گازت آنتورپن در بلژیک: سلول خفته ۱۵ سال مخفیانه برای اقدام در انتظار بود

گازت آنتورپن در بلژیک: سلول خفته ۱۵ سال مخفیانه برای اقدام در انتظار بود


گزارش جامع در باره سلول خفتة تروریستی در بلژیک برای اقدام علیه مقاومت ایران

روزنامه بلژیکی گازت آنتورپن در ۲۸ اکتبر ۲۰۱۹ ـ ۶آبانماه جاری،

گزارش جامعی در باره سلول خفتة تروریستی در بلژیک

برای اقدام علیه گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در ویلپنت در ۳۰ ژوئن سال ۲۰۱۸ منتشر کرد.

بخاطر اهمیت موضوع خلاصه ای از گزارش را به اطلاع بینندگان سیمای آزادی میرسانیم :

یک زوج از منطقة ویلرایک در مسیر پاریس.

امیر سعدونی از بندری در هلند و نسیمه نومهانی که در یک فروشگاه مواد غذایی در بلژیک کار میکرد.

در ساک آنها نیم کیلو مواد منفجره بود.

آنها ۱۵ سال در دست رژیم ایران اما در کشور ما بسر میبردند.

یک هدف اصلی رودی جولیانی بود.

سخنران اصلی یک کنگره در پاریس که قرار بود بمب در آن جا منفجر شود.

 

شنبه ۳۰ ژوئن۲۰۱۸ ـ ۹تیر ۹۷ شهر سنت پیترس

یک دستگیری ناگهانی


”پیاده شوید، دستها بالا، بخوابید روی زمین. همین حالا”

نیروهای ویژه پلیس فدرال در کنار یک تراموا در شهر استوکل در بالاترین سطح هوشیاری خود هستند.

آنها یک ماشین مرسدس سی ال سی را محاصره کردند و دو سرنشین آنرا نشانه رفتند.

داخل ماشین امیر سعدونی (۳۸) ساله و زن او نسیمه (۳۳) ساله

نیم ساعت قبل از خانه شان در ویلرایک حرکت کرده بودند .

آنها دستبند زده شده و دستگیر شدند.

تیم خنثی کردن بمب از سرویس خنثی سازی به محل میرسد.

در یک کیف آرایش در چمدان نیم کیلو مواد تی ای تی پی پیدا میشود.

این مواد ترکیبی است از استون، مواد مایه پروکسید و اسید

که در سالهای گذشته نزد برخی تروریستها برای اقدامات مرگ آور معروف بوده است.

به ظاهر این زوج اصلاً به تروریستها نمیخوردند.

این زوج ۲۵ سال قبل در کشور ما تقاضای پناهندگی کرده بودند....

آنها زیاد رو نبودند و دقیقاً هم منظور همین بود.

به گفته یک منبع معتبر، این معنی واقعی سلول خفته است.

۱۵ سال زیر رادار ماندن و بعد روز موعود اقدام کردن..

یک فرد آشنا با موضوع میگوید که ”از اینها بیشتر هست.

جاسوسهای ایرانی که در سطح اروپا پخش شدند قابل شمردن نیستند.”

اما اگر آنها خوب زیر رادار عمل کردند چگونه پس در مسیر عملیات دستگیر شدند؟

و نقشه آنها چه بوده است؟


شنبه ۳۰ ژوئن ۲۰۱۸- ۹تیر ۱۳۹۷-بروکسل


گازت آنتورپن در بلژیک: سلول خفته ۱۵سال مخفیانه برای اقدام در انتظار بود

هدف عملیات ،گردهمایی شورای ملی مقاومت ایران که شاخه سیاسی مجاهدین خلق گروه اپوزیسیون در تبعید است.

این گردهمایی خاری در چشم رژیم ایران است. ..

رودی جولیانی شهردار سابق نیویورک، نیوت گینگریچ ،اینگرید بتانکور، جان بولتون، رئیس سابق اف بی آی و دهها وزیر سابق دیگر.

همچنین یک سیاستمدار بلژیکی ژرار دپره نماینده پارلمان اروپا در سالن حضور دارند.

اگر آنجا یک بمب منفجر شود این دیگر موضوع ایران نیست بلکه تمام دنیا در آن درگیر خواهد بود.

به گفته یک مقام مطلع ”دستورات واضح بود، انفجار بمب و تولید هر چه بیشتر هرج و مرج. ”

اینکه یک حمام خون باید به وجود می آمد کاملاً واضح است.

این یک عملیات کاملاً هدف دار بوده است. سوال فقط اینجا است چه کسی دستور آن را صادر کرده است؟

یکشنبه ۱ ژوئیه ۲۰۱۸، ۱۰تیر۹۷، آشافنبرگ آلمان

یک روز پس از دستگیری آن زوج در بلژیک نیروهای ویژه پلیس در آلمان مشغول به کار میشوند.

در یک پمپ بنزین در آشافنبرگ یک دیپلمات ایرانی از وین اتریش در یک فورد اجاره ای دستگیر میشود.

اسم او: اسدالله اسدی (۴۷) ساله، عضو سابق وزارت اطلاعات ایران.

بعدها مشخص شد که او مواد منفجره را به زوج ایرانی در یک ملاقات مخفی در لوکزامبورگ رسانده است.

اسدی، که یک مامور مخفی مسئول سلولهای خفته است

تی ای تی پی را با دست خودش با یک ساک دیپلماتیک از تهران به وین و سپس به لوکزامبورگ برده است.

اقدامی بسیار راحت برای یک متخصص بمب.

با دستگیری دوم تمام نشانه ها به سمت تهران میرود.

روزنامه نیوزبلاد توانست شکایت ۴۰ شخصیت را ببیند که مقامات رژیم ایران را متهم میکنند.

جولیانی در بیانیه ای به خطر ایران به عنوان بزرگترین کشور حامی تروریست اشاره میکند.

همچنین سرویس امنیتی رئیس جمهور ماکرون انگشت اتهام را به سوی ایران به عنوان دستور دهنده عملیات پاریس نشانه میرود.

تهران همه چیز را رد میکند. به گفته یک متخصص که نخواست نامش فاش شود، ”همیشه همینطوری است.

” به حمله پهپادها که تاسیسات نفتی سعودی را صاف کرد نگاه کنید.

همچنین ” به تمام عملیاتهای خنثی شده در اروپا، اخیراً در دانمارک نگاه کنید.

همیشه رژیم ایران متهم است اما به ندرت مسئول واقعی پیدا میشود.

چه رسد به مجازات. همیشه موضوع با چند تهدید و تحریم تمام میشود.

به گمان این متخصص، وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران و نفرات دور خامنه ای در پشت این حمله بودند.

”اما بالاترین سلسله مراتب ایران، بعضا مثل یک سبد خرچنگ میماند.

ممکن است در بالاترین سطح این عملیات دستور داده شده ولی بالاترین سطح مدعیست که در جریان نبوده است...»

علاوه بر تحریمهای بین المللی اخراج دیپلماتهای ایرانی در اروپا امروز گریبان گیر تهران است.

زوج ایرانی، که در زندانی در آنتورپن است، باید قیمت آن را بدهند. بر خلاف انتظار بازرسان هر دوی آنها سریع اعتراف کردند.

آنها اعتراف کردند که تحت فشار رژیم که خانواده های آنها را در ایران تهدید میکند باید کاری میکردند.

”آنها گفتند یک اتفاق سریع افتاد. آنها دستوراتشان را مستقیم از اسدی میگرفتند، یعنی از بالاترین نقطه وزارت اطلاعات رژیم ایران.

در صحنه بین المللی، پشت صحنه، ایران خیلی در تلاش است تا ”دیپلمات” خود را آزاد کند. ”اما امکان ندارد”.او مانند آن زوج محاکمه میشود.

خانم همسایه و دوست نزدیک زوج تروریست گواهی میدهد:

خانم ” آن“ دوست بسیار نزدیک زوج و همسایه آنها میگوید :”سالها با هم نوشیدنی خوردیم و پلی استیشن بازی کردیم.

”من به یاد دارم که نسیمه، روزهای قبل از دستگیری خیلی گریه میکرد.

او میگفت که احساس مریضی میکند. و خیلی وقتها میخواست که بغلش کنم...

نسیمه اکثر اوقات نزد من روی مبل تا نیمه شب دیروقت میماند. با هم مشروب میخوردیم و پلی استیشن بازی میکردیم.

ساعتها حرف میزدیم...حالا خودم سوال میکنم چقدر اینها واقعی بوده است.

نسیمه در یک فروشگاه کار میکرد. اما شوهرش در هلند در یک بندر...

من واقعاً در این رابطه به شک افتادم چون او زمانهای کاری خیلی تغییر پذیر داشت.

پس از دستگیری آنها متوجه شدم که آن مرد یک خانه دوم در شهر بوم داشت.

اینکه او آنجا چکار میکرد؟ اصلاً نمیدانم و تصوری ندارم.

آنها ۱۵ سال پیش با مجاهدین خلق آشنا شده بودند.

در یک روز خانواده او در ایران تلفنی دریافت کرد.

به آنها گفته شده بود اگر امیر با مجاهدین قطع نکند بلایی سر آنها خواهد آمد.

کمی بعد تر او به ایران رفت، چیزی که من همیشه آنرا امری عجیب میدیدم.

علی القاعده کسی که با مجاهدین است نباید میتوانست پا به ایران بگذارد.

اما این زن و شوهر به ایران رفتند و یادم هست که زن در آنجا حتی یک عمل بینی انجام داد.

باید در همانجا استخدام شده باشند.

هفته ها قبل از دستگیری آنها، ماشینهای عجیبی نیمه شب در کنار خیابان پارک شده بودند.

”آنها تحت نظر بودند. من حتی در این باره با آنها صحبت کردم ولی آنها زیاد به این مسئله توجه نکردند.

ولی این خیلی توجهم را جلب کرده بود که در آن دوران امیر یک دفعه پول زیادی شروع به خرج کردن نمود.

یعنی به او قبل از عملیات ویلپنت پیش پرداخت شده بود.

جرأت آن را ندارم برای دیدار آنها به زندان بروم اما خیلی دلم میخواهد از آن زن بشنوم چرا میخواسته چنین کاری بکند.

البته برای امنیت خودم به هیچ وجه دلم نمیخواهد با آنها ارتباط داشته باشم.

 
لطفا به اشتراک بگذارید: