توی دولت همین وضعیت هست تا یک حدی توی قوه قضاییه...».
... ساختار دولت از اثرگذاری خودش خارج شده الآن بیکاری گستردهیی در میان کارمندها هست انگار همه جا تعطیل است و هیچ برنامهیی دنبال نمیشود دولت دست روی دست گذاشته دارد نگاه میکند ببیند چه اتفاقی میافتد ما چرا انتظار داریم این ساختار معجزه کند برود سیستم بانکی را اصلاح کند نقدینگی را کاهش بدهد پروژههای نیمه تمام را زودتر جمع کند این دولت داره روزها را میشمارد که دورهاش تمام بشود چنین ساختاری پاسخگو نیست جوابگو نیست....»
گفتگوی سیاسی
گزارش را دیدیم. سوال این جاست که چرا شاهد این همه واکنش منفی از طرف باند خامنهای و حتی از طرف باندهای همسو با روحانی در این رابطه بودیم. این موضوع گفتگوی ما رضا هفت برادران است.
س: چه نکاتی از حرفهای روحانی باعث واکنش خشم آلود دو باند شده است؟
ج: روحانی چند موضوع مطرح کرد که هرکدام از آنها از جهات مختلف موجب خشم و هیاهو شد. یکی موضوع بن بست استراتژیک در ۴۱سال عمر رژیم دوم موضوع همه پرسی و به رفراندوم گذاشتن تفسیر قانون اساسی و اختیارات رئیس جمهور. که در واقع مضمون اصلی آن رابطه با آمریکا است. سوم هم دروغ درمانی های معمول روحانی در مورد بهبود شرایط اقتصادی بود.
مهم ترین حرف روحانی، اعتراف به بن بست استراتژیک در مورد مسائل کلان و اعتراف به این بود که گفت در چهل و یک سال گذشته رژیم به هیچ طرح و استراتژی مشخصی نتوانسته برسد. البته او این را در رابطه به اصطلاح تعامل با جهان (بخوانید رابطه و مذاکره با آمریکا ) مطرح می کرد. ولی از آنجا که به قول خود روحانی این یک مسئله استراتژیک است تمام کارها و سیاستهای رژیم به تبع تعیین تکلیف نشدن این موضوع بلاتکلیف مانده است.
طرح این مسئله که آنرا تاکنون مجاهدین و مقاومت ایران می گفتند باعث شد که سر کلاف بی برنامگی، اقدام استراتزیک و فقدان ساختار حکومتی متناسب با جهان معاصر در رژیم باز شود. مثلا ببینید غضنفری وزیر پیشین همین رژیم در گفتگوی تلویزیونی که دوشب پیش پخش شد می گوید نه دولت، نه مجلس هیچکدام طرح و برنامهیی جز این که خودشان برسر کار باشند ندارند.
او همچنین گفت: حکمرانی یک علم است که در سایر کشورها آموزش داده می شود و حتی در قرون گذشته نیز کتابهایی در این زمینه نوشته شده است، اما در رژیم امور به گفته او هیئتی اداره می شود. بیان شیکی از ساختار باندی و مافیایی این رژیم است که هر باندی صرفا چشم به منافع غارتگرانه خود دوخته است.
بنبست استراتژیک
وقتی روحانی به ۴۱سال بن بست استراتژیک اشاره می کند دورة خمینی را هم در بر می گیرد و مهم تر از آن نشان می دهد این بن بست ماهوی بوده و از روز اول همراه رژیم گورزاد خمینی بوده است. این اعتراف به نوعی قابل مقایسه با حرف قبلی او مبنی بر ۳۸سال اعدام و زندان است. در آن بیان هم مشخص می شد که بنیانگذار این بساط ضد بشری خود خمینی بوده است.
و اکنون هم از بن بست ۴۱ساله استراتژیک حرف می زند تایید حرف مجاهدین و مقاومت ایران است که خمینی و نظام او هیچ سنخیتی با جامعه ایران و مرحله رشد اجتماعی جامعه ایران نداشته و خمینی سارق انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران بوده است. دروغ درمانی های روحانی در زمینه اقتصادی مسخره تر از آن است که ارزش پرداختن داشته باشد. اما از یک زاویه قابل توجه است.
و آن واکنشهایی است که در درون خود رژیم برانگیخته. در باند خامنهای حرفهای روحانی را فرافکنی تلقی میکنند. که می خواهد وضعیت بحرانی و انفجاری را به گردن ولی فقیه بیندازد که گویا چون اختیارات کافی نداشته وضعیت به این نقطه رسیده است.
واکنش باند خامنهای به این اظهارات بدیهی و روشن است اما باندهای همسو با روحانی هم از این زاویه به او انتقاد و پرخاش کرده اند که روحانی در همان حد اختیاراتی هم که داشته هیچ کاری نکرده است. و از جمله تماما در برابر خامنهای کرنش کرده و به دست بوسی پاسداران پرداخته است.
س: پیشنهاد رفراندوم که جدید نیست و جدی هم نیست چرا موجب خشم و عکس العمل گردیده است؟
ج: پیشنهاد رفراندوم از طرف روحانی یک شیادی چند لایه است اولا این که یک طرفند تبلیغاتی است که مصرف انتخاباتی دارد. ثانیا وانمود می کند که رفراندوم پاسخی به بن بست استراتژیک رژیم است. در حالی که همچنان که کیهان خامنهای و سایر روزنامه های باند خامنهای نوشته اند منظور اصلی روحانی مذاکره و رابطه با آمریکا است. بنابراین خشم باند خامنهای از این پیشنهاد طبیعی و قابل فهم است.
باند خود روحانی هم از این بابت خشمگین است که چرا روحانی جرئت و جربزه آنرا ندارد که پیشنهاد خود را که عبارت است از رابطه با آمریکا رک و راست بیان کند و آنرا در لفافه می پیچد. در این میان حرف روزنامة فرهیختگان از باند خامنهای قابل توجه است که نوشت همه پرسی واقعی بایستی در مورد ادامه دولت روحانی در دو سال باقیمانده باشد. این روزنامه در واقع ناخواسته به قلب مسئله نزدیک شده است
و آن اینکه تنها همه پرسی متصور واقعی این است که کلیت این رژیم باشد یا نه. بسیار روشن است که پاسخ مردم ایران به این سوال چه خواهد بود. و از همین رو مطرح شدن رفراندوم با هر موضوعی جز این یک شیادی برای حفظ همین رژیم است. و از این جهت طرح مسئله رفراندوم یک امر انحرافی است که تنها خشم و تنفر مردم ایران را بر می انگیزد.
س: چرا روحانی در شرایطی که رژیم به شدت به نمایش ثبات نیازمند است روحانی اعتراف می کند که ۴۱سال است که رژیم هیچ استراتژی مشخصی نداشته و باندهای مختلف رژیم دائما بر سر این موضوع با هم جنگ و جدال داشته اند.
ج: چنانکه گفتم این حرف مصرف تبلیغاتی و انتخاباتی دارد. این شگرد روحانی و باند اصلاح طلبان قلابی درون رژیم است که سعی می کند خود را تافتة جدا بافته از رژیم جلوه دهند و حتی ژست اپوزیسیون بگیرند. روحانی با طرح این موضوع همچنین می خواهد وانمود کند که گویا کلید حل این بن بست استراتژیک را در مشت خود دارد.
بنابراین مطرح کردن این حرف اولا اعتراف به واقعیتی است که اکنون پیش چشم همگان است و مردم ایران آنرا روز به روز و ساعت به ساعت با فشارهای خردکننده اقتصادی و سرکوب رژیم در زندگی خود تجربه می کنند. ثانیا روحانی می خواهد وانمود کند که راه حل بازهم در درون رژیم و خود اوست. اما روشن است که حنای این دجالگری دیگر به دست کسی رنگی ندارد.
زیرا روحانی خود از روز اول این حکومت در بالاترین سطوح حاکمیتی در تمام زمینه ها بوده است. به مدت ۱۶سال دبیرشورایعالی امنیت، یعنی بالاترین ارگان امنیتی نظام بوده. ترورهای خارج کشوری، قتلهای زنجیرهیی و سایر اقدامات تروریستی رژیم توسط همین نهاد برنامه ریزی شده است. فرمان سرکوب دانشجویان در قیام ۷۸را همین روحانی صادر کرد.
او همچنین سالها نفر اول در مذاکرات هستهای با اروپایی ها بوده. و بالاتر از همة این سوابق اکنون ۶سال است که در سمت رئیس جمهور در راس امور اجرایی قرار دارد. بنابراین ژست اپوزیسون از طرف روحانی بیش از هر چیز نشان دهنده بن بست رژیم از یک سو و وقاحت روحانی از سوی دیگر است.
مطالب مرتبط
بنبست استراتژیک ، تنگناهای همهجانبه – تیک تاک
پاسخ به دروغدرمانی و بلوفهای روحانی