۱۲ و ۱۹ اردیبهشت سالگرد درس ماندگار بیش از ۶۰ تن از فرماندهان و مسئولان و کادرهای مجاهدین خلق ایران

۱۲ و ۱۹ اردیبهشت سالگرد درس ماندگار بیش از ۶۰ تن از فرماندهان و مسئولان و کادرهای مجاهدین خلق ایران

در سی و هشتمین سالگرد حماسه ی جاودان ۱۲ اردیبهشت ، یاد مجاهدان قهرمانی را گرامی می داریم که طی یکی از حماسی ترین و شورانگیزترین مقاومت های انقلابی میهمنان در برابر پاسداران ظلمت خمینی با نثار خون پاکشان ، یکبار دیگر عمق تعهد مجاهدین خلق را در دفاع از انقلاب و خلق خویش به اثبات رساندند و درخشش ایدئولوژی ناب توحیدی و فداکاری و پاکبازی عنصر موحد مجاهد خلق را در بحبوبه ی خیانت ها و سست عنصری های زبونانه ی مدعیان رنگارنگ مبارزه در برابر دژخیم خون آشام جماران با سربلندی تمام بنمایش گذاشتند.

سی و هشت سال پیش در چنین روزهایی دژخیمان و سردمداران رژیم خونخوار خمینی پس از مصاحبه‌های تلویزیونی و ابراز ندامت سردمدار یکی از پرمدعاترین جریانات چپ نما و یکی از مراجع حوزه ، سراز پا نمی شناختند و می کوشیدند با تبلیغات فراوان گرد یاس و انفعال و ذلت و تسلیم در جامعه بپراکنند.

ناگهان آتش نبرد از پایگاههای مقاومت  مجاهدین در چندین نقطه ی تهران شعله کشید و اینبار بیش از ۶۰ تن از فرماندهان،مسئولین و کادرهای سازمان و در راس همه فرمانده ی والا مقام ، مجاهد شهید محمد ضابطی قهرمانانه با انبوه مزدوران خمینی تا آخرین گلوله و تا آخرین نفس جنگیدند و جز پیکرهای سوخته و متلاشی شده و پایگاههای ویران شده ی خود ، هیچ چیز به دشمن ضدبشری ندادند و بدین سان، در آن ایام که شب تاریک خمینی تازه آغاز شده بود.

در بحبوحه تنوره کشیدن خمینی جلاد و در اوج سرکوب وحشیانه دهه ۶۰ با تیربارانها و قتل عامهای روزمره طنین گلوله ها و پاکبازی حماسی قهرمانان مجاهد خلق فضای ارعاب و خفقان و نغمه های شوم خیانت و تسلیم را درهم می شکست.

به ویژه رشادت شیر زنان مجاهد خلق در مناطق مختلف تهران، ؛ در مقابله با ارتجاع و تروریسم تحت نام اسلام، درسهای ماندگاری در تار و پود تاریخ معاصر ایران ثبت کرد و به مثابه خون  جاری دوران، جریان یافت و در صفوف ارتش آزادیبخش ملی ایران و نبردهای صلح و آزادی علیه جنگ و سرکوب خمینی  به گل نشست، در پایداری و مقاومتهای حماسی مجاهدان آزادی دراشرف و لیبرتی بالا و بالاترگرفت و ا هجرت بزرگ مجاهدین به استراتژی هزار اشرف و کانونهای شورشی ارتقا یافت.

در دیماه۹۶ با شعار مرگ بر خامنه‌ای و «اصلاح‌طلب اصولگرا دیگه تموم ماجرا» سراسر ایران را زیر پای خلیفة ارتجاع لرزاند و در آتش کانونهای شورشی که هر روز نمادهای منحوس ولایت و مراکز جنایت را هدف قرار می‌داد، ادامه یافت.

در آبان ۹۸‌ آتشها به‌هم پیوست و بیش از هزار مرکز غارت و جنایت را سوزاند و خاکستر کرد. این خون شهیدان ۱۲ و ۱۹ اردیبهشت بود که همراه با ۱۲۰هزار شهید این‌چنین جوشید و در چهرة بیش از ۱۵۰۰ شهید قیام آبان درخشید و با شعارهای مرگ بر خامنه‌ای و «نه شاه می‌خوایم نه رهبر، مرگ بر ستمگر» لرزة مرگ را بر پیکر خامنه‌ای و نظام پابه‌گورش افکند.

لرزه‌یی که اکنون در جنگ سرنوشت ملت با کرونای ولایت در کمین گسستن بند از بند ننگین‌‌‌ترین و پرجنایت‌ترین حاکمیت تاریخ ایران است.

صبر کنید! نسل‌ها و تاریخ آینده ایران و جهان در این مورد، بیشتر توضیح خواهند داد،بیشتر و بیشتر... تاریخ آینده ما از مردان و زنان مجاهد گفتنی بسیار خواهد داشت. از سردارانی همچون موسی و محمد ضابطی. از نوجوانانی همچون فاطمه مصباح از خانواده‌هایی همچون مصباح و بقایی‌ و صدها خانواده دیگر، از مادران مجاهدی که در لحظه وداع، از فدا کردن اطفال شیرخواره‌اشان هم دریغ نکردند. از زنان مجاهدی که زن انقلابی مجاهد را زینت سینه تاریخ معاصر ایران و جهان کردند.

 شماری از قهرمانان و حماسه آفرینان شهید ـ تهران-۱۲ و ۱۹ اردیبهشت ۱۳۶۱


۱-مجاهد کبیر محمد ضابطی مسئول بخش اجتماعی مجاهدین

۲-قاسم باقر زاده زندانی سیاسی در زمان شاه و

مسئول بخش دانشجویی مجاهدین پس از پیروزی انقلاب ۵۷.

۳-حمید جلال‌زاده، زندانی سیاسی زمان شاه، همرزم مهدی رضایی،

مسئول بخش کارگری مجاهدین پس از سقوط شاه.

۴-نصرت رمضانی، دانشجوی مهندسی مکانیک، از مسئولان بخش اجتماعی مجاهدین


بعد از انقلاب ضد سلطنتی. فرمانده نبرد قهرمانانة پایگاه کامرانیه.

۵-سوسن میرزایی، از مسئولان بخش اجتماعی مجاهدین پس از انقلاب ضد سلطنتی،

مسئولیت در نهادهای کارگری و انجمنهای محلات.

۶-پری یوسفی، از دانشجویان انقلابی دانشگاه تهران در دهة ۵۰، از مسئولان بخش اجتماعی مجاهدین پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی.

۷-زکیه محدث، از مسئولان بخش اجتماعی سازمان مجاهدین خلق ایران پس از انقلاب ضد سلطنتی.

۸-فضل‌اله تدین: زندانی سیاسی زمان شاه، از فارغ التحصیلان دانشگاه تهران، کاندیدای سازمان از اصفهان در انتخابات اولین دوره مجلس شورای ملی و از مسئولان بخش شهرستانهای مجاهدین پس از انقلاب ضد سلطنتی.

۹-احمد کلاهدوز، زندانی سیاسی زمان شاه، از کادرهای مسئول مجاهدین در شیراز .

۱۰-حمید خادمی، از زندانیان سیاسی زمان شاه و از مسئولان بخش اجتماعی مجاهدین پس از پیروزی انقلاب ضد سلطنتی

۱۱-حسن رحیمی، از مسئولان بخش کارگری مجاهدین و مسئول نشریه بازوی انقلاب.

۱۲-حسن صادق،  زندانی سیاسی زمان شاه، مسئول نهاد محلات، برادر مجاهد قهرمان ناصر صادق.

۱۳-سعید منبری، زندانی سیاسی زمان شاه. از مسئولان بخش کارگری و کاندیدای مجاهدین در انتخابات اولین دوره مجلس شورای ملی پس از سقوط شاه.

۱۴-حسین جلیلی پروانه، زندانی سیاسی زمان شاه، از مسئولان بخش شهرستان مجاهدین .

۱۵-فاضل مصلحتی، زندانی سیاسی زمان شاه، از مسئولان بخش اجتماعی مجاهدین.

۱۶-مهین خیابانی از مسئولان انجمن مادران هوادار مجاهدین. خواهر سردار خیابانی.

۱۷-ایران بازرگان، از زنان پیشتاز انقلاب ۵۷، مادر مجاهد ۵۷ساله که در رزم آخرین دوشادوش فرزندانش با پاسداران خمینی به نبرد برخاست.

۱۸-خدیجه مسیح (مصباح) شیرزن مجاهد خلق که در نبردهای حماسی ۱۲اردیبهشت، در پایگاهی در خیابان نارمک یک تنه در برابر فوجی از پاسداران درنده و تا دندان مسلح ساعتها جنگید و درسی درخشان به آنان داد.

۱۹-مریم شفایی، دانشجوی رشتة ادبیات دانشگاه تهران، از شهیدان خانوادة قهرمان شفایی.

۲۰-عباس همایون‌نژاد، زندانی سیاسی زمان شاه، ۲۷ساله، هنگام مراجعه به یکی از پایگاهها با مزدوران تا دندان مسلح درگیر شد و پس از نبردی قهرمانانه به شهادت رسید.

۲۱-علی انگبینی، دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف، مسئول نشریة فریاد گود نشین


۲۲-فاطمه (تاجی) مهدوی‌کرمانی، دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف، عضو تحریریة نشریة بازوی انقلاب در بخش کارگری.

۲۳-فائزه بهاری جوان ، از دانشجویان انقلابی دانشگاه صنعتی شریف در دهه ۵۰ از مسئولان انجمن دانشجویان مسلمان دانشگاه

۲۴-مهری خانبانی، از دانشجویان انقلابی دانشگاه علم و صنعت در دهة ۵۰،‌ فرمانده پایگاه در آخرین نبرد قهرمانانه با پاسداران

۲۵-حمید لولاچیان، زندانی سیاسی زمان شاه، از کادرهای بخش محلات

۲۶-زهرا طباطبایی، مسئول انجمن مادران منطقة خزانه

۲۷-بهروز اسداله زاده، مسئول تدارکات بخش اجتماعی


و مجاهدان قهرمان شهید

۲۸-هادی (محمد) تواناییان‌فرد

۲۹-اقدس تقوی

۳۰-امیر آق‌بابا

۳۱-فرشته ازهدی

۳۲- مهین ابراهیمی

۳۳-معصومه میرمحمد

۳۴-محمد عسگریزاده

۳۵-محمد تقی آسیم

۳۶-حسین امیرپناهی

۳۷-تقی اوسطی

۳۸-غلامعلی صادقی نیستانی

۳۹-مژگان موفق

۴۰-پروین ملازینعلی طاهری

۴۱-حسن کلکته‌چی

۴۲-بهرام قاسمی


۴۳-زهرا شیخ‌الاسلام

۴۴-وجیهه عبادی

۴۵- فاطمه ابوالحسنی

۴۶-نائمة عمرانیان

 

۶ روز پس از حماسة ۱۲ اردیبهشت پیام به مجاهدین در داخل میهن اسیر و زندان‌های خمینی

مسعود رجوی -۱۸ اردیبهشت ۱۳۶۱


بنام خدا و بنام خلق قهرمان ایران و بنام آخرین دسته شهدای قهرمان مجاهد خلق ،

امروز ۱۸ اردیبهشت ، چند روز از شهادت آخرین دسته شهدای بزرگ وار ما می گذرد.

شهدایی که در رأس آنها یکی از برجسته ترین قهرمانان ما یکی از ارزشمند ترین و عالی رتبه ترین افراد ما محمد ضابطی قرار داشت

هرکس که درچنین صحنه پیچا پیچ و پرکشاکشی به تنهایی بار انقلاب را و بار مبارزه خونین و سرسخت را ،

سرسخت ترین و خونین ترین و عمیق ترین مبارزه انقلابی کل تاریخ ایران را بردوش کشیده چنانچه آگاه هست که به چه کار تاریخی بزرگی اقدام کرده طبعا از خدا طلب صبر و بردباری ضروری چنین مراحلی راهم کرده و برایش مصیبت های غیر قابل تحمل یا غیر منتظره ای نیستند.

بخصوص ما که دیگر حالا عادت کردیم . عادت کردیم که متعالی ترین ارزش ها و سرمایه هایی را که در سراسر تاریخ خلق مان پیدا کردیم بی دریغ نثار رهایی نثار آزادی نثار اسلام انقلابی و نثار حفظ شرف و حیثیت عقیدتی خودمان بکنیم .

درهمین اوان و درهمین روزها حوادثی گذشته و شاید بازهم دارد می گذرد که خیلی از همه جهات عبرت انگیز و پند آموز هست و بی اختیار هر صاحب فکر و هرفکر کننده ای را و هر صاحب دل و دارای قلبی را بسیار تحت تاثیر قرار می دهد و به فکر وادار می کند.

دریک طرف فرماندهان و مسئولان مجاهد ضابطی ها باقرزاده ها جلال زاده ها خادمی ها تدین ها با تمام خانمان عقیده و گوشت وپوست و استخوانشان با چه جسارتی بهای انقلابی بودن بهای باشرف بودن و بهای هستن تکاملی را می پردازند

بازهم درهمان طرف هر روز واحد های رزمنده مقاومت مسلحانه واحد میلیشیای خلق واحد نظامی مجاهد خلق در گوشه و کنار کشور و بخصوص در تهران گلوگاه رژیم می‌تازند می توفند می خروشند و عملیاتی می کنند که برق از چشم ارتجاع می پرد .

از پرسنل سرفراز نظامی مجاهد خلق که عملیات تحسین آمیز پادگان لویزان را انجام داد یا برادران ما در قصر فیروزه و آخرین اطلاعیه هایی که مادر اینجا خواندیم

مربوط به مجاهدان شهید و قهرمان هادی رازی، محسن افسون، گلزاده غفوری، مصباح، عطا رودی، دنیا پور و الی آخر .

از همه واحد ها و گروهان ها و گردان های مقاومت که طبعا فرصتی برای نام بردن و تقدیر از تک تک آنها نیست. شاید آخرین اطلاعیه ای که دیروز من خواندم متعلق به واحد مجاهد شهید سعید صفابخش بود

خب دریک طرف درهمین روزها هم باز این ها دیدیم که  به هنگام شهادت شان و چه در سنگر های رزمی وعملیاتی اما کاش همه اش از همین چیز ها در صحنه ایران می بود

کاش هرچه بود حماسه مقاومت و شهادت می بود کاش فقط دردی که در ایران وجود دارد

اگر چه بسیار دردناک درد اسراء شکنجه شده ها و

دردجگر سوز شهدایی همچون ضابطی ما بود. اما درآن طرف قضیه ندامت های تلویزیونی را هم همه شنیدید.

عجبا دریک طرف صلای مقاومت به عرش رسیده حرکت وعمل طوفان به پا کرده ،

و در طرف دیگر بت های مجازی پیاپی فرو میشکنند

در عرض یک مدت خیلی کوتاه خلاصه حوادثی از سر گذشتند

که یک دنیا مفهوم و تبیین دارد بخصوص وقتی که دو طرف قضیه را باهم مقایسه بکنید.


بخصوص وقتی که چه ازشهامت ها وجسارت ها و جانبازی ها وفداکاری های این طرف و

چه اززبونی ها ضعف ها تسلیم طلبی ها و دنائت های آن طرف به سادگی رد نشویم

و بخصوص وقتی که مسائل را از قلمرو فردی اش خارج بکنیم و

جریان وار و نه بصورت تک نمودهای پراکنده بررسی بکنیم

آن وقت خودمان را ونقش خودمان را بهتر درخواهیم یافت .


 اما من گفتم که‌وقتی مجاهدین صحبت می کنند نه صحبت کردن و

اعلامیه دادن به اصطلاح دیگر جناح ها‌ و رهبران اپوزیسیون به عکس ،

از دل خلق از قلب انقلاب و مبارزه و برروی دریای خون صحبت می کنند

اختناق است بله اما مجاهدین به همین اختناق می توفند و می تازند

یعنی یعنی پرچمدار کاروان سالارو سپه سالار قافله خلق و انقلاب و مکتب اینها هستند .


بله اگر کسی می خواست امروز در برابر خمینی مقاومت بکند

از خیلی قبل ها  مثل مجاهدین باید خودش راآماده می کرد تزکیه و تصفیه می کرد و

یا لااقل ازفردای سی خرداد بایستی به جبران مافات و خطاهای گذشته فریاد می کشید

براین دختر ها وپسرهای خردسال ما خون می گریید وجانش راهم تقدیم می کرد نمی ترسید

بگذارید اینطور مقایسه کنم درتاریخ تکامل طبیعی همه خواندید دورانی را

که پر از زمین لرزه فعالیت آتشفشان ها پیشرفت و پس رفت دریاها وخشکی ها وجنگل ها و یخچال ها زمانی که

همه چیز مبین تولد جدیدی بود و تکامل می خواست به فاز جدیدی ارتقاء پیدا بکند عجب غوغایی بود

اما شاهرگ سرخ تکامل در طول تمام جریان می دمید و


محصولات آداپته تر خودش را متکاملتر خودش را یک به یک ولو خموش و آرام  تقدیم می کرد

تکامل اجتماعی چیزی ساده تر و کم بهاتری از تکامل طبیعی  نیست

امروز ایران واقعا شاهد چنین صحنه ای هست شن زارهایی پس می نشینند

رستنی هایی می رویند آرام حتی در زیر آب توفان ها بپا می شود

اگر دقیق نگاه بکنید خیلی ها از صحنه محو می شوند وخیلی ها انتخاب می شوند

 اِنَّ اللّهَ اصْطَفَی


در این توفانی که امروز برکشور ستم زده ما حاکمه همه چیز قانونمند پیش می رود نگاه کنید

از یک طرف شهادت ها ورشادت ها ومقاومت های مجاهدین از زن و مرد تا کوچک  و بزرگ شان بطور جریان وار و سیستماتیک گفتم

که با تک نمودها تک فرد ها کار نداریم جریان وار سیستماتیک و از آن طرف سیستماتیک بریدگی ها را ،

ندامت ها را  از صحنه خارج شدن ها را عجب انتخاب طبیعی عجب انتخاب اصلحی و در هرقدم چقدر پر بار چقدر روشنگر

-------------

از یک طرف سمبل ها ونمایندگان درجه اول جریاناتی


شقه شقه شدن نیروهای باصطلاح چپ و چپ نمایی که قبل از هرچیز به تخطئه مجاهدین ذی علاقه بودند

و یا گروه هایی که لااقل این فهم را دراین حد داشتند که چنان که شنیدید

انحلال خودشان را اعلام کنند به عبارت دیگر بگویند که مرد این میدان نیستند و

برای این میدان آماده نشده بودند خب اگر چه این اصلا چیز استقبال کردنی نیست ولی در قیاس با فرصت طلبی ها و اون نحوه پاچه گرفتن

یا این تمایلات توده ای باز پذیرفتی تر بله اینها همه در یک طرف و درطرف دیگر مقایسه کنید

خطوط سازمان را و خون هایش را و رشادت هایش را و مقاومت هایش را آیا آدم به یاد همان

داستان پرشور و شر تکامل طبیعی نمی افتد آیا اینها مسائلی نیستند

که انقلاب ما در این مدت حل کرده ؟


واساسا حل آنها راهم مرهون مجاهدین باید بود مسائلی که در تاریخ اروپا که ورق بزنیم

بعضی وقت ها دو قرن سه قرن مثلا در دوران رنسانس طول کشید

حل مسئله کشیش بازی و کلیسای آنچنان روشن تر بگویم

در بحبوحه این آزمایش سرسخت، خونین و خروشان حقایق بسیاری به اثبات رسید


منجمله به اثبات رسید که خطوط مجاهدین درمجموعه خودش از همان فردای انقلاب تا کجا درست بوده ؟

و الا امروز هم شما در بهترین صورتش ناگزیر بودید انحلال خودتان را اعلام بکنید و یا هم از منتها الیه چپ اپورتونیستی

می پریدید به شاخه راست و درلجنزار ارتجاع فرو بروید گرچه تلاش خواهند کرد بسیار که این را توجیه بکنند ....

تک نمود قلمدادش بکنند رابطه اش را باخطوط سیاسی و چتر ایدئولوژیکی فرصت طلبانه شان ببرند

اما اما اگر معیار شناخت ها جریان عمل باشند جریان عمل به قدر کافی روشنگر و قدرتمند و برا هست


که برای آنهایی که میخواهند بفهمند می فهمانند که چی به چیه . اگر هم ما شروع نمی کردیم

اگروارد میدان نمی شدیم  بعداز تمام آمادگی های بطور نسبی که تدارک دیده بودیم

یقین کنید که ارتجاع خمینی از سرمان دست برنمی داشت و ما راهم در یکی از همین چاه ها یا چاله ها فرو می برد و دفن می کرد

وَلَوْ اَرَادُواْ الْخُرُوجَ لاَعَدُّواْ لَهُ عُدَّةً

اگر اینها اراده خروج اراده قیام اراده بیرون آمدن از خانه هایشان را داشتند تدارکش را می دیدند

اما اینکار را نکردند یا درسکوت و سازش و مماشات بسر بردند و یا به جای رژیم وبابیشتر از رژیم به سروکله مجاهدین پریدند

 وَلَکِن کَرِهَ اللّهُ انبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِیلَ اقْعُدُواْ مَعَ الْقَاعِدِینَ

و خداهم خوش نداشت ومجاز نشمرد جنبش و جنبیدن آنها را پس بازشان نشاند وگفته شد که بنشینید

با بازنشستگان بجای مجاهدین با قاعدین بنشینید یعنی چی ؟

یعنی اینکه بطور قانونمند مجموعه حرکت آنها سرانجامی جز این نداشت و

نمی بایست داشته باشد کما اینکه مجموعه حرکت مجاهدین هم در

هماهنگی کامل با خودش با خواستگاهش وبا نیت و اراده وایدئولوژی که برآن حاکم بود قرار دارد . می بینید چه درسهایی است،

فتنه خمینی بسیار عظیم بود البته این فتنه پایان نیافته

اما کسانی که مرد شنا کردن در این دریای مواج فتنه ها بودند


یکی به یکی گذرگاه ها و منزلگاه های مختلف را سفر کردند با موفقیت از آن گذشتند

برادرانی که در آن سال ها در زندانها بودند می دانند که ماچه کشیدیم و در اکثر مواقع هم دم نزدیم

واینجا در خارج کشور بدون تحقیق اعلامیه ای داده بودند

قبل از اینکه کاملا تحقیق بکنند که این حسین روحانی چه شد و چکار کرد

 تیتر اعلامیه این بود که آنان توفان بودند و به سهمگین ترین بندهای بیداد سر فرود نیاوردند.


وبعد هم مرگ آنان است که می سازد، نه . شهادت مجاهدین است که می سازد

ما که به مفهوم خمینی و هرکس که کشته یا اعدام بشود که شهید نمی گوئیم

سرفصل شهادت آگاهی وپذیرش آگاهانه و آزادانه راه وعواقب والزامات آن است

خونخواری و فضاحت خمینی رژیم خمینی در یک طرف اما فی الواقع  این جماعت

که مقاومتی نکردند زمانی ارد جنگ ومقاومت را به مجاهدین می دادند

اما امروز یک نقطه پایان بود پایان یک فتنه پایان یک آزمایش اما روشن است

که بهای این آزمایش را بازهم مجاهدین اساسا پرداختند.

------------------

آهای آنهایی که یادشهدا و اسرایمان قرار  و آرام را ازکف شما درمی رباید.


آهای آنهایی که وقتی به یاد شکنجه شده ها می افتید خواب  از چشم تان می پرد

دراین آیات در این ‌نمونه ها در این امثال خوب دقت بکنید

مافقط یک درد داریم درد شریف ماندن درد انقلابی ماندن درد اصیل ماندن درد انجام وظیفه و

تکالیف انقلابی و مکتبی و عقیدتی مان درکنار ما در داخل صحنه شما انواع و اقسام دیگر نیروها

وخط مشی ها و استراتژی ها و تاکتیک ها را هم به عینه ملاحظه می کنید و

فرجامش را هم ملاحظه می کنید آیا سازمان شما انتخاب درستی کرده؟


بله خدا کند که همیشه دردها درد عزیزماندن و شریف ماندن باشد و نه درد ذلت و خواری و تسلیم/

سه سال گذشت چقدر زود البته خونین اما اما چه ماهیت هایی افشا شد و

خلق چگونه رشیدترین وصمیمی ترین فرزندان خود را شناخت

چطور سره از ناسره جدا شد چطور طیب از خبیث باز شناخته شد

انظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الایَاتِ لَعَلَّهُمْ یَفْقَهُونَ

بنگر که چطور در گیر و دار و درکشاکش ایام این آیت ها و نشانی ها را می گردانیم

شاید که بفهمند البته باز هم این تنها مجاهدین هستند که می فهمند کسانی که خودشان بهایش را پرداختند

کسانی که آگاهند چه ارتباط اجتناب ناپذیری میان ایدئولوژی خطوط سیاسی و عملکرد تشکیلاتی وجود دارد

----------------

از فردای سی خرداد بازهم فرصت داشتند که درهماهنگی و تنظیم حرکات خودشان با مجاهدین به مسیر درستی بیایند


خطاهایشان را تصحیح بکنند انسجام درونی شان را افزایش بدهند و

انسجام کلیت وجودی تشکیلاتی خودشان را باجامعه هم توسعه و تحکیم ببخشند اما نکردند چرا نکردند

دلایلش روشن است ودر صدر این دلایل هم هژمونی طلبی و دافعه مجاهدین یعنی گریز ازاینکه حق را به میزانی که در مجاهدین هست بپذیرند

قرار داده عجب دنیای باحساب وکتابی  اصل اول فلسفه واقعگرای توحیدی این است

که جهان خارجی وجود دارد و قانونمند هم وجود دارد

و عجب هستی حساب وکتاب داری هست می توان مدت ها  شعار داد به این وآن پرید

اما اگر درخط درستی حرکت نکنیم این نتایج اجتناب ناپذیرند


کسی که از همان فردای انقلاب بلکه سال ها قبل از انقلاب از خط  و جاده صحیح خارج شده بود

میایست هرچه زودتر دور میزد مسیرش را  از مسیری که منحرف شده بود

تصحیح می کرد اما اینها این کار را نکردند  و برانحراف افزودند بازهم ما ازآنها دعوت کردیم

اگر می آمدند خط شان تصحیح می شد در ارتباط با همین صحت خطوط جریان وار سمت حرکت دیگری پیدا می کردند

روحیه ها شان هم تفاوت  می کرد  تسلیم نمی شدند

الان ببینید چقدر انرژی ها را هدر می کنند مفت ومجانی به جای اینکه بر علیه ارتجاع یا برعلیه امپریالیزم باشد

این طرف یا آن طرف بیشتر صرف نق ونوق وایرادگیری از این وآن و اساسا هم ازمجاهدین .

انظُرْ کَیْفَ نُصَرِّفُ الایَاتِ ثُمَّ هُمْ یَصْدِفُونَ


ببین چطور این همه آیات را درمقابلشان می آوریم و می بریم باز هم این ها اعراض میکنند

و روی برمیگردانند اما تکامل که تعطیل بردار نیست انقلاب همچون آتفشان زنده فعال و خروشان  هست

و جود دارد وبه پیش می رود و فرزندان واقعی خودش را هم انتخاب کرده و معرفی کرده جامعه را نگاه کنید

چقدر جوشان همچون دیگی که بقول حضرت علی زیرش بالا وبالایش دارد زیر می شود

به هم می خورد ماهیت همه چیز افشا می شود لجن ها از لجن های خمینی حزب الشیطانی رو می آیند و

نفی  می شوند شناخته می شوند و همینطور همانهایی که کسوت به اصطلاح چپ به تن کرده اند

یکی اسلام را به عاریت گرفته ودیگری به عاریه و به جعل از کسوت انقلابی جهانی استفاده می کند

این که شما میبینید تنها یک سازمان از فردای انقلاب توانست توده ای بشود


منشعب و شقه شقه نشود درحالیکه بقیه کار روزمره شان تقسیم و انشعاب هست

اینکه فقط  یک سازمان یعنی سازمان  مجاهدین خلق ایران روز به روز انسجام داخلی خودش بیشتر شد

و مناسبات خودش را با توده های مردم استوار تر کرد این ها شوخی نیست این یک آیت بزرگی است و

درست به همین دلیل واز همین جا هم می شود صحت وخطوط را به آن پی برد بله منظورم این نیست


که ما به هیچ وجه اشتباهی نکردیم واشتباه ناپذیرهستیم نه دارم خطوط را درکلیتشان می سنجم

شما تا این لحظه در بزرگترین آزمایش تاریخ ایران که همه رابه ترتیبی پس زده و

یا تجدید و رفوزه کرده تا این لحظه پیروز شدید و خدا کند که بازهم بشوید

چقدر زمان لازم بود برای حل چنین مسائلی برای روشن شدن ماهیت این همه مدعیان کاذب بله

اگر دراین خطوط نمی رفتیم ماهم شقه می شدیم ماهم پاشیده می شدیم ماهم ازمردم  دور می شدیم


ماهم روحیه مقاومت نمی داشتیم و ماهم منسجم ومتحد نبودیم

اما امروز شما پیام اسلام را که خمینی می رفت لااقل برای یک دوره تاریخی به گورش بسپارد

دوباره زنده کردید به به چقدر والا طعن ولعن علیه اسلام وجود می داشت  فتنه ها را به جان خریدید

بهایش را با خون وشکنجه پرداختید و لااقل تا امروز سر بلند هستید وخدا کند که تا آخر باشید

قیمت خون ها وشکنجه ها را .... دادید بله دروصف حضرت ابراهیم قرآن می گوید

شَاکِرًا لِّاَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ اِلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ

به همه نعمت های خدا سپاسگذار بود خدا انتخابش کرد برگزید و

به راه راست هدایتش کرد معنی راه راست و بازتاب ها و الزاماتش را می بینید

پس شکربکنیم  شکر بکنیم به همه خون هایی هم که دادیم اینها کار کوچکی نیست

اِنَّ اللّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اَنفُسَهُمْ وَاَمْوَالَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَیَقْتُلُونَ وَیُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَیْهِ حَقا فِی التَّوْرَاةِ وَالاِنجِیلِ وَالْقُرْانِ وَمَنْ اَوْفَی بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَیْعِکُمُ الَّذِی بَایَعْتُم بِهِ وَذَلِکَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ

می بینید وعده وقانونمندی حقه خداست در تورات در انجیل در قرآن و فی الواقع کیست

که ازخدا به عهدش وفادار تر باشد و شادی بکنید به این گونه بده و بستان انقلابی وعقیدتی که با خدا کردید

و این همانا که فوز عظیمی است واقعا رستگاری عظیمی است وکاش همه مامفهوم این رستگاری را دریابیم پیروز باشید.

در میان طوفان هم پیمان با قایقرانها

گذشته از جان باید بگذشت از طوفانها

به نیمه شب ها دارم با یارم پیمانها

که بر فروزم آتشها در کوهستانها

مطالب مرتبط

۱۲و ۱۹اردیبهشت سالگرد حماسه درخشان بیش از ۶۰تن از فرماندهان و کادرهای مجاهدین خلق ایران

حماسه ۱۲ اردیبهشت؛ ناقوس‌ها به‌صدا درآمده‌اند

 

 

لطفا به اشتراک بگذارید: