اینگرید بتانکور - کاندیدای پیشین ریاست جمهوری کلمبیا

اینگرید بتانکور - کاندیدای پیشین ریاست جمهوری کلمبیا


اینگرید بتانکور – کاندیدای پیشین ریاست‌جمهوری کلمبیا

دوستان عزیز، در اعتراضات ضد رژیم در ژانویهٴ امسال (آبان۹۸)،


مردم شعار می‌دادند: «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر».


شاید برای ناظران بیرونی عجیب باشد که ببینند ایرانی‌ها امروز از خاکستر تاریخ، نام شاه را دوباره به‌میان می‌آورند،


آن‌هم هم‌زمان با نام رهبر دیکتاتوری کنونی. شگفتی‌آور این‌که آنها بیش از یک تشابه تاریخی، به‌یک ائتلاف جاری اشاره می‌کنند.


در تاریخ ایران این دو دسته‌بندی سیاسی، یعنی سلطنت‌طلبان و حکام مذهبی، همواره علیه نیروهای دموکراتیک به‌هم کمک کرده‌اند.



اینگرید بتانکور:در کودتای۱۹۵۳ (۱۳۳۲) علیه نخست‌وزیر مصدق،


یک رفرمیست لیبرال که مسیر دموکراتیک را برای ایرانیان در آن زمان هموار می‌کرد،


کاشانی در ائتلاف با شاه عمل کرد تا مصدق را واژگون کنند؛ او را متهم کردند که کمونیست است و


نقطهٔ پایانی بر این بهار زودرس ایران گذاشتند. امروز آخوندها در قدرتند، اما سلطنت‌طلبان، به‌رغم تمام خصومت‌هایشان با این رژیم،


همین رژیم را به‌گزینهٔ آزاد و دموکراتیکی ترجیح می‌دهند که ایرانیانی‌ها در خیابان‌ها خواهان آن می‌شوند.


بسیار جالبست که به‌تازگی اردشیر زاهدی، یک وزیر سابق در ایران و مهم‌تر از همه سفیر در ایالات متحده در دوران شاه،


واشنگتن را به‌خاطر عملیات نظامی علیه قاسم سلیمانی مورد حمله قرار داد. او در یک مصاحبه گفت که ایالات متحده، تروریست‌های اصلی هستند.


و اضافه کرد: «همیشه به‌قاسم سلیمانی افتخار کرده و می‌کنم. او کسی بود که جانش را برای کشورش فدا کرد،



اینگرید بتانکور:برعکس کسانی که خودشان را برای پول می‌فروشند».


همهٔ ما می‌دانیم که قاسم سلیمانی برگزیدهٴ خامنه‌ای و جانشین او بود.


هم‌چنین می‌دانیم که قاسم سلمانی متهم به‌اعدام هزاران ایرانی بود و برای رژیمی کار می‌کرد که نشان داده تماماً فاسد است.


با سرانی ثروتمند که منابع کشور را به‌یغما می‌برند، آن‌هم در حالی که مردم با گرسنگی و محرومیت مواجهند.


پس اردشیر زاهدی به‌عنوان یک هوادار شاه دربارهٔ چی صحبت می‌کرد؟ تلاش داشت چه کسی را فریب بدهد؟


در واقع، مردم ایران در خیابان‌ها به‌ما می‌گویند که به‌هیچ‌وجه فریب نخورده‌اند و بهتر از


هر کس دیگر می‌فهمند که این دو نیرو چه کسانی هستند و


چه‌طور با هم بازی می‌کنند تا به‌بهره‌برداری و سرقت از کشور به‌سود منافع شخصی‌شان ادامه بدهند.


این اتحاد عینی بین حکام مذهبی و سلطنت‌طلبان هم‌چنین در یک موضوع خاص دیگر مشهود است:


در نحوهٔ حملهٔ هر دو آنها به‌نیروهای دموکراتیک ایران. همانها که همهٔ معترضان را در داخل ایران متحد می‌کنند و



اینگرید بتانکور:به‌جلب حمایت بین‌المللی در


خارج از مرزها می‌پردازند؛ آنان برای هر دو آنها، دشمن اصلی هستند؛


یعنی شورای ملی مقاومت و به‌خصوص مجاهدین که هدف مشترک آنها بوده‌اند، چون می‌توانند ببینند که


چه‌طور مردم در ایران رهبری آنها را به‌عنوان یک نیروی متحدکننده و سازمان‌یافته برای شکست‌دادن رژیم و


سرانجام گشودن مسیر دموکراسی به‌رسمیت می‌شناسند. ‍سال‌هاست که رژیم آخوندها تلاش کرده


مجاهدین را به‌عنوان یک سازمان تروریستی به‌تصویر بکشد، اما شکست‌خورده است. همهٔ آنها شکست‌خورده‌اند.


در تک‌تک مواردی که اتهامات آنها به دادگاهی عادلانه ارجاع شده، یک قاضی مستقل،


موضعی در حمایت از شرافت و آبروی آنها، چه در آمریکا یا انگلستان و اروپا، اتخاذ کرده و



اینگرید بتانکور:نام مقاومت ایران و رهبرانش را از تمامی لوش و لجنی که رژیم علیه آنان سرهم‌بندی می‌کرد پاک کرده است.


امروز می‌خواهند معترضان را در داخل ایران و در میان مقاومت متفرق کنند،


آن‌هم با این اتهام عجیب که اعضای مجاهدین در اشرف زندانی رهبرانشان هستند و


نمی‌توانند خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند. این دقیقاً همان چیزی است که رژیم استبدادی آخوندها به‌آن متهم است.


این رژیم مردم ایران را به‌عنوان زندانیان خود حبس کرده و تلاش دارد آنها را شتستشوی مغزی بدهد، آن‌هم با دروغ و تهدید و


حتی استفاده از نام خدا برای اعمال شرورانه. به‌همین دلیل میلیونهای ایرانی در حالی‌که ما داریم صحبت می‌کنیم،


دست به‌اعتراض در داخل و خارج ایران زده‌اند. این یک استراتژی به‌خوبی شناخته‌شده است که شاکی‌تان را به‌همان جرمی متهم کنید که



خودتان مرتکب شده‌اید؛ صحنه را برعکس بچینید و تقصیر را متوجه طرف‌مقابل کنید.


اما بعد از اجلاس شگفت‌انگیز آزادی که ۲روز پیش برگزار شد و طی آن از طریق اینترنت، هزاران نفر از سراسر جهان گردهم آمدند


تا آزادانه به‌دفاع و حمایت از معترضان ایرانی و مقاومت ایران برخیزند، احمقانه است که فکر کنیم


کسی در دام دروغ‌ها و پروپاگاند آنها خواهد افتاد. ایرانی‌ها فهم بالاتری دارند.


اعضای مجاهدین، زنان و مردانی هستند که متحمل درد و رنج شکنجه هم در زندانهای شاه و هم در زندانهای آخوندها شده‌اند.


آنها شاهد بوده‌اند که خانواده و دوستانشان اعدام شده‌اند. می‌دانند چه کسی آزادی را از آنها ربود و چه کسی دروغگوست.


آنها در کنار هم باقی مانده‌اند، با هم زندگی کرده‌اند، در عراق، پاریس و تیرانا و هر جای دیگر و با هم مبارزه کرده‌اند؛



اینگرید بتانکور:چون می‌دانند که نوک‌پیکان جنگجویان ایرانی برای آزادی هستند. تصمیمشان این است که با هم بمانند،


می‌دانند که طبعاً می‌توانند در هر لحظه -اگر بخواهند- بروند و زندگی شخصی خودشان را هر وقت چنین تصمیمی بگیرند داشته باشند


می‌بینید که اشرفی‌بودن یک انتخاب درجه دو در زندگی نیست. راه‌حلی در برابر تنهایی یا بی‌کاری نیست.


یک استراتژی فرار یا حالت انتقالی نیست. این نیست که عروسک خیمه‌شب‌بازی هیچ‌کس دیگری باشید.


آنچه این رژیم نمی‌فهمد این است که یک زن به‌نام مریم رجوی رهبر این مقاومت است.


زنی که درد و رنج و فداکاری یکسان یا بیشتری را از تمام اعضای این (مقاومت) پشت‌سر گذاشته است.


زنی که نمی‌توان او را خرید یا مرعوبش کرد یا حتی او را به‌سکوت واداشت، چون خودش صدای میلیون‌ها نفر است.


او امید میلیون‌ها نفر است. او نه شکنجه‌گر، بلکه قربانی است. او نه گارد زندان، بلکه کلید آزادی است.


او نه یک مستبد مثل دشمنانش، بلکه رزمندهٴ عدالت است. قدرت او، فقدان خواسته‌های شخصی است.


برای مردمش زندگی می‌کند. خودش را تحمیل نمی‌کند. تقلب نمی‌کند. او توسط مردم حمل می‌شود،



اینگرید بتانکور:همهٔ آن میلیون‌ها ایرانی که قربانی رژیم مذهبی هستند. اشرفی‌بودن هم‌چون او، به‌نظر من نزدیک‌ترین چیزی است که


امروز می‌توانیم از ایفای نقش یک رهبر الهام‌بخش تصور کنیم. این مأموریت قهرمانان است.


سرنوشتی است که زنان و مردانی آن‌را انتخاب کرده‌اند که تسلیم نمی‌شوند.


گزینه‌یی است که آرزو را به‌پیروزی تبدیل می‌کند. ایران این‌را می‌داند. آنها می‌دانند که حقیقت در کجاست و چه کسی پرچم آن‌را بر می‌افرازد.


و هر چند من در زندگی شخصی‌ام فراخوانده نشده‌ام که به‌همان اندازه‌یی فدا کنم


که اشرفی‌ها برای ایران فداکاری کرده‌اند، خودم را با افتخار یک اشرفی می‌نامم


چون همانند شما انتخاب کرده‌ام که علیه سرکوب، دروغ و مرگ مبارزه کنم و


به‌هر نحو ممکن به‌آزادی، حقیقت و زندگی پایبند باشم. ایرانی‌ها درک کرده‌اند


که بهترین مسیر برای حسابرسی از جنایتکاران به‌خاطر ۴۰سال جنایت،


سرنگونی این استبداد و پیروزی در این نبرد برای آزادی است. حاضر، حاضر، حاضر.


مریم رجوی: از شما اینگرید عزیز بسیار متشکرم.


شما هر لحظه در کنار جنبش ما و خواهران و برادران من هستید. خیلی ممنون.


اینگرید بتانکور: متشکرم.


مطالب مرتبط


سخنرانان گردهمایی چهلمین سال مقاومت سراسری – قسمت دوم


گردهمایی جهانی ایران آزاد ـ ۲۷تیر ـ سناتور لئو هوساکاس، یوانا سکولا، ریچارد مایر، لوچو مالان، روبرتو رامپی، پیر گالاند، آلن نری، الکس کارلایل، اسقف جان پریچارد، لرد هریس و ایندارجیت سینگ


لطفا به اشتراک بگذارید: