قیام سراسری و شقه و شکاف در نظام آخوندی – قیام ایران
قیام ایران – قیام سراسری و شقه و شکاف در نظام آخوندی
گفتگو با نعمت اولیایی
منطق دلواپسان منتقد روشن است که با تعبیر «خرج کردن» خامنهای بیان میشود.
این جماعت میگویند خامنهای خودش را قربانی دفاع از دولت بیکفایت روحانی کرد و در نتیجه استدلال میکنند
که خامنهای بهمثابه شاه شطرنج سیاست نباید وسط میآمد و خود را در معرض
«سؤال و شبهه و نقد و تأمل» و «آماج تیغ و طعن و تهمت» قرار میداد و بهعبارت ساده، نبایستی اینچنین خود را مفتضح میکرد؛
او باید همچنان موضع جنتمکانی خود را حفظ میکرد و منتظر میماند تا قضیه از یکسو تعیینتکلیف شود و بعد وارد میشد و موضعی میگرفت که نه سیخ بسوزد و نه کباب. اما طرف دیگر متقابلاً حرفشان این است که وضع خرابتر و وخیمتر از این حرفهاست، آن آخر خطی که خامنهای بههرحال باید وارد میشد، همینجا بود و اگر دیرتر وارد میشد،
نظام ولایت همان صبح روز شنبه(۲۵آبان) در مجلس ارتجاع که اعضای هر دو باند حاکم
از ترس قیام میخواستند با طرحهای دوفوریتی و سهفوریتی جلو افزایش قیمت بنزین را بگیرند،
جر میخورد وشقه میشد. اینان همچنین میگویند اگر خامنهای شخصاً وارد نمیشد و دستور سرکوب و کشتار را نمیداد،
قیام، دستگاه سرکوب رژیم را درهممیشکست و رژیم را در معرض سرنگونی قرار میداد.
از جملهٔ این جماعت، پاسدار نجات، معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه، میگوید: «اگر این کار را انجام نمیدادند دیگر تصمیمها به کف خیابانها میآمدند و اگر تصمیمهای کف خیابانی ادامه پیدا میکرد سوءاستفادهکنندگان خواستههای بعدی خود را استعفای سران قوا، استعفای مجلس و فروپاشی انقلاب (بخوانید سرنگونی نظام) به خیابانها میآوردند».
اما کمیت این جماعت وقتی لنگ میشود که در برابر این سؤال قرار میگیرند که اولاً آیا ورود خامنهای توانست جلو شقه و شکاف در رژیم را بگیرد؟ ثانیاً آیا ورود خامنهای توانست به قیام پایان دهد؟ جواب هر دو سؤال منفی است.
مطالب مرتبط
قطعی اینترنت و شقه و شکاف در رژیم آخوندی – قیام ایران
ولیفقیهی که «خرج» شد!
گفتگو با نعمت اولیایی
منطق دلواپسان منتقد روشن است که با تعبیر «خرج کردن» خامنهای بیان میشود.
این جماعت میگویند خامنهای خودش را قربانی دفاع از دولت بیکفایت روحانی کرد و در نتیجه استدلال میکنند
که خامنهای بهمثابه شاه شطرنج سیاست نباید وسط میآمد و خود را در معرض
«سؤال و شبهه و نقد و تأمل» و «آماج تیغ و طعن و تهمت» قرار میداد و بهعبارت ساده، نبایستی اینچنین خود را مفتضح میکرد؛
او باید همچنان موضع جنتمکانی خود را حفظ میکرد و منتظر میماند تا قضیه از یکسو تعیینتکلیف شود و بعد وارد میشد و موضعی میگرفت که نه سیخ بسوزد و نه کباب. اما طرف دیگر متقابلاً حرفشان این است که وضع خرابتر و وخیمتر از این حرفهاست، آن آخر خطی که خامنهای بههرحال باید وارد میشد، همینجا بود و اگر دیرتر وارد میشد،
مجلس ارتجاع
نظام ولایت همان صبح روز شنبه(۲۵آبان) در مجلس ارتجاع که اعضای هر دو باند حاکم
از ترس قیام میخواستند با طرحهای دوفوریتی و سهفوریتی جلو افزایش قیمت بنزین را بگیرند،
جر میخورد وشقه میشد. اینان همچنین میگویند اگر خامنهای شخصاً وارد نمیشد و دستور سرکوب و کشتار را نمیداد،
قیام، دستگاه سرکوب رژیم را درهممیشکست و رژیم را در معرض سرنگونی قرار میداد.
از جملهٔ این جماعت، پاسدار نجات، معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه، میگوید: «اگر این کار را انجام نمیدادند دیگر تصمیمها به کف خیابانها میآمدند و اگر تصمیمهای کف خیابانی ادامه پیدا میکرد سوءاستفادهکنندگان خواستههای بعدی خود را استعفای سران قوا، استعفای مجلس و فروپاشی انقلاب (بخوانید سرنگونی نظام) به خیابانها میآوردند».
اما کمیت این جماعت وقتی لنگ میشود که در برابر این سؤال قرار میگیرند که اولاً آیا ورود خامنهای توانست جلو شقه و شکاف در رژیم را بگیرد؟ ثانیاً آیا ورود خامنهای توانست به قیام پایان دهد؟ جواب هر دو سؤال منفی است.
مطالب مرتبط
قطعی اینترنت و شقه و شکاف در رژیم آخوندی – قیام ایران
ولیفقیهی که «خرج» شد!