بالا گرفتن وحشت از تحولات عراق و لبنان – تیک تاک
تیک تاک – بالا گرفتن وحشت از تحولات عراق و لبنان
گزارش و گفتگو با خسرو شکرالهی
وحشت از قیامهای عراق و لبنان، روز به روز در رژیم عمیقتر و آشکارتر میشود. چرا که قیام بخصوص در عراق از مرحلة قهر و سرکوب عریان عبور کرده و رژیم نتوانسته به رغم حداکثر خشونت و گرفتن بیش از ۳۰۰کشته و ۱۲هزار مجروح، قیام را در هم بشکند و قیامها روز به روز رادیکالتر و ریشهییتر شده و نفوذ و دخالتهای جنایتکارانة رژیم را هدف قرار داده است و مشاهدة فرو ریختن عمق استراتژیک، نظام ولایت فقیه را در وحشت فرو برده است. ابتدا توجهتون رو به گزارشی در این باره جلب میکنیم.
ولید فارس تحلیلگر سیاسی برجسته امریکایی ـ لبنانی طی مقالهیی با عنوان «آغاز شکست پروژة سیاسی ایران در خاورمیانه» در روزنامة ایندیپندنت چاپ لندن ضمن بیان این سخن که «بارزترین نقطه مشترک میان بغداد و بیروت، پیوند مذهبی و فرقه گرایی هر دو نظام با رژیم ایران است نوشت: « تحولات دو هفته ای اخیر در عراق و لبنان حاکی از موفقیت قیام های مردمی است
و چنین به نظر می رسد که این تظاهرات توانسته است از خطوط قرمز نظام های سیاسی در هر دو کشور عبور کند و پا به مرحله ای از پیروزی بگذارد که دیگر، فرصت سرکوبی این تظاهرات برای دولت ها ممکن نباشد». این سخن پایه و علت هراس و وحشت رژیم است که این روزها به وفور در رسانههای رژیم به چشم میخورد.
در همین رابطه کیهان خامنهای (۱۶آبان) در مقالهیی با عنوان « فتنه ۹۸ در منطقه!» و در حالی که قیام مردم عراق را ناشی از فتنهانگیزیهای امریکا و رژیم و دار و دستة جنایتکارش در عراق و لبنان را جبهة مقاومت مینامید نوشت: « بعد از شکست و تجربه فتنههای ۸۸ و ۹۶ در ایران دستگاهای اطلاعاتی– امنیتی آمریکا... مجددا به سراغ «بازوان مقاومت» رفتند و فتنه در کشورهای منطقه را کلید زدند.
لذا فتنه کنونی در لبنان و عراق را باید در ادامه فتنههای سال ۸۸ و۹۶ ایران تحلیل کرد... شباهت فتنهانگیزی در سه کشور ایران و عراق و لبنان این است که نیروهای مسئول تامین امنیت و منافع ملی و مدافع مردم و کشور در راس حملات فتنهگران قرار میگیرند و آنها به عنوان عامل تحریمها و مخالف تعامل با آمریکا و بهبود زندگی مردم القا میشوند!
این وحشت بخصوص وقتی عمیقتر میشود که استمرار قیام هم در عراق و هم در لبنان، سیاست آمریکا در قبال این دو کشور را نیز به سمت حمایت از قیامها متمایل کرده است. برایان هوک مسئول میز ایران در وزارت خارجة امریکا طی اظهاراتی که روز ۱۵آبان در رسانهها منتشر شد، بر نقش مستقیم رژیم در سرکوب خونین قیام عراق و نقش پاسدار قاسم سلیمانی در عراق تاکید کرده
و گفت: «گزارش هایی را در رسانه های عراقی دیده ایم که در مورد تیراندازی به تظاهرکنندگان توسط عوامل ایران بوده است. به گزارش خبرگزاری رویترز مقام های عراق در جلسه ای در بغداد شرکت کرده بودند که ریاست آن با قاسم سلیمانی بود. و او نیز برای در هم شکستن تظاهرات توصیه هایی کرده بود. رژیم ایران به چیزی کمتر از تسلط کامل بر عراق راضی نمی شود. اما نفوذ ایران در عراق جز فساد عمیق و گسترده حاصل دیگری نداشته است».
با چرخش تعادل قوا در عراق، سیاسیون و برخی نمایندگان پارلمان که تا کنون از بیم جان خود نمیتوانستند صراحتاً دربارة نفوذ و دخالتهای رژیم در کشورشان سخن بگویند، اکنون علنا در این باره حرف میزنند و رژیم آخوندی را محکوم میکنند.
از جمله ظافرالعانی عضو پارلمان عراق، طی مصاحبهیی با تلویزیون اسکاینیوز (۱۵آبان) میگوید: « یک فساد بزرگ سرا پای این دولت را بطور جدی و فراگیر گرفته است
بطوریکه شهروند معمولی نیز آنرا احساس میکند. دخالت دراین کشور درحدی است که همه سیاسیون کشور را از چشم مردم انداخته است. واقعیت اینستکه حاکمان ما در دست سردمداران رژیم ایران اسیر هستند. مثلا سلیمانی... چگونه در عراق اقدام به عزل ونصب حکام و رؤسا میکند؟ بنابراین مردم نمیتوانند بپذیرند که دولت شان آلت دست خارج است».
ظافرالعانی عضو پارلمان عراق در ادامة اظهاراتش گفت این تظاهرات دو فایده اصلی دارد اولا که تا حد زیادی منجر به ایجاد یک همبستگی ملی، ورای فرقه گرایی و طائفه گری شده که حتی استانهای سنی که هنوز هم وارد انقلاب نشده اند نیز بطور کامل این قیام حمایت میکنند. ثانیا همه مردم در یک چیز بی شکاف و هم عقیده اند و آن تنفر از رژیم ایران و نه مردم ایران است. این درتمام مناطق عراق حتی مناطقی که ایران تصور میکند که در آن بواسطه شبه نظامیان احزابش نفوذ دارد».
در این گزارشی که دیدیم، وحشت رژیم از تحولات عراق و لبنان چشمگیر بود. میخواهیم ببینیم که چرا رژیم نگران و وحشتزده است؟ قیام عراق در چه نقطهای است؟ رژیم چه طرحها و امکاناتی برای متوقف کردن یا مهار قیام دارد؟ دست بستگیهای رژیم در عراق و برای سرکوب قیام چیست؟ اینها سؤالاتی است که در گفتگوی امروز با خسرو شکراللهی در میان میگذاریم.
ج: حرفهایی که خامنه ای در ۸ آبان زد و گفت که ساختار سیاسی در عراق باید حفظ شود. که البته این حرفها نتیجه عکس داد و این یکی از دلایل نگرانی رژیم است. عوامل رژیم نتوانستند این حرفها را ماده کنند و در عراق این حرفها مانند بنزین در آتش قیام در عراق عمل کرد. مردم عکس های خامنه ای و قاسم سلیمانی را با تنفر بیش از قبل لگد مال می کردند.
خامنه ای در روز ۱۲ آبان به این موضوع اصلا اشاره ای نکرد. هر کدامیک از دلایلی که مهره های نظام بیان می کنند پایه های نظام را به لرزه درآورده است. یکی از نگرانی های رژیم عوض شدن ساختار سیاسی در عراق و لبنان است. رژیم تا همین جا شکست خورده است. در لبنان حزب الله و متحدانش در دولت دست بالا را داشتند که استعفاء داد.
در عراق هم ساختار کنونی بغایت متزلزل شده و این ساختار سیاسی در خطر است. نکته مهمتر اینکه به اربعین اشاره می کند که رژیم آنرا به مانوری تشبیه کرده بود. رژیم می خواهد نشان دهد که از حمایت مردمی برخوردار است. این تجمع در اربعین هم گویا پایگاه رژیم است. قیام مردم عراق در مناطق شیعه نشین این بساط نظام را بهم زد.
ج: اهمیت عراق برای رژیم و نفوذ در آنجا برایش یک مسئله حیاتی است. مجاهدین بر این نکته در قانون اساسی رژیم دست گذاشتند که بسط ولایت فقیه پایه استراتژی نظام آخوندی است. خط و خطوط مقاومت ایران بر این اساس پیش رفته است. اما بر خلاف ایران، رژیم در عراق و لبنان تنها نیست. حاکمیت های دوگانه دست رژیم را می بندند.
حتی در زمان نوری مالکی که مزدورتر بود مجبور بود که تعادلی بین رژیم و آمریکا برقرار کند. عامل دیگر پیش روی قیام است که روح اصلی قضیه است. مردمی که جلوی سرکوب نظام آخوندی سر خم نکردند خیلی از معادلات را بهم می زنند. اگرچه نظام آخوندی راه حل دیگری ندارد.
ج: شناسایی نسبی بین المللی یک پایه ای دارد. رژیم آخوندی تلاش می کرد به آمریکا به باوراند که من در عراق پایگاه مردمی و شیعی دارم. و می خواست با فرقه گرایی تسلط خودش را به آنها نشان دهد. اما قیام در مناطق شیعه نشین عراق پته نظام آخوندی را روی آب ریخت.
ج: رژیم تلاش می کرد و می کند که این کار را بکند ولی تا الان موفق نشده است. می خواست با مقتدا صدر این کار را بکند ولی مردم بیرون ریختند و گفتند نه مقتدا و نه هادی و آزادی برای وطنمان. راه رژیم برای این مانورهای سیاسی بسته است. از طرف دیگر راهش در سرکوب بسته است و بنبست نظام آخوندی را نشان می دهد.
مطالب مرتبط
تحریمهای جدید و تنگتر شدن حلقه محاصره سیاسی و اقتصادی – تیک تاک
خامنهای در باتلاق!
گزارش و گفتگو با خسرو شکرالهی
وحشت از قیامهای عراق و لبنان، روز به روز در رژیم عمیقتر و آشکارتر میشود. چرا که قیام بخصوص در عراق از مرحلة قهر و سرکوب عریان عبور کرده و رژیم نتوانسته به رغم حداکثر خشونت و گرفتن بیش از ۳۰۰کشته و ۱۲هزار مجروح، قیام را در هم بشکند و قیامها روز به روز رادیکالتر و ریشهییتر شده و نفوذ و دخالتهای جنایتکارانة رژیم را هدف قرار داده است و مشاهدة فرو ریختن عمق استراتژیک، نظام ولایت فقیه را در وحشت فرو برده است. ابتدا توجهتون رو به گزارشی در این باره جلب میکنیم.
خبر و نظر:
ولید فارس تحلیلگر سیاسی برجسته امریکایی ـ لبنانی طی مقالهیی با عنوان «آغاز شکست پروژة سیاسی ایران در خاورمیانه» در روزنامة ایندیپندنت چاپ لندن ضمن بیان این سخن که «بارزترین نقطه مشترک میان بغداد و بیروت، پیوند مذهبی و فرقه گرایی هر دو نظام با رژیم ایران است نوشت: « تحولات دو هفته ای اخیر در عراق و لبنان حاکی از موفقیت قیام های مردمی است
و چنین به نظر می رسد که این تظاهرات توانسته است از خطوط قرمز نظام های سیاسی در هر دو کشور عبور کند و پا به مرحله ای از پیروزی بگذارد که دیگر، فرصت سرکوبی این تظاهرات برای دولت ها ممکن نباشد». این سخن پایه و علت هراس و وحشت رژیم است که این روزها به وفور در رسانههای رژیم به چشم میخورد.
در همین رابطه کیهان خامنهای (۱۶آبان) در مقالهیی با عنوان « فتنه ۹۸ در منطقه!» و در حالی که قیام مردم عراق را ناشی از فتنهانگیزیهای امریکا و رژیم و دار و دستة جنایتکارش در عراق و لبنان را جبهة مقاومت مینامید نوشت: « بعد از شکست و تجربه فتنههای ۸۸ و ۹۶ در ایران دستگاهای اطلاعاتی– امنیتی آمریکا... مجددا به سراغ «بازوان مقاومت» رفتند و فتنه در کشورهای منطقه را کلید زدند.
فتنه کنونی
لذا فتنه کنونی در لبنان و عراق را باید در ادامه فتنههای سال ۸۸ و۹۶ ایران تحلیل کرد... شباهت فتنهانگیزی در سه کشور ایران و عراق و لبنان این است که نیروهای مسئول تامین امنیت و منافع ملی و مدافع مردم و کشور در راس حملات فتنهگران قرار میگیرند و آنها به عنوان عامل تحریمها و مخالف تعامل با آمریکا و بهبود زندگی مردم القا میشوند!
این وحشت بخصوص وقتی عمیقتر میشود که استمرار قیام هم در عراق و هم در لبنان، سیاست آمریکا در قبال این دو کشور را نیز به سمت حمایت از قیامها متمایل کرده است. برایان هوک مسئول میز ایران در وزارت خارجة امریکا طی اظهاراتی که روز ۱۵آبان در رسانهها منتشر شد، بر نقش مستقیم رژیم در سرکوب خونین قیام عراق و نقش پاسدار قاسم سلیمانی در عراق تاکید کرده
و گفت: «گزارش هایی را در رسانه های عراقی دیده ایم که در مورد تیراندازی به تظاهرکنندگان توسط عوامل ایران بوده است. به گزارش خبرگزاری رویترز مقام های عراق در جلسه ای در بغداد شرکت کرده بودند که ریاست آن با قاسم سلیمانی بود. و او نیز برای در هم شکستن تظاهرات توصیه هایی کرده بود. رژیم ایران به چیزی کمتر از تسلط کامل بر عراق راضی نمی شود. اما نفوذ ایران در عراق جز فساد عمیق و گسترده حاصل دیگری نداشته است».
تعادل قوا در عراق
با چرخش تعادل قوا در عراق، سیاسیون و برخی نمایندگان پارلمان که تا کنون از بیم جان خود نمیتوانستند صراحتاً دربارة نفوذ و دخالتهای رژیم در کشورشان سخن بگویند، اکنون علنا در این باره حرف میزنند و رژیم آخوندی را محکوم میکنند.
از جمله ظافرالعانی عضو پارلمان عراق، طی مصاحبهیی با تلویزیون اسکاینیوز (۱۵آبان) میگوید: « یک فساد بزرگ سرا پای این دولت را بطور جدی و فراگیر گرفته است
بطوریکه شهروند معمولی نیز آنرا احساس میکند. دخالت دراین کشور درحدی است که همه سیاسیون کشور را از چشم مردم انداخته است. واقعیت اینستکه حاکمان ما در دست سردمداران رژیم ایران اسیر هستند. مثلا سلیمانی... چگونه در عراق اقدام به عزل ونصب حکام و رؤسا میکند؟ بنابراین مردم نمیتوانند بپذیرند که دولت شان آلت دست خارج است».
ظافرالعانی عضو پارلمان عراق در ادامة اظهاراتش گفت این تظاهرات دو فایده اصلی دارد اولا که تا حد زیادی منجر به ایجاد یک همبستگی ملی، ورای فرقه گرایی و طائفه گری شده که حتی استانهای سنی که هنوز هم وارد انقلاب نشده اند نیز بطور کامل این قیام حمایت میکنند. ثانیا همه مردم در یک چیز بی شکاف و هم عقیده اند و آن تنفر از رژیم ایران و نه مردم ایران است. این درتمام مناطق عراق حتی مناطقی که ایران تصور میکند که در آن بواسطه شبه نظامیان احزابش نفوذ دارد».
گفتگوی سیاسی
در این گزارشی که دیدیم، وحشت رژیم از تحولات عراق و لبنان چشمگیر بود. میخواهیم ببینیم که چرا رژیم نگران و وحشتزده است؟ قیام عراق در چه نقطهای است؟ رژیم چه طرحها و امکاناتی برای متوقف کردن یا مهار قیام دارد؟ دست بستگیهای رژیم در عراق و برای سرکوب قیام چیست؟ اینها سؤالاتی است که در گفتگوی امروز با خسرو شکراللهی در میان میگذاریم.
س: با گذشت دو هفته از دومین مرحلة قیام در عراق که در این دو هفته قیام مستمراً ادامه داشته و بعد از حرفهای هفتة گذشته خامنهای که به عوامل خودش در عراق دستور سرکوب داد و به مردم هم گفت که خواستههاشون رو فقط در چارچوب ساختارهای قانونی دنبال کنند، الان وضعیت به چه صورت است؟ و چرا رژیم این قدر نگران است.
ج: حرفهایی که خامنه ای در ۸ آبان زد و گفت که ساختار سیاسی در عراق باید حفظ شود. که البته این حرفها نتیجه عکس داد و این یکی از دلایل نگرانی رژیم است. عوامل رژیم نتوانستند این حرفها را ماده کنند و در عراق این حرفها مانند بنزین در آتش قیام در عراق عمل کرد. مردم عکس های خامنه ای و قاسم سلیمانی را با تنفر بیش از قبل لگد مال می کردند.
خامنه ای در روز ۱۲ آبان به این موضوع اصلا اشاره ای نکرد. هر کدامیک از دلایلی که مهره های نظام بیان می کنند پایه های نظام را به لرزه درآورده است. یکی از نگرانی های رژیم عوض شدن ساختار سیاسی در عراق و لبنان است. رژیم تا همین جا شکست خورده است. در لبنان حزب الله و متحدانش در دولت دست بالا را داشتند که استعفاء داد.
در عراق هم ساختار کنونی بغایت متزلزل شده و این ساختار سیاسی در خطر است. نکته مهمتر اینکه به اربعین اشاره می کند که رژیم آنرا به مانوری تشبیه کرده بود. رژیم می خواهد نشان دهد که از حمایت مردمی برخوردار است. این تجمع در اربعین هم گویا پایگاه رژیم است. قیام مردم عراق در مناطق شیعه نشین این بساط نظام را بهم زد.
س: خبرها به طور رشنتری گویای نقش پاسدار قاسم سلیمانی در سرکوب قیام است، آیا رژیم از این طریق، یعنی با سرکوب و قهر عریان نمیتواند قیام را متوقف کند؟
ج: اهمیت عراق برای رژیم و نفوذ در آنجا برایش یک مسئله حیاتی است. مجاهدین بر این نکته در قانون اساسی رژیم دست گذاشتند که بسط ولایت فقیه پایه استراتژی نظام آخوندی است. خط و خطوط مقاومت ایران بر این اساس پیش رفته است. اما بر خلاف ایران، رژیم در عراق و لبنان تنها نیست. حاکمیت های دوگانه دست رژیم را می بندند.
حتی در زمان نوری مالکی که مزدورتر بود مجبور بود که تعادلی بین رژیم و آمریکا برقرار کند. عامل دیگر پیش روی قیام است که روح اصلی قضیه است. مردمی که جلوی سرکوب نظام آخوندی سر خم نکردند خیلی از معادلات را بهم می زنند. اگرچه نظام آخوندی راه حل دیگری ندارد.
س: منظور شما از این که قیام موفق به کسب یک شناسایی نسبی بینالمللی شده، چیه؟
ج: شناسایی نسبی بین المللی یک پایه ای دارد. رژیم آخوندی تلاش می کرد به آمریکا به باوراند که من در عراق پایگاه مردمی و شیعی دارم. و می خواست با فرقه گرایی تسلط خودش را به آنها نشان دهد. اما قیام در مناطق شیعه نشین عراق پته نظام آخوندی را روی آب ریخت.
س: چرا رژیم پای این نمیآید که با آوردن مهرههای یک آب شستهتر، به جای کسانی که الان بر سر کارند و از نظر مردم مردود هستند، فضا رو آروم کنه و قضایا رو از کانال رادیکال به کانال اصلاحات بیخطر منتقل بکنه؟
ج: رژیم تلاش می کرد و می کند که این کار را بکند ولی تا الان موفق نشده است. می خواست با مقتدا صدر این کار را بکند ولی مردم بیرون ریختند و گفتند نه مقتدا و نه هادی و آزادی برای وطنمان. راه رژیم برای این مانورهای سیاسی بسته است. از طرف دیگر راهش در سرکوب بسته است و بنبست نظام آخوندی را نشان می دهد.
مطالب مرتبط
تحریمهای جدید و تنگتر شدن حلقه محاصره سیاسی و اقتصادی – تیک تاک
خامنهای در باتلاق!