استاد جلال گنجه‌ای - مسئول کمیسیون ادیان و آزادی مذاهب در شورای ملی مقاومت

استاد جلال گنجه‌ای - مسئول کمیسیون ادیان و آزادی مذاهب در شورای ملی مقاومت


استاد جلال گنجه ای

اولا با عرض سلام به حضور همهٔ عزیزان به‌خصوص آنهایی که جایشان اینجا خالیه.


این‌که میگم اینجا یک باری داره، جاتون خالی، که به دور و برتون که اینجا نگاه می‌کنید


انبوهی چهره‌ها و نمادهای شرف و افتخار ایستادگی و مقاومت رو می‌بینید،


به‌خصوص قهرمانهای سازنده و برپا کننده‌ی ۱۴سال پایداری اشرف و لیبرتی. خداوند انشاءالله همه‌شان را حفظ کند


و برای خواهر مریم نگهداره و بر برکاتشون بیفزاید.


اما مطلبی که میان انبوه آنچه که دوست دارم بگم، ناگزیر هستم از بابت اختصار انتخاب بکنم، دلم می‌خواهد که



استاد جلال گنجه ای:به این توجهتون را جلب بکنم که شکوه کهکشان امسال و همین جور اجلاس شورا در این نوبت از این بابت می‌باید


مورد توجه قرار بگیره که اگر مورد توجه قرار بگیره، می‌بینیم که همه چیز دو چندان مهمه، و دو چندان قیام قدرت و نیرومندی داره.


و آن عبارت از اینه که امسال کهکشان با تمام شکوهش با تمام حمایت بین‌المللی که دریافت کرده و انعکاس جهانی که داشت و


البته انعکاسهای روحیه بخشی که برای جوانان میهن در داخل کویها و کوچه‌های داخل ایران داشت،


در فضای کرونا برگزار می‌شد، یعنی دورانی که همه ازش پیام می گرفتن، که چون تجمع دشوار هست چون ارتباط خطرناک است،


بنابراین انگار که مقاومت کردن آن هم به‌خصوص در این دوران که مقاومت‌های مردمی در داخل میهن به‌صورت تجمعها و



استاد جلال گنجه ای:حضورهای انبوه رخ میده انگار به پایان رسیده یا دشوار است.


من از این بابت یک بار دیگه، به اضافه انبوه بارهایی که در عمر من اتفاق افتاد،


در مقابل مسئول شورای ملی مقاومت به خضوع و امتنان بسیار عمیق افتادم.


چون همون روزهای اول کرونا، پیامی را که برای عموم مطرح کردند


این بود که این سیاست رژیم هست که مردم رو با توطئه کرونا پاسیو بکند و


به انفعال بکشونه و از این بلیه یک موهبتی برای خودش بسازه و عمرش رو طولانی بکنه.


چیزی که واقعیتش را بعدها هیچکس نتوانست انکار بکنه، از جمله این اواخر دیدیم


توی تیترهای مطبوعات خود رژیم هم آمده که


دولت کرونا را مهار نکرد که ملت رو مهار بکنه. لابد این تیتر را خیلی‌هاتون دیدید.



استاد جلال گنجه ای:بیدار دلی برادر مسعود و البته زنده دلی بسیار حیرت‌انگیز و آموزنده‌یی که بعد از این همه،


چندین دهه مبارزه و استقامت هم‌چنان مثل برومندترین انقلابی از خودش ساطع می‌کنه، اینجا عمل کرده و دیدیم که


در خیابانهای خلوت شده، در کوچه‌های فاقد تردد کننده، باز هم کانونهای شورشی عمل کردند،


درخشیدند و پیامشون را به دنیا ساطع کردند که مقاومت در ایران زنده هست و فعاله و نمی‌میره.


خب اگر این بابت را، این نکته را مد نظر قرار بدهیم، بعد مشاهده می‌کنیم


که یکایک این دهها هزار نفری که درسی هزار نقطه به کهکشان وصل بودند،


ترددش را، رفت و آمدش را، ارتباطاتش را، حضورش را برای خودشون حل کردند اینها کاری چند چندانه.



استاد جلال گنجه ای:حضورهاشون، شرکتهاشون در سالهای گذشته را از خودشون ساطع کردند.


البته برادر مسعود را بسیاری از شما حضار محترم، قبل از من و بهتر از من می شناسید.


از مردی صحبت می‌کنیم که وقتی که پاش به زندان رسید بعد از محکومیت گرفتن، آموخت که زندان جای زندانی کشیدن نیست،


بلکه سنگرتازه‌یی است برای از سر گرفتن مبارزه و مقاومت در مقابل پلیس سیاسی و ساواکیهای کذایی شاه.


من دلم می‌خواهد که قدرانی بکنم از دکتر هزارخانی که روی نقش برادرمون مسعود، در هدایت، و رهبری البته در تأسیس شورای ملی مقاومت،


ولی در هدایت و رهبری این مقاومت داشته و ایفا کرده. اما جا داره که باز یادآوری بکنیم به خودمون که


این اندیشه مقاومت و فلسفه مقاومت به‌قول اون سرود معروفی که مجاهدین از اوایل انقلاب می‌خواندند که بخونم، بخونم راه خود را می‌گشایم،



استاد جلال گنجه ای:این اندیشه، این فلسفه از دیر باز توی مجاهدین، در تشکیلات انقلابی تجسم پیدا می‌کرد.


یعنی یک شعاری یک حرف خوشی، حتی یه حرف مقدسی که


هر کسی در خلوت خودش درعبادتهای خودش با خداوند پیمان بکنه


که من مقاومت خواهم کرد، این جا معطل نگه‌داشته نشد،


از درون زندان تشکیلات مجاهدین برپا بود، که سرزندگی، آموزش،


توان ایستادگی و حتی توان رهبری کردن جنبش در بیرون زندانها را سامان می داد.


خب این تشکیلات همیشه یک فارق متفاوت بین مجاهدین و انبوهی مدعیان بوده.


از اول انقلاب ۵۷هم موقعی که تشکیلات مجاهدین به‌صورت میلیشیاها در کوچه‌ها و خیابان‌ها او نهم با اون عملکرد واقعا، ببخشید وقت نیست



استاد جلال گنجه ای:برخی نمونه‌ها من یادم می‌آید که خودم را مهار می‌کنم که نمی‌گم و


مثال نمی زنم به‌خاطر اختصار بیان. اون شکوه استقامت و مقاومت که نشان دادند


خب چشم خیلی‌ها را خیره کرد، و البته هم ضدانقلاب تازه به حکومت رسیده یعنی رژیم خمینی و هم ضدانقلاب مغلوب را هم ترساند که


همین حالا هم می‌بینیم شعار ترس از مجاهدین را تبلیغ می‌کنند در یک همسویی که بین خودشان به هر دلایلی وجود داره چیزی که مهم هست


این هست که مفهوم تشکیلات در مجاهدین یک عمق متفاوتی داره از مدل‌های معاصری که در دنیا و در جنبش‌های انقلابی می شناسیم.


این جا در حقیقت تشکیلات فرصتی هست برای جاری کردن عمیق‌ترین و خلاق‌ترین ارزش ها. و ایده‌های انسانی در حقیقت به این ترتیب هر فرد را در .


درون تشکیلات چند چندان می‌کند و احیاء می‌کند و قدرتمندتر می‌کند شاید ما نقطه اوجش را


در تحولی که میان ما به‌عنوان انقلاب مریم شناخته میشه انقلاب درونی مجاهدین، تماشا کردیم


که چگونه یکباره. یک. نشانه‌های بسیار بی‌سابقه‌یی در این جنبش پدید آمد خیلی چشمگیر، از جمله رهبری زنان که گمان می‌کنم که



استاد جلال گنجه ای:در اندیشه ایده الیست‌ترین عناصر هم نمی گنجید به این سرعت و به این قدرت و به این جدیت رهبری زنان بدون این‌که کمترین کاستی


در توانمندی انقلابی و کارآیی سازنده این جنبش بگذارد جا بیافتد و اتفاقاً برش بیفزاید خوب به‌خاطر این‌که حرف هایم راکوتاه بکنم و


هم بی‌ثمر رها نکنم اجازه بدید که پناه ببرم به نوعی ضرب‌المثل یا بیان ساده البته همه ما شنیدیم


که فلسفه راهنمای خواهر مریم می‌توان و باید هست اغلب هم انگار که. . یک جمله فیلسوفانه مثلا بغرنجی دارد


مطرح می‌شود ولی این فلسفه به این صورت هست، بگذارید مثال بزنم آسان‌تر می‌شود


ما همه‌مان مثلا به چهره‌ای مثل پوریا ولی سمپاتی داریم یک پهلوانی که کار کارستانش که در میدان حریفش را به زمین زدن هست


رو فرو می گذاره برای این‌که یک پهلوان جوان که رقیبش بوده شکست نخورد داستانش را مفصل هست


من وقتتان را نمی‌گیرم ولی به مجرد این‌که می‌شنود یک مادر مظلومی چشم دوخته به این‌که پسرش قهرمان شود و بعد وقتی می‌شنود



استاد جلال گنجه ای:حریفش پوریای ولی هستش نگران می‌شود به خدا پناه می برد پوریا به‌خاطر این‌که دیگری پیروز شود


توجه کنید به این عبارت به‌خاطر این‌که آن یکی پیروز شود هر چند رقیبش هست فرصت خودش را فدا می‌کند و


می‌شود پوریای ولی خوب ببینید این یک ارزشی هست که انگار در ابرها نوشته شده کمتر کسی فکر می‌کند که منهم می‌توانم و


باید پوریای ولی بشم ولی وقتی به این صحنه مقاومت نگاه می‌کنیم و مثلا این آموزیه راهنمای روز را به هر عنصر مسئولی تو این مقاومت وظیفه اولش این است


که اگر رزمنده هم دوشش یا بالاترش یا پایین ترش احتیاج به کمکش داره اول به او برسد ملاحظه می‌کنید


که تبدیل کردن یک ارزش دست‌نیافتنی و تعمیم دادنش به هزاران نفر به‌صورت روز مره و معمولی کردنش که نتواند کسی را مغرور بکند و


از خود راضی بکنه این به اجرا درآوردن فلسفه می‌توان و باید هست و تشکیلات مجاهدین اینه معنی‌اش که ارزشهای دست‌نیافتنی را من البته جرأت نکردم


از حضرت عباس مثال بزنم که با آن عشق مومنانه و شور انگیزش حتی روا ندید که قبل از امام حسین خودش را سیراب بکند



استاد جلال گنجه ای:و تشنه شهید شد چون برادرش شهید است ولی باور بکنید همین نمونه‌ها هم وسیعاً وجود دارد و


بسیاری از فرماندهان تو این مقاومت جان خودشان را به خطر انداختند برای این‌که نفرات تحت مسئولیت‌شان نجات پیدا بکنند


خوب اجازه بدهید که من یک نکته دیگر را بگویم و آنوقت در آخر این‌که نکاتم را گفتم از پرچانگی‌ام عذرخواهی بکنم که قدری طول کشید.


ببینید اگر ما. درک ما از جنبش . مقاومت این باشد که هست و اگر فهم ما از تشکیلات مجاهدین این باشد


که عملاً و واقعاً چنین هست؛ این خودبخود معنیش این است که ما با ارزش‌هایی می‌جنگیم


به سلاح معنوی و فکری این جنبش هست که لاجرم سرایت کننده است؛ یعنی همان‌طوری که ارزش فدا که ارزش معرف در


انقلاب درونی در انقلاب مریم بود؛ یک کلمه‌ای یک ارزشی نیست که یک جماعتی به خودش اختصاص بدهد و


یا هیچ مرز تشکیلاتی و فکری متصور نیست که جلوی تسری. . این ارزش به دیگران را بگیرد



استاد جلال گنجه ای:بقیه ارزشهای انسانی این مقاومت همین جوری هست بله همین است که ما می‌بینیم که


واقعاً خیلی امید بخش و البته درعین‌حال خیلی حیرت‌انگیز است که ما می‌بینیم که


بچه‌های این مرز و بوم متولد شده‌های دهه۷۰، دهه۶۰ توی کانونهای شورشی همانجور مبارزه می‌کنند که


نسل میلیشیا در سال۶۰ مبارزه می‌کرد و اتفاقاً ادراکات و ارزش‌هایی را دنبال می‌کنند که


ارزش‌ها و اضافات بعد از انقلاب مریم است . حضور دختران جوان در خارج کشور


می‌بینیم خب این همه علیه مجاهدین سمپاشی صورت می‌گیرد بلندگو های مختلف لابد دیدید


در تظاهرات خارج کشور، دختران جوانی را که با تمام تفاوتهای ظاهری که



استاد جلال گنجه ای:با خواهران مجاهد دارند چه جوری از عمق سینه‌شان فریاد می‌زنند ایران مریم، مریم ایران.


این. از شما تعریف نکردم من از صحنه‌ای است که دارم می گویم خواهر مریم صحبت را کوتاه کنم


مریم رجوی: مرا قطع کردند. . . .


میخواین کوتاه کنم؟، چشم همین الان


مریم رجوی: خیلی ممنون


پس به این ترتیب می‌خواستم این نتیجه را بگیرم که آنچه که امسال آفریده شد و البته به‌طور مضاعف توانمندیها و قدرت مقاومت را نمایان کرد


اولاً از ریشه‌دار ترین سرمایه‌ها ی ما هست که از مسعود رجوی مثال زدم و ثانیا عام‌ترین ارزشهای سرایت پذیری که هیچ دشمنی و هیچ دم و دستگاهی نمی‌تواند


جلوی جریان پیدا کردن و منتقل شدنش به نسل‌های نیاز مند جامعه ما را سد بکند. اگر طول کشید خواهر مریم هم از شما و هم از



استاد جلال گنجه ای:عزیزان شورای ملی مقاومت معذرت می‌خواهم اجازه بدهید فقط این جمله را بگویم کمترین آرزو این هست که


من به نوبه خودم برای تمامی شما عزیزان از دکتر منوچهر هزارخانی با تمام سوابق درخشانش تا جوان‌ترین اعضاء و


اجزای این مقاومت آرزوی طول عمر، استقامت هر چه بیشتر پیروی هر چه جدی تر از سمبلها و رهبری این مقاومت را از درگاه خداوند مسئلت بکنم. ببخشید


مریم رجوی: با تشکر آقای گنجه‌ای به‌خصوص که به نکته بسیار مهمی اشاره کردین از جمله مسعود در زندان که زندان جای مبارزه است و


نه زندانی کشیدن، اگر چنین چیزی در واقع سرلوحه مجاهدین و مبارزین بوده در این سالیان،


پس همه جا جای مبارزه هست و چه جمله زیبایی را شما روش انگشت گذاشتید. با تشکر از شما.


مطالب مرتبط


استاد جلال گنجه‌ای – مسئول کمیسیون ادیان و آزادی مذاهب در شورای ملی مقاومت


اجلاس سه روزه شورای ملی مقاومت ایران در آغاز چهلمین سال تأسیس شورا – دکتر هزارخانی، پهلوان فیلابی


لطفا به اشتراک بگذارید: