بحرانهای نظام و خطر رادیکالیسم خشونتبار جامعه – تیک تاک
تیک تاک – بحرانهای نظام و خطر رادیکالیسم خشونتبار جامعه
گزارش و گفتگو با خسرو شکرالهی
خبر و نظر:
آخوند روحانی صبح ۲۳آبان در کنفرانس موسوم به وحدت اسلامی، وحشت نظام آخوندی از قیام آتشین مردم عراق و لبنان
را روی دایره ریخت. روحانی که تلاش میکرد این قیامهای مردمی با شعار اخراج رژیم ایران را به آمریکا وصل کند،
گفت :« اگر در دنیای امروز و در شرایط امروز ما تردیدی داریم که اگر مردم عراق به خیابانها میآیند
برای رفاه خود ورفع مشکلات خود وهشدار به حاکمان خود وکمک به یکدیگر وآبادانی عراق اونها میخواهند
موج سواری بکنند واین حرکت مردمی را تبدیل به شورش وکشتار و اختلاف در عراق نمایند وآن روز که مردم لبنان
به خیابانها میآیند کشوری که میخواهد موجسواری کند و این را تبدیل به جنگ داخلی در لبنان کند آمریکاست».
روزنامة وابسته به سپاه تروریستی پاسداران هم با نگرانی نسبت به سرایت قیام مردم عراق و لبنان به ایران هشدار داد
وگفت: «آنچه که این روزها درعراق مشاهده میشود اقدامات...علیه محور مقاومت ومشخصاً (نظام) است...آنچه که در عراق رخ داده...
یک رزمایش واقعی برای انتقال این تجربه به داخل ایران قبل از انتخابات یازدهمین دوره مجلس است».
آسیاب تحریمها
آخوند روحانی امروز به آسیاب تحریمها که در حال خرد کردن استخوانهای نظام هست هم اشاره کرد
وگفت: «شدیدترین فشار اقتصادی وسیاسی در طول یکسال گذشته آمریکا بر کشور ما روا داشت وبه ما
تحمیل کرد فشار همهجانبهای که خود اونها میگویند ما نسبت به هیچ کشوری تاکنون همچنین فشاری را اعمال نکردهایم».
هنوز ناله های روحانی دربارة شدیدترین تحریمها تمام نشده بود که وزارت بازرگانی آمریکا ۲۲کمپانی، نهاد وفرد را
به جرم کمک به رژیم آخوندی وحکومت بشار اسد تحریم کرد. در چنین وضعیتی رژیم گامهای نقض برجام
را یک راه احتمالی برای ترغیب اروپا جهت کمک به رژیم برای دور زدن تحریمها انتخاب کرده است.
اما بر خلاف انتظار رژیم اروپا اکنون در مسیر چکاندن مکانیزم ماشه علیه رژیم وبازگشت تمامی تحریمهای شورای امنیت
قرار گرفته است. رویترز در همین رابطه گفت: «اینکه اروپا رژیم ایران را به چکاندن مکانیز ماشه تهدید کرده
که طبق آن تحریمهای سازمان ملل علیه رژیم ایران از سرگرفته میشود، نشانه یک گسست سرفصلی در دیپلوماسی است...سه کشور اروپا نتوانستند سپری برای رژیم ایران در برابر تحریمها بشوند که تجارت حیاتی نفت رژیم ایران را خفه کرده است!»
ترس و لرز
روزنامة حکومتی رسالت با ترس ولرز نسبت به این تهدید خطرناک نوشت: «تروئیکای اروپایی در این بیانیه، تهدید کرده است
که برای توسل به مکانیسم ماشه از طریق کشاندن پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل متحد آمادگی دارد».
درحالیکه این بحرانهای مرگبار بحران درونی وجنگ گرگها در رژیم را هم دامن زده، امروز روحانی وحشت اصلی نظام
از قیام وخیزش نسل جوان را بیان کرد ودرحالیکه از این خطر با عنوان «توطئه» نام میبرد،
گفت: «اگر آنها بتوانند نسل جوان ما را از آرمانهای به حق دور کنند و اگر بتوانند دشمن
را دوست و دوست را دشمن معرفی کنند در این توطئه موفق شدهاند»
آخوند مروی سرکردة غارتگر دستگاه موسوم به آستان قدس که در تیول خامنهای هم نتوانست وحشت نظام از قیام مردم
را پوشیده نگه دارد و گفت : «امروز نسل جوان از ما ناامید شده است...مردم از فساد و اختلاس به تنگ آمدهاند...
اگر حرفی هم هست خصوصی به هم بگوییم نه اینکه کام مردم را تلخ کنیم».
روزنامة حکومتی ابتکار هم خطر قیام را «رادیکالیسم خشونتبار» عنوان کرد و نوشت: «جامعه ایران بیش از هر زمان دیگر به عبور از این مرداب...نیاز دارد؛ گفتمانی که جز ترویج رادیکالیسم خشونتبار برای جامعه چیزی به ارمغان نیاورده است».
گفتگوی سیاسی
امروز هم روحانی در پی زنجیرهای از صحبتهای چند روز گذشته، به اسم کنفرانس وحدت اسلامی به صحنه آمد و باز هم روی مسائل و مشکلات جدی رژیم انگشت گذاشت. در این چند روز حرف روحانی چه بوده؟ چرا امروز به قیام مردم عراق و لبنان اشاره کرد؟ روحانی راهحلهایی هم ارائه داد. آیا این راهحلها نمیتونه عامل برونرفت رژیم از بحرانها بشه؟
س: خب در این گزارش هم بخشهایی از صحبتهای امروز روحانی رو دیدیم. اما طی چند روز گذشته روحانی پیاپی به بهانههای مختلف به صحنه میاد و حرفهایی میزنه. در مجموع حرفش چیه؟
ج: در مجموع اگه حرفهای این چند روزش رو جمع بزنیم، روحانی انگشت میذاره روی بحرانها وتنگناهای رژیم.
اینکه با چه هدفی این کار رو میکنه، به نظرم دو مولفه تاثیر داره:
اول: جنگ باندی به ویژه در آستانة نمایش انتخابات مجلس ارتجاع
دوم: واقعیت سرسخت بحرانها که مجبورش میکنه به اونها اعتراف کنه
اما اگر از علت بگذریم، اگر حرفهای روحانی طی چند روز گذشته رو جمع بزنیم، بعضا با آمار و ارقام
وضعیت بحرانی رژیم رو به روشنی تصویر کرد. برای نمونه روی خفگی اقتصادی رژیم انگشت گذاشت
که هم ناشی از فساد فراگیر درون نظامه و هم تاثیرپذیرفته از تحریمها.
تاجاییکه به صراحت گفت الان تنها منبع درآمدی که برای رژیم مونده گرفتن مالیات از مردمه
که اون هم تنها ۱۵۰هزار میلیارد تومان از هزینة ۴۵۰هزار میلیارد تومان رژیم رو برآورد میکنه.
بعد هم میپرسید: ۳۰۰هزار میلیارد دیگه رو از کجا بیاریم؟ امروز هم علاوه بر اینکه دوباره تاکید کرد که سنگینترین تحریمها روی ما اعمال شده، اما به یک بحران بسیار بسیار حاد رژیم هم مجبور شد اعتراف کنه.
اون هم قیام مردم عراق و لبنانه. البته در حالیکه شعار محوری این قیامها «اخراج رژیم ایرانه» روحانی با شیادی تلاش کرد بگه مردم فقط دنبال رفاه و حل مشکلاتشون هستن، اما این طرفهای دیگه هستن که روی این قیامها موجسواری میکنن. طی این چند روز یک اعتراف مهم دیگة روحانی هم، شدت تشتت و از هم گسیختگی درونی بافت و تار و پود نظامه.
جنگ شدید
موضوعی که در جنگ شدید باندی نمود پیدا میکنه. تا جاییکه روحانی گفت حتی در دوران جاهلیت هم ۴ماه در سال ماه حرام بود و با هم نمیجنگیدن، اما در نظام ما همة ماههای سال حلال هست و در تمام سال با هم در حال جنگیدن هستیم. این رو هم بگم که در صحبتهای امروزش به خطر قیام هم اشاره کرد و به طوری که روشن بود خیلی نگرانه به نسل جوانی اشاره کرد که به قول خودش رو در روی آرمانهای رژیم قرار گرفته.
البته این رژیم که آرمانی جز غارت و تجاوز نداره، برای همین منظور روحانی رویارویی با نظامه. یعنی همان خطر قیام. بهرحال در مجموع در این چند روز رئیس جمهور رژیم پرده از بخشی از بحرانهایی برداشت که رژیم زیر سنگینی و ضربات آنها در حال خرد شدنه.
س: شما اشاره کردید که روحانی خیلی روی مسئلة خفگی اقتصادی تاکید داره. اما امروز تاکیدش بر بحران قیام در عراق و لبنان خیلی برجسته بود. چرا؟ آیا بحران قیام در عراق و لبنان برای رژیم از بحران خفگی جدیتره؟
ج: فکر کنم تفکیک این موضوعات از هم ما رو از واقعیت دور میکنه. چرا؟
چون واقعیت اینه که این بحرانها جدای از هم نیستند. در هم ضرب میشن. تاثیر متقابل روی هم دارن.
برای نمونه: رژیم با چه اهرمهایی تا امروز عمق استراتژیک خودش رو در عراق و لبنان حفظ میکرد؟
جز با مزدورانش مثل حزبالشیطان و حشد الشعبی؟
اما الان به گزارش رسانههای بینالمللی، (مثل نیویورک تایمز) تحریمها و بحران خفگی اقتصادی باعث شده
میزان پولی که رژیم به حزبالشیطان و حشدالشعبی میده بسیار کم بشه. این هم روشنه که این مزدورانش
انگیزة اصلیشون رو از پول می گیرن. به قول حسن نصرلله تا وقتی رژیم ایران پول داره ما هم داریم.
یعنی وقتی رژیم ایران پول نداره ما هم نداریم.
خب الان خود روحانی میگه یک قلم ۳۰۰ هزار میلیارد تومان کم داریم. پس روشنه ریزش و وارفتگی در این مزدورانش زیاد میشه (کما اینکه رسانهها از ریزش شدید در حشدالشعبی خبر میدن) و اهرم کنترل عمق استراتژیک رژیم به شدت ضعیف میشه. از طرف دیگه به خاطر جنایات و غارت رژیم در این کشورها مردم هم به جان آمده هستن و این وضعیت باعث میشه چنین قیامهای آتشینی برپا بشه که الان از کنترل رژیم خارج شده.
از طرف دیگه وقتی روحانی و خامنهای میبینن که اینطور عمق استراتژیکشون در حال فرو ریختنه، به گفتة خودشون میدونن فردا باید در همدان و کرمانشاه و تهران خط ببندن. خط در برابر کی؟ در برابر قیام مردم ایران. چون سپاه هم که زائیدة جنگ و بحران هست با فرو ریختن عمق استراتژیک رژیم با شدت بیشتر ضعیف میشه. سپاهی که اصلیترین اهرم سرکوب جامعه هست.
نسل جوان
بیجهت نیست که روحانی با اشاره به قیام هشدار میده: «اگر بتوانند نسل جوان ما را» رودر روی ما قرار دهند. یا روزنامة حکومتی جوان امروز مینویسه: «آنچه که این روزها در عراق مشاهده میشود در درجه اول اقداماتی مهندسی شده علیه محور مقاومت و مشخصاً (نظام) است». یا ابتکار از خطر «ترویج رادیکالیسم خشونتبار» اسم میبره. یعنی خطر یک قیام آتشین.
برای همین هم در ج به سوال شما، مجموعة این بحرانها هست که برای رژیم یک خطر، یعنی خطر سرنگونی رو هر چه جدیتر کرده. به ویژه این میان یک دشمن و آلترناتیو منسجمی هم هست که خط و استراتژیش سرنگونی تام و تمام این رژیمه و تمامی این بحرانها رو در مسیر سرنگونی سمت و جهت میده.
س: در مورد صحبتهای روحانی، درسته که بحرانهای رژیم رو برجسته کرده، اما بعضا راهحلهایی هم ارائه داده. پس چرا شما از بنبست اسم میبرید؟
ج: باید ببینیم به طور مشخص چه راهحلی ارائه داده؟ اصلیترین حرفی که داره مذاکره هست.
یعنی در مقابل باند دلواپسان که میگن مذاکره نداریم، حتی در مقابل خامنهای که میگه مذاکره سم مهلکه!
اما لطفا همینجا دقت کنید! همین راهحلش هم نه تنها راهحل نیست،
بلکه تنها عامل تشدید بحران درونی و شدت دادن به جنگ گرگهاست.
برای چی؟ چون از یک طرف رژیم ظرفیت رفتن پای میز مذاکره رو نداره، برای همین در عمل نمیتونه
با شروط طرف مقابل پای میز مذاکره بره؛ کما اینکه همین امروز هم دوباره یک فقره تحریم جدید روی سر رژیم آوار شد.
از طرف دیگه هربار که روحانی حرف از مذاکره میزنه، مثل بنزینی روی آتش جنگ باندی عمل میکنه.
دیروز کیهان با حمله به همین راهحل روحانی (مذاکره) نوشت: «کسانی که دستاوردی جز «نعش برجام»،
«خسارت محض» و «دستاورد هیچ» و «تعطیلی مسکن مهر» و «مصیبت خواندن یارانههای مردم» و «حقوقهای نجومی»
و«اختلاسهای اطرافیان» ندارند که به ملت عرضه کنند تلاش دارند خود را از تیغ عدالت برهانند».پس این از راهحل«مذاکره».
باج گیری
اما راه دیگهای که روحانی داده و در عمل هم وارد اون شدن، مسیر باجگیری هست.
آنهم با گامهای نقض برجام. به امید اینکه اروپا جا بزنه و راهی برای دور زدن تحریمهای رژیم باز کنه. اما در عمل چی شد؟
اروپا نه تنها کاری به نفع رژیم نکرد، بلکه الان چماق عملی کردن مکانیزم ماشه رو هم بالا برده.
تا جاییکه رویترز خبر داد: برجام در آستانة نابودی و بسته شدن پنجرة دیپلماسی!
درحالیکه دیروز روحانی میگفت: من هر کاری برای حفظ برجام میکنم. بنابراین اگر دقت کنید هر راهحلی که رژیم میده،
نه تنها عامل گشایش برای رژیم نمیشه، بلکه خودش مسبب تنش، بحران و حاد شدن بیش از پیش شرایط برای رژیم میشه.
علت هم روشنه: رژیم در فاز سرنگونی هست. یعنی در سراشیب هست.
در سراشیب و در باتلاق راهحل واقعی وجود ندارد. هر دست و پا زدنی هم بیشتر عامل فرو رفتن در باتلاق و سر خوردن پرشتابتر در سراشیبی سقوط خواهد شد.
مطالب مرتبط
امواج بحرانها ، سختترین سالها و شرایط پیچیده – تیک تاک
بازتاب خودزنی برجامی در درون رژیم