پرواز در آتش - قسمتی از برنامه

پرواز در آتش - قسمتی از برنامه ویژه ۱۷ ژوئن


پرواز در آتش - قسمتی از برنامه

(قسمتی از برنامه ویژه ۱۷ ژوئن )

در روز ۲ تیر از تهران خبرمیرسد که نیروهای سرکوبگر رژیم آخوندی در پنجمین روز متوالی اعتراض خانواده ها و

دانشجویان هوادار مجاهدین در مقابل سفارت فرانسه در تهران را وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار میدهند و

شماری از آنها را هم دستگیر کردند.

رژیم یکبار دیگررسماً خواهان استرداد مریم رجوی و اعضای مجاهدین در فرانسه میشود اما از آنجا که دریافته است

دیگر دیر شده و مجاهدین پس از آن ضربه و غافلگیری اولیه , بسرعت ابتکار عمل را بدست گرفته و

فضای بین المللی را برای چنین درخواستهای جنایتکارانه ای بسته اند , خاطر نشان میکند که

اگرهم در فرانسه محکوم شوند , فرانسه باید خودش به « همه جنایات منافقین » رسیدگی کند .

-رادیو آلمان خبرداد : ”دولت ایران بنا به اطلاعی که خود داده است

درحال مذاکره با مقامات عالی فرانسه برای استرداد اعضای سازمان مجاهدین خلق ایران است....

آصفی سخنگوی وزارت خارجه رژیم که اظهاراتش در شبکه های تلویزیونی داخل و خارج ایران پخش میشد در این رابطه گفت :

«اعضای گروهک منافقین را گروهی تروریستی شناخته اند و دستگیری های آنها نیز درچارچوب مسئولیتهای اروپایی و بین المللی فرانسه بوده است.

ملت ایران ازجنایات گروهک تروریستی منافقین ضربات سنگینی خورده است . حق طبیعی ایران است

که اعضای این گروهک به کشور مسترد شوند. اما اگر در فرانسه محکوم می شوند، باید به همه جنایات منافقین رسیدگی شود».

پرواز در آتش - قسمتی از برنامه

افکت: آصفی:


-سخنگوی وزارت خارجه رژیم , از آمریکا طلبکاری کرد که چرا علیرغم بمبارانها « این گروه درسیاست خارجی آمریکاییها نهادینه شده است».

- در همین روز رمضان زاده سخنگوی دولت خاتمی نیز یکبار دیگر استقبال دولت خاتمی از دستگیری اعضای مجاهدین را تکرار میکند .

به گزارش خبرگزاری رسمی رژیم در روز ۲ تیر وی همچنین به بریدگان مجاهدین وعده میدهد که با آنان با

«رأفت اسلامی» برخورد خواهد شد . اما تأکید میکند که هیچگاه هیچ بخششی شامل حال رهبران آنها نخواهد شد .

-یک سخنگوی مجاهدین میگوید : افتخار بر آنانی که هیچگاه مشمول بخشش آخوندهای سفله نمی شوند . آنان بند از بند این رژیم خواهند گسست .

در روز ۹ تیر آخوند حسن روحانیدبیرشورای عالی امنیت رژیم همه کشورها را به کارزار بین المللی علیه مجاهدین فرا می خواند .

برغم بمبارانها و گردآوری سلاحهای مجاهدین , وی بازهم از آمریکا طلبکاری میکند که چرا

«نیروهای ائتلاف ازدرگیر شدن با اعضای تروریست سازمان مجاهدین خلق پرهیز کرده اند».


پرواز در آتش - قسمتی از برنامه

خبرگزاری رسمی رژیم در ادامه این خبرمی افزاید :

روحانی درباره برنامه هسته ایی ایران اعلام کرده تهران آماده شفافیت و همکاری درمعاهدات بین المللی هسته ایی می باشد.

دراین ایام مجاهدین و هوادارانشان درکشورهای مختلف بسیار بی تاب و برانگیخته اند .

اطلاعیه دبیرخانه شورای ملی مقاومت در پاریس در روز ۹ تیر میگوید ,

در قرارگاه اشرف, چند هزار تن از مجاهدین در مراسمی که خبرنگاران رسانه های بین المللی هم شاهد بودند

, یکصدا با شعارهای «مریم رجوی را بی درنگ آزاد کنید» و «مریم مهر تابان, رییس جمهور ایران» خشم و اعتراض شدید خود را ابراز میکنند .

-روزبعد در ۱۰ تیر کانال سوم تلویزیون فرانسه خبر میدهد


که ۳گزارشگر آن درقرارگاه اشرف از نیمه شب تا صبح روز بعد شاهد مراسمی بوده اند برای کسی که او را رئیس جمهور آینده ایران میدانند و

در این مراسم شعارهایی علیه دولت فرانسه سرداده میشد که متهم به حبس ۱۱ تن از مجاهدین برای دلجویی رژیم تهران است

.یک ارتش کامل پشت این زن قرار دارد و آزادی فوری و بدون قید و شرط او را مطالبه میکند .

دهها تن از سران عشایر هم آمده اند تا همبستگی خود را بامجاهدین اعلام کنند .

گزارشگر تلویزیون فرانسه می افزاید : « در اشرف زمان متوقف شده است ..

در اینجا هیچکس غیر از آزادی مریم رجوی و ده همرزمش را نمی خواهد باورکند».

پرواز در آتش - قسمتی از برنامه

افکت: تلویزیون فرانسوی بزبان فرانسوی نشان دادن اشرف و ساکنان اشرف مصاحبه کوتاه با مجید محدثین


-یک چیز مسلم است , کنترل قرارگاه اشرف برای مسئولانش دیگر بسیار مشکل است .

یک هفته بعد,مسعود رجوی پس از آزادی رئیس جمهور مقاومت , در این باره گفت :

« بدون هیچ مبالغه, از صدها خودسوزی دیگر با پیام مریم, و با خواهش و التماس و استدعا از راه دور و از نزدیک, هم مستقیم و هم غیر مستقیم, ممانعت گردید و

از مسئولان سازمان مجاهدین که در این خصوص, به‌غایت, همکاری و تفاهم داشتند, سپاسگزارم».

گفتیم که در این ایام , خبرهای مربوط به خودسوزی پناهندگان ایرانی در صدر خبرهای فرانسه و اروپاست وافکار عمومی را بشدت منقلب کرده است .

پرواز در آتش - قسمتی از برنامه

روزنامه حکومتی انتخاب در سوم تیر نوشت :


«خودسوزی به ابزاری برای جلب توجه افکار عمومی جهان درحمایت از گروهک منافقین و خلق نوعی فضای احساسی به نفع این گروهک شده است.

دراین رابطه گاه اخباری منتشر می شود که حیرت انگیز هستند».

افکت: تلویزیون الجزیره عربی توضیحات گوینده با صحنه های خودسوزی در اروپا

-نخستین خودسوزی اعتراضی حوالی ظهر سه شنبه ۲۷ خرداد ساعتی پس از انتشار خبرها, در لندن در مقابل سفارت فرانسه صورت میگیرد .

حشمت زندی ۳۸ساله به اعتراض برخاسته و پیکر به آتش کشیده اش با مداخله پلیس راهی بیمارستان میشود.

در حالیکه قسمتهای زیادی از بدن او سوخته است .


- روز بعد , صبح چهارشنبه ۲۸خرداد مرضیه باباخانی ۴۰ ساله درمقابل وزارت کشور فرانسه به اعتراض برمیخیزد وخود را به آتش میکشد .

سه ساعت بعد صدیقه مجاوری ۴۴ساله که مادر یک پسر ۱۲ ساله است

در برابر وزارت کشور فرانسه در میان شعله های آتش جان می سپارد .

در همین زمان نادر ثانی ۴۸ ساله با فریادهای اعتراض شعله ور میشود .

بسیاری از عابران برای خاموش کردن آتش بجانب او میروند .

در همین زمان در لندن, مقابل سفارت فرانسه, ندا حسنی ۲۵ ساله, در حالیکه شعله های آتش سر و تمامی بدنش را فرا گرفته است ,

با فریادها وشعارهای پیاپی به اعتراض برمیخیزد و متعاقباً در بیمارستان جان به جان آفرین می سپارد .

پرواز در آتش - قسمتی از برنامه

زنده یاد فروغ حسنی مادر ندا


من به او افتخار می‌‌کنم، تنها آرزویی که دارم این است

که من هم به‌اندازه او قوی باشم که بتوانم پیامش را به‌دنیا برسانم.

فرزندم، عزیزم، من به تو افتخار می کنم، من با تو به آسمان رسیدم و به خورشید بوسه زدم

-روز بعد پنجشنبه ۲۹خرداد ,محسن شریفی ۴۰ ساله, در ایستگاه مرکزی شهر برن در سوئیس شعله ور میشود و

فریادهای اعتراض او همه جا را می پوشاند . مطبوعات سوئیس نوشتند که محسن شریفی همان کسی است که

روز قبل در برابر سفارت فرانسه درپایتخت سوئیس,قصد خودسوزی داشت

اما در اثر مسمومیت بخاطر بنزین زیادی که بر خودریخته بود , نتوانست خود را به آتش بکشد .


-در همین روز هادی محتشم ۴۵ ساله و علی قاسمی ۴۳ ساله ,پدر ۳فرزند در مقابل سفارت فرانسه در

شهر رم خود را به آتش میکشندو دقایق طولانی قبل ازاینکه از هوش بروند به شعار دادن و اعتراض می پردازند

-جمعه ۳۰ خرداد محمد وثوق و حمید عرفا در اعتراض به وحشی گری پلیس فرانسه خود را در مقابل سفارت فرانسه در لندن به آتش میکشند .

احساس عجز نسبت به ایرانیان معترض در پایتختهای اروپایی بالا میگیرد

پرواز در آتش - قسمتی از برنامه

- روزنامه ژورنال دودیمانش در ۲۲ ژوئن نوشت :


آنها علیه عملیات ضد تروریستی که توسط DST بر ضد سازمان مجاهدین خلق ایران

بویژه ستاد مرکزیش در شهر اور سوراواز صورت گرفته است اعتراض می کنند.

همواره بایستی به کسانی که خود را برای آرمانهای خود قربانی میکنند احترام گذاشت.

خصوصا وقتی که آنها قربانی معاملهای شده باشند که از کنترلشان خارج است.

-اما دولت فرانسه در یک اطلاعیه رسمی فروش نفت و بنزین را درگالن جداگانه در شهر پاریس ممنوع اعلام میکند .

- در تمامی موارد پلیس و عابران با تلاش بسیار سعی در خاموش کردن آتش و رساندن هرچه سریعتر مشعلهای انسانی به بیمارستان دارند


. فریاد ها و شعارهای آنان قلبها را متوقف میکند و از کار بازمیدارد :

-سرژ شالاندون در روزنامه لیبراسیون دراین باره می نویسد :

این فریاد یک زن بنام مرضیه است. فریادی که قلب را ازکاربازمی دارد.

کمی دورتر ازایرانیانی که علیه دستگیری ها، تظاهرات می کنند ، او خود را به آتش می کشد. خود را آغشته به بنزین کرده است.

روزچهارشنبه صبح درپاریس دورازمحلی نیستیم که بیست وشش مجاهد خلق درحال بازجویی توسط سرویسهای فرانسوی هستند

. ایرانیان بطرف این فریاد باعجله با بازوان ودستهایی که ازهم بازهستند، می دوند، با آرنجها وپشتشان همدیگررا هل می دهند ،

پرواز در آتش - قسمتی از برنامه

مردان وزنان باحجاب, به این فریاد نزدیک می شوند. ابتداً آدم هیچ نمی بیند، بجزیک انسانی که دروسط پیاده رو به خود می پیچد


و۱۵نفری که با بی نظمی به طرف او آمده اند. گویی یک درگیری ، یک دعوای خیابانی خشن وناگهانی ، رخ داده است.

اما نه، این جیغ ودادها ازجنس دیگری هستند، کیفیت دیگری دارند وپژواک دیگری غیراز خشونت وعصبانیت دارند، آنها نفسهای آخررا می کشند

، صدای عابران ازبهت وترس، دلخراش شده است. دروسط جمعیت،گلوله ای ازآتش وجود دارد.

درسمت راست زنی ازسمت جلو به سمت عقب درنوسان است، مشتهایش بجلو وانگشتانش سفید رنگ شده وبادهان بازفریاد می زند.

این مرضیه باباخانی است که ظاهر می شود. برای خاموش کردن آتش، مردان لباسهایی را به طرف سرش پرتاب کردند.

یک پلیس بلوزخود را بطرف او پرتاب می کند. دستهای زیادی با سروصدا به حرکت درمی آیند. به او هوامی رسانند.

موهای سوخته این زن را تماشا می کنیم. دود رقیق وسفید اورا احاطه کرده است. همه اورا فشارمی دهند.


زنی دخالت می کند، یک زن دیگر همانطور، زن سوم درابهام فرورفته است. آنها فریاد می زنند،

حرکت می کنند تا تحرکی داشته باشند. مردی به کناراین زن فدایی می آید. یک دکترانترن به او کمک می کند.

حالا ما می توانیم اورا ازروبه روببینیم. ازلباس هایش جزتلی از تکه وپاره های چرب وخاکستر، چیزی باقی نمانده است .

دستهای اوازهم گشاده وپوستش دارای لکه های سیاهی شده است. درانتهای انگشتانش پوستهای کنده وآویزان شده همچون دستکشی که وارونه شده باشد، دیده می شود.

بخشی ازبدنش شیری رنگ شده وبخش دیگرش به هم ریخته شده است.

مرضیه باباخانی رویش را به طرف ما برمی گرداند،


درچهره اش دیگرچیزی باقی نمانده است،...اودیگر شبحی بیش نیست....

-تصویر همین خودسوزی های شگفت ,به عکس سال تبدیل میشود.پاریزین در ۸فوریه سال۲۰۰۴ خاطر نشان میکند:

«عکس سال۲۰۰۳ به فیلیپ دو پولپیکه تعلق گرفت. او این صحنه را زمانی که یک تظاهرات مجاهدین خلق ایران را دنیال می کرد,

به تصویر کشید. آنروز در دو قدمی برج ایفل, یک مخالف ایرانی تلاش کرد خود را به آتش بکشد.

اوبه زندانی شدن مریم رجوی که در DST به اتهام ”اجتماع بزهکاران در رابطه با یک اقدام تروریستی“ تحت بازجویی بود, اعتراض می کرد.

عزم جزم هواداران مریم رجوی همگان را به شگفتی واداشت.

به غیر از این مرد که ۴۵درصد بدنش دچار سوختگی شد,


پنج نفر دیگر سعی کردند خود را آتش بزنند که در اثناء آن یک زن جان سپرد».

پرواز در آتش - قسمتی از برنامه

-ماهها بعد,در اردیبهشت سال۱۳۸۳ نیز رژیم آخوندها اعتپرواز در آتش - قسمتی از برنامهراض داشت که

چرا روزنامه آلمانی دی ولت یک صفحه کامل خودرا به تصویر خودسوزی یک مجاهدخلق اختصاص داده است

تا ازاین طریق شهروندان آلمانی را به آبونمان روزنامه خودجلب کرده باشد!

خبر گزاری رسمی رژیم ایران در ۳۰اردیبهشت سال۱۳۸۳ نوشت:


« روزنامه آلمانی "دی ولت " از تصویر خودسوزی یک منافق در زمان دستگیری "مریم رجوی " در پاریس برای تبلیغات خود استفاده کرده است .

این روزنامه یک صفحه کامل خود را به تصویر بزرگ خودسوزی یک منافق که در لندن در ژوئن سال گذشته اتفاق افتاد,

اختصاص داده و از طریق این تصویر شهروندان آلمانی را به آبونمان روزنامه دی ولت دعوت کرده است .

دی ولت به این تصویر عنوان "آیا شجاعت دارید به این تصویر نگاه کنید"؟ داده و در پائین صفحه نیز نوشته است ، جهان به کسانی تعلق دارد که جدید فکر کنند.»

یک شب آتش در نیستانی فتاد سوخت چون عشقی که برجانی فتاد

شعله تا سرگرم کار خویش شد هر نی یی شمع مزار خویش شد

گفت آتش بی سبب نفروختم دعوی بی معنی ات را سوختم

ایرانیان سوگند خورده اند که تا آزادی مریم رجوی ازپا نخواهند نشست .


زنی که به گفته دادستان بازداشتها , تعادل ژئوپلیتیک دنیای وحشی آخوند سالار را برهم میریزد ,

مطبوعات فرانسه به این زن یعنی مریم رجوی عنوان « پاسیوناریا » ی مقاومت ایران میدهند .

پاسیوناریا که در لغت به معنی « گل احساسات » است , اسم مستعار دولوروس ایباروری بانوی مقاومت اسپانیاست

که در جنگهای داخلی این کشور بخاطر سخنرانی های آتشینش به یک افسانه زنده تبدیل شده بود .

پاسیوناریا همیشه این جمله منسوب به امیلیانو زاپاتا را که به شعار جنگهای داخلی اسپانیا تبدیل شده بود تکرار میکرد که

: «بهتراست ایستاده بر پاهایتان بمیرید تا بر روی زانوانتان زندگی کنید!» .

-پاسیوناریا در سخنرانی خداحافظی خود در بارسلون به زنان و مادران اسپانیایی گفت :

«به فرزندانتان درمورد آنهایی که از دریاها و کوهها گذشتند و

از مرزهای حفاظت شده توسط سرنیزه رد شدند, تعریف کنید و بگویید

پرواز در آتش - قسمتی از برنامه

در حالیکه سگان تشنه در پی دریدن گوشتشان بودند, آنها از همه چیز خود گذشتند:


عشقشان, کشورشان, خانه و ثروتشان, پدرانشان, مادرانشان , همسرانشان, برادران وخواهران و فرزندانشان ...

تا به ما بگویند: ما اینجا هستیم,برای آرمانمان ,آرمان همه بشریت مترقی و پیشرو... »

آبه پیر فقید محبوب ترین شخصیت اجتماعی فرانسه گفت:

ما اقدامات سرکوبگرانه‌یی را که علیه شما در این‌جا وجود دارد

ناموجه و بی‌اساس می‌دانیم. کسانی که برای آزادی ملتشان مقاومت می‌کنند

در نزد ما از احترام زیادی برخوردار هستند

ادیت کرسون، نخست‌وزیر سابق فرانسه: به‌راستی چگونه می‌توان در کنار شما قرار نگرفت؟

به‌خصوص امروز که با حکم دادگاه عدالت فرانسه، ظن و تردیدهای ناعادلانه نسبت به شما برطرف شده‌است.

وقتی که شما در سرزمین حقوق‌بشر از حقوق‌بشر حمایت می‌کنید ما چگونه می‌توانیم از شما حمایت نکنیم؟

شعر امه سه زر با صدای ادیت پیاف


JE SAIS COMMENT

من میدانم چطور


 (Edith Piaf)

Ecoute-moi, mon ami. به من گوش کن دوست من

Aimes-tu la liberté ? تو آزادی را دوست داری ؟
Voudrais-tu t'enfuir d'ici ? تو میخواهی از اینجا فرار کنی ؟
Aimerais-tu t'évader ? دوست داری خودت را رها کنی ؟
Veux-tu revivre à la vie, تو میخواهی برای همیشه دوباره زنده شوی ؟
marcher sans chaînes à tes pieds ? بدون زنجیر به پاهایت راه بروی ؟
Oh, réponds-moi, mon ami, آه , به من جواب بده , دوست من
Aimerais-tu t'évader ? دوست داری خودت را رها کنی ؟

Je sais comment... من میدانم چطور .........
Comment scier tous ces barreaux
qui sont là en guise de rideaux. چطور همه این میله های زندان را که اینجا بجای پرده ها هستند اره کنیم


Je sais comment... من میدانم چطور ........
Comment faire sauter les verrous
entre la liberté et nous. چطور چفت هایی که بین آزادی و ما هستند را متلاشی کنیم.
Je sais comment... من میدانم چطور ..........
Comment faire tomber en poussière
ce mur énorme d'énormes pierres. چطور دیواربزرگ با سنگ های قطور را مثل گرد و غبار فرو بریزیم
Je sais commment... من میدانم چطور ........
Comment de sortir de ce cachot
fermé comme l'est un tombeau. چطور از این سیاهچال بسته مثل قبر خارج شویم .
Je sais comment revoir les fleurs
sous un ciel bleu. من میدانم چطور دوباره گلها را در زیر آسمان آبی ببینیم .
Je sais comment avoir la cœur
libre et heureuse... من میدانم چطور قلبی آزاد و خوشحال داشته باشیم.

Tu ne dis rien, mon ami, تو چیزی نمیگویی, دوست من,
Mais tu as au fond des yeux
plus de rêves que d'envie
pour voir ce coin de ciel bleu. امادرعمق چشمانت بیشتررویامیبینم تااینکه بخواهی این گوشه آسمان آبی را ببینی
Tu crois que je t'ai menti, تو فکر میکنی که من بتو دروغ گفتم ,
que je n'ai pas de secret. که من رازی ندارم .
Pourtant, tes yeux l'ont compris
C'est eux qui sont dans le vrai... بااینحال, چشمانت آنرا فهمیدند, همانهایی که در حقیقت هستند.


Je sais comment... من میدانم چطور ...........
Comment faire tourner sur ses gonds .
la porte en fer de la prison. چطور در آهنی زندان را روی پاشنه هایش بچرخانیم
Je sais comment... من میدانم چطور .............
Comment faire voler en éclats
les boulets qui gênent nos pas. چطور گلوله های آهنی را که پاهایمان را اذیت میکنند , متلاشی کنیم .
Je sais comment... من میدانم چطور ........
Comment briser de nos mains nues
toutes ses entraves sans être vus چطورهمه غل وزنجیرهارابدون اینکه دیده شویم ازدستان خالی مان بشکنیم.
Je sais comment... من میدانم چطور ........
Comment sortir de ce cachot
sans risquer d'y laisser la peau. چطور از این سیاهچال بدون اینکه جان خود را به خطر بیندازیم خارج شویم .
Je sais comment revoir les fleurs
sous un ciel bleu. من میدانم چطور گل ها را زیر یک آسمان آبی دوباره ببینیم .
Je sais comment avoir la cœur
libre et heureuse... Dors !... من میدانم چطور قلبی آزاد و خوشحال داشته باشیم........ بخواب!........


 

مطالب مرتبط

سالگرد شهادت عشق فروزان و شعله‌ور آزادی صدیقه مجاوری

شهادت عشق فروزان و شعله‌ور آزادی، شهید مقدس صدیقه مجاوری

 
لطفا به اشتراک بگذارید: