امیر نظری ستاره ای از کهکشان اشرف

زندگینامه شهید امیر نظری ستاره‌ای از کهکشان اشرف ـ از شهدای ۱۰شهریور ۹۲ ـ حمله به اشرف

۵۲ مشعل آزادی از حماسه تا جاودانگی راهیان کوی عشق در اوج قله شرف. پایداری

شکوه ۵۲ حماسه از کهکشان اشرف

قهرمانی نامی است تو می‌توانی آنرا بر پهلوانی بنهی که بازوان تنومندی دارد اما من آنرا بر تو می‌گذارم که دلی عاشق و سر پر ز مهر مردم داشتی.

امیر نظری: خیلی به آینده امیدوارم به‌خاطر همین مبارزه می‌کنم،
 بعنی یک انقلابی به امیدش زنده است، امید به آینده و هدفش که می خواهد بهش برسد

ما را گناهی نیست،

ما را گناهی نیست؛

جز آن‌که می‌گفتیم:

«بگذارید آسمان

ـ آبی چشم و ساده دل ـ

جای آرزوهای بادبادک نقاشی کودکان باشد».

«بگذارید فرشتگان سپید‌جامه‌ٔ شعر

زیبایی‌ها را  با خلاصهٔ شبنم قاب گیرند

و چشمان به حیرت گشاده‌ٔ انسان

تنها خورشید فاتح پاکی‌ها باشد».

می گفتیم: «نمی خواهیم جوانه‌ٔ بیدار آفتاب

سر بریده‌ٔ محکومان را بر دشنام درشت نطع

به کراهت نماز برد».

«می‌خواهیم قلب انسان،

سرود جاودانه‌ٔ عشق را بتپد پرموج‌تر از ستارگان

ما انسان را ستایشگر ترانه‌ٔ دانایی می‌خواستیم.

تنها گناه ما این بود،

می گفتیم:

«عصمت دختران نباید به جرم دختر بودن،

نان سفره‌ٔ حرص هیولا باشد».

ما تنها به پادافراه آبی‌های روشن اعتقادمان

در خون جوان خویش

تا ساحل رنج پارو زدیم.

تنها گناه بزرگ ما،

اعتقاد به کرانه‌های بکر نجابت انسان بود

آه!... تنها گناه ما؛ تنها گناه بزرگ ما؛

تنها بی‌گناهی بسیار بزرگ ما.

راستی آنها که در آخرین نبرد، اشرف را به‌اوج رساندند، چه افقی در نظر داشتند؟ چه نقشه مسیری در زندگی آرمانی خود ترسیم کرده بودند؟
چه آرزوهایی برای مردم و کشور خود در سر داشتند و به نسل جوانی که در پی آنها راهی میدان مبارزه می‌شود، چه رهنمودی می‌دهند؟

 

مطالب مرتبط:

مریم رجوی: شهیدان حماسه اشرف، قهرمانان‌فراموشی ناپذیر تاریخ مقاومت برای آزادی

اسطوره اشرف سالگرد حماسه ۱۰شهریور۹۲

لطفا به اشتراک بگذارید: