محسن رضایی سرکرده سپاه پاسداران در عملیات فروغ جاویدان
محسن رضایی سرکرده سپاه پاسداران در عملیات فروغ جاویدان
محسن رضایی سرکرده سپاه پاسداران در عملیات فروغ جاویدان
نمایش مضحک بازسازی صحنههای عملیات فروغ جاویدان
توسط بسیجیان وارفته ولایت
انعکاس نیازمندی رقتبار رژیم به مقابله با آثار شعلهور ضربات
مجاهدین و ارتش آزادیبخش ملی ایران
محسن رضایی سرکرده سپاه پاسداران در عملیات فروغ جاویدان:
مسئولان کشور رفتند خدمت امام از ایشان تقاضا کردند
که شما بپذیرید قطعنامه ۵۹۸ را امام زیر بار این نمیرفت
در اوایل تیرماه از اوایل تیرماه تا پایان تیرماه حوادث دیگری اتفاق افتاد
و فرمودند من دیگر تصمیم میگیرم که قطعنامه ۵۹۸ را بپذیرم
پاسدار محسن رضایی:
چرا در شهریورماه که حمله ارتش عراق است جشن میگیریم؟
آخر یک کسی حمله یک کشور دیگر را به خودش جشن میگیرد؟
ما باید بیاییم پایان جنگ بعد از پذیرش ۵۹۸ یعنی مرداد را جشن بگیریم
سخنرانی پاسدار محسن رضایی در همدان- آپارات۵ مرداد ۹۹
مسئولان کشور رفتند خدمت امام از ایشان تقاضا کردند که
شما بپذیرید قطعنامه ۵۹۸ را امام زیر بار این نمیرفت در
اوایل تیرماه از اوایل تیرماه تا پایان تیرماه حوادث دیگری اتفاق افتاد
که ارتش عراق دیگر تمام مرز را گرفت و
امام وقتی نامه مسئولان کشور نامههای فرماندهان سپاه و ارتش را دیدند
بهخصوص نامه فرمانده سپاه یعنی نامه اینجانب را دیده بودند
اینها را کنار هم گذاشتند و فرمودند من دیگر تصمیم میگیرم
که قطعنامه ۵۹۸ را بپذیرم ایران اعلام کرد. . . . . . .
این نکات آخر جنگ به اندازه خود جنگ مهم هست
حتی بسیار از بزرگان ما و فرماندهان ما در جمعبندی از جنگ
به این دلیل که این دو هفته را درست کنار هم نمیگذارند
دچار اشتباه میشوند ما اعلام کردیم ۵۹۸ را قبول کردیم
امام هم پذیرفت دیگر امام همه دنیا میدانستند
تا چیزی امام نپذیرد این جدی نیست امام پذیرفتند ۵۹۸ را پذیرفتند
مسئولان سیاسی ایران تو سازمان ملل فعال شدند
اما عراقی نپذیرفتند یک روز گذشت نپذیرفتند
دو روز گذشت نپذیرفتند سه روز گذشت نپذیرفتند
من دیدم از جبهه غرب یکی از دوستان تماس گرفت گفت که منافقین در کرند هستند
توطئه خیلی زیبا طراحی شده بود از ماهها قبل هم خودشان را
برای این کار آماده کرده بودند همه چیز اونها به ذهن خودشان درست فکر میکردند
نیروهایی که ما داشتیم بعضاً تو راه بودند داشتند از
باختران میرفتند اسلام اباد که از اسلامآباد بروند پلدختر و بروند
بهسمت جنوب دو تا کاروان با هم روبهرو شدند
یکی کاروان منافقین که میخواستند بیایند از باختران بروند
به سمت تهران قصدشان باختران نبود یکی هم کاروانهای ما که
داشتند آماده میشدند بیایند بروند از باختران عبور کنند
بروند اسلامآباد از اسلام اباد بروند بهسمت خرمشهر در
حقیقت دو تا نیرویی در یک منطقهیی با هم مواجه شدند که
هیچکدامشان فکر نمیکردند تو این منطقه باهم درگیر بشوند نه منافقین فکر میکردند
جبهه جنگ شان بین اسلامآباد و باختران هست نه نیروهای ما که
با آنها درگیر شدند فکر میکردند که محل مصاف در اینجا خواهد بود
شما شک نکنید اگر این انهدام به منافقین وارد نمیشد
بلافاصله بعد از پایان جنگ یکی از مهمترین مشکلات ایران همین منافقین بودند
علت اینکه اینجا ابهاماتی وجود دارد این هست که
پایان جنگ روشن نیست تیرماه است؟ مرداد ماه است؟
شهریور هست؟ و به همین دلیل هست که عجیب است
که در کشور ما بارها من این را گفتم خدمت مسئولان عزیزم نامه نوشتم که
اقا برای چی شما شهریورماه را جشن میگیرید؟
شهریورماه که حمله ارتش عراق به ما است!
آخر یک کسی حمله یک کشور دیگر را به خودش جشن میگیرد؟
ما باید بیاییم پایان جنگ را جشن بگیریم پایان جنگ کجاست؟
بعد از پذیرش ۵۹۸ یعنی مرداد ماه چرا؟ برای اینکه درست است
که در تیرماه ما شکستهای پیدرپی خوردیم ۵۹۸ را پذیرفتیم و
به همین دلیل عراق نپذیرفت چرا؟ برای اینکه ما تو ضعف بودیم مرتب داشتیم شکست میخوردیم
مطالب مرتبط
محسن رضایی اعتراف کرد که سیستم مدیریتی کشور در گل مانده
جلسه بینتیجه کمیسیون مشترک تشخیص مصلحت نظام، باتلاق برجام و بنبست اف.ای.تی.اف