سخنرانی مریم رجوی در سالگرد قیام کبیر آبان ۹۸ - قسمت اول و دوم
سخنرانی مریم رجوی در سالگرد قیام کبیر آبان ۹۸ - قسمت اول
سخنرانی مریم رجوی در سالگرد قیام کبیر آبان ۹۸ - قسمت دوم
مشروح سخنرانی خواهر مریم
با سلامی با سلامی گرم و آتشین از این جا به همه قیامآفرینان در شهرهای ایران و به ایرانیان آزاده در سراسر جهان
دست زدن
در سالگرد خیزش عظیم آبان درود میفرستیم بهدلیران و شورشگران برپادارنده آن. آتشی که آنها برافروختند تا خاکستر کردن نظام ولایت فقیه خاموشی نمیپذیرد؛
دست زدن
سلام بر شهیدان سرفراز آبان. فدیههای مردم ایران برای آزادی که خونهای پاکشان تا روز آزادی در جوشش است.
سلام بر هزاران جوان قیامآفرین و شورشگر که بهاسارت درآمدند و شکنجههای وحشیانه را تحمل کردند تا راه آزادی را هموار کنند.
دست زدن
هموطنان!
شعلههای قیام آبان یکباره در بیش از ۲۰۰ شهر در ۲۹ استان زبانه کشید. رژیم آخوندی در بسیاری مراکز و پایگاههای سرکوبگرش هدف تهاجم شورشگران قرار گرفت و جهان بهچشم دید که آخوندهای حاکم یک اقلیت ناچیزند که در محاصره آتش خشم جامعه ایران قرار دارند.
قیام آبان یک شورش کور نبود، یک جنبش بیدنباله نبود.
با هیچ یک از جناحهای رژیم پیوند نداشت و به هیچ قدرت و دولتی در جهان مرتبط نبود.
بهعکس، قیام آبان، جوشیده از اراده مستقل و آزادیبخش مردم ایران و یک الگوی واقعی از قیام و نبرد سرنگونی بود.
الگویی که در آن جوانان آگاه و محروم نیروی رزمنده آنند.
الگویی که از کانون شورشی الهام گرفته است و الگویی که استراتژی مجاهدین یعنی استراتژی کانونهای شورشی و شهرهای شورشی را، مادیت بخشیده است.
فراز
شورشگران آبان به میدان آمدند، در حالیکه کمتر چیزی در دست داشتند، اما بغضهای پرخشمشان بر مراکز غارت و سرکوب رژیم شعلهور شد و جانشان نثار آزادی شد.
درود بر آنها
دست زدن درود درود درود
سلام بر شهرهای شورشی -سلام بر شیراز پایتخت شورش و انقلاب، -سلام بر ماهشهر و جوانان رزمآورش در نبردهای شهرک کورهها و شهرک بعثت.
و سلام بر اسلامشهر که شورشگراناش پایگاه اصلی سپاه پاسداران را تسخیر کرده، سلاحهایش را بهدست گرفتند.
درود بر آنها
دست زدندرود درود درود
سلام بر شهریار که جوانان دلیرش نماد خمینی دجال یعنی انگشتر او را تخریب و لگدمال کردند.سلام بر بهبهان که آتشزنة قیام آبان شد.-سلام بر سیرجان، اصفهان، خرمشهر، تهران، رباط کریم، اراک، کرج، فردیس، قلعهحسنخان، کرمانشاه، مریوان، صدرا، اهواز و دیگر شهرهای میهن که رزمآورانش دست کم ۸۰ مرکز سپاه و بسیج یا کلانتری را هدف قرار داده یا تسخیر کردند.
دست زدن
بله سلام بر این شهرهای شورشی که در قیام آبان سلطله آخوندها را درهم شکستند. طعم آزادی را چشیدهاند و خود را برای نبردهای آتی و برای آزادی آماده میکنند.
شعار
سلام بر ۱۵۰۰ شهید آبان که یک بهیکشان مظاهر ستودنیِ ارادهٴ مردم ایران برای کسب آزادیاند.
راستی چه گواهی عینیتر، صادقتر و راسختر از این شهیدان درباره عزم مردم ایران برای سرنگونی رژیم؟
و چه گواهی واقعیتر و روشنتر از این شهیدان دربارهٔ بهپایان رسیدن کار این رژیم؟
در آبان ۹۸، کشتار قیامکنندگان از همان ابتدا شروع شد و با دستور خامنهای در ۲۶آبان ابعاد بیشتری پیدا کرد.
او به نهادهای سرکوب و کشتار گفت: که در مقابل قیامکنندگان «به وظایف خودشون عمل کنند».
این دستور یک قتلعام وحشیانه بود. آنها در خیابانها مردم را از ناحیه سر و قلب هدف قرار دادند. از درمان مجروحان جلوگیری کردند، از درمانگاهها برای بهدام انداختن و دستگیری مجروحان استفاده کردند.
حتی از کشتن کودکان ابا نکردند و دهها کودک را بهقتل رساندند. بهگفته پزشکان، پاسداران از مهمات جنگی برای شلیک بهمردم استفاده کردند.
در شیراز، هلیکوپترهای نیروی انتظامی به سوی تظاهر کنندگان شلیک کردند.در ماهشهر، مردم را با تیربار هدف قرار دادند.
گرگان/ پاسداران، یک جوان شورشی را آن هم با شلیک مستقیم و ضربات تبر در ملأعام و در برابر چشمان حیرتزدهٔ مردم بهقتل رساندند.
مقاومت ایران تابهحال اسامی ۸۲۸ نفر از شهیدان را بهدست آورده و منتشر کرده است. اما شمار واقعی شهیدان بیشک چند هزار نفر است.
همه میدانند که رژیم منکر آمار و ارقام شهیدان بوده و این مقاومت ایران بود که توانست همین عدد حداقل/ یعنی عدد ۱۵۰۰ شهید را بهطور بینالمللی به ثبت بدهد.
اما اما آنچه در آبان صورت گرفته، فارغ از اعداد و ارقام، یک قتلعام است.
آنچه صورت گرفته یک جنایت علیه بشریت است. خامنهای، روحانی، شمخانی، سران سپاه و بسیج و انتظامی باید بهخاطر این کشتار محاکمه شوند.
دست زدن
قساوت جنونآسای خامنهای و سپاه جرار آن حد و حصری نداشت. اما این همه جنایت و سرکوب و ارعاب نتوانست بر آتش قیام و انقلاب غلبه کند.
شورشگران
با درفشی بلند به میدان آمدند
بر جنگل بیبهار شگفتند
بر درختان بیریشه میوه آوردند
با حنجره خونین خواندند
و همچون تعهدی جوشان
کلام آخرین را بر زبان جاری کردند: آزادی
دست زدن
خامنهای در ۱۸دی ۹۸ به صراحت مجاهدین گردآمده در یک کشور کوچک اروپایی را مقصر و برنامهریز قیام معرفی کرد.
آخر مگر همین آخوندها نمیگفتند که اینها پیر شدند و تمام شدند؟
راستی که بقولِ مرجان شورشگر با رویش جوانه چه میکنید؟
دست زدن
هممیهنان!
لحظه خیرهکنندهٴ تاریخ معاصر ایران که در ۴۸ساعت نبرد و قیام در آبان پدیدار شد، نه یک شهاب زودگذر که تجلی عزم آتشینی است که تا سرنگونی نظام ولایت فقیه ادامه دارد.
در بیانیه سالانهٔ شورای ملی مقاومت چقدر خوب و رسا در ۱۰ ماده جمعبندی شده بود که:
اول/ قیام بهسرعت شکل گرفت.
دوم/ شعارها بهسرعت رادیکال شده و خامنهای را نشانه رفت.
سوم/ نسل جدید که در این رژیم متولد شده و پیوسته در معرض تبلیغات و القائات همین رژیم مخصوصاً علیه مقاومت بوده، هستهٴ مرکزی خیزش بود.
چهارم/ نقش زنان بهعنوان نیروی پیشتاز و رهبریکنندهٴ این قیام، بسیار چشمگیر و تأثیرگذار بود.
پنجم/ در این قیام تمامی مراکز دولتی، نظامی و وابسته به رژیم مورد حمله و تخریب مردم قرار گرفت. به هیچ وسیله یا اماکنی که مربوط به مردم بود، آسیبی وارد نشد.
هر چه بود، توسط مأموران رژیم بود که به خودروها و امکانات مردم آسیب رساندند.
ششم/ باند مغلوب یا اصلاحطلبان، در سرکوب مردم با باند غالب کاملا همراه بود. در این قیام اصلاحطلبان بهطور کامل سوختند.
هفتم/ در خیابان و میدان عمل هیچ نشانی از شاهدوستان و دیگر مدعیان «خشونت پرهیز» نبود.
هشتم/ استراتژی کانونهای شورشی و شهرهای شورشی، در صحنه عمل، آزمایش خود را بهخوبی پس داد.
نهم/ بهلحاظ تاکتیکی کانونهای شورشی به بهترین شکل فرماندهی را در صحنه به دست گرفتند.
دهم/ هیچ یک از افراد و گروهها و رسانههای دور و نزدیک که سالها علیه مقاومت ایران و استراتژی و مواضع آن حرف میزدند به روی خودشان نیاوردند که حالا کدام خط مشی در خیابان جریان دارد و کدام استراتژی است که سخن میگوید.
به همین دلیل اثرات قیام آبان از بینرفتنی نیست
و به همین دلیل قیام آبان در سالگرد خود در آمادگی اجتماعی عظیمی دوباره قد راست کرده است و این قیامی است تا سرنگونی تمامیت رژیمِ آخوندی.
دست زدن شعار
هممیهنان، دوستان عزیز!
امروز رژیم ولایت فقیه در وضعیتی است که در ۴۰سال گذشته نظیر ندارد.
-پروژهٔ انقباض و یکپارچهسازی حکومت بهمعضلات حلناشدنی دچار شده است. خامنهای ناچار است با تمام قوا دولت روحانی را حفظ کند تا مبادا ساقط شود و از تکانههای آن، تمام رژیم بر باد برود.
-دولتش فلج شده و از پا افتاده است،
-در عرصه اقتصادی، نظام بانکی به توقف یا ورشکستگی رسیده است،
-از شروع کار آخوند روحانی ارزش پول کشور بهیک دهم در مقابل دلار رسیده و در آستانه انقراض است.
- کسری بودجه ۷۰درصد است.
-نرخ تورم ۶۰درصد شده
و بدهی رژیم ۲۶۰میلیارد دلار است
از همه مهمتر رژیم توانایی تصمیمگیری و اثرگذاری در این عرصه را از دست داده است. حالا دیگر این کارشناسان و مهرههای خود این رژیم هستند که پیدر پی اعتراف میکنند که بهآخر خط رسیدهاند و راهحل و آیندهیی ندارند.
اما حقیقت از این هم فراتر است: این ناقوس سرنگونی آخوندهاست که بهصدا درآمده است.
شعار
هممیهنان عزیز!
وضعیت انقلابی جامعه ایران که در قیام آبان بهطرز چشمگیری نمودار شده، همچنان بهقوت خود باقی است.
شرایط انفجاری، نارضایتی متراکم، و تقابل مردم با رژیم حاکم بهاوج خودش رسیده است.
دو عامل اساسی این وضعیت را شدت بخشیده: یکی بیماری همهگیر کرونا که مردم سیاست جنایتکارانه خامنهای ـ روحانی را در گسترش آن و از دست رفتن جانها به چشم میبینند .
و دیگری فروپاشی اقتصادی و سقوط بخش عظیمی از جامعه بهگرسنگی و ناداری.
آخوندها میخواهند کرونا را سپربلای رژیم خودشان بکنند.
میخواهند با استراتژی اجساد، خطر سرنگونی را خنثی کنند.
طرحهای ضدبشری/ نظیر پنهان کردن شیوع کرونا، یا باز کردن مدارس و مراکز اشتغال و خودداری از تخصیص بودجه و امکانات برای مقابله با گسترش بیماری، بله همه و همه در راستای همین استراتژی شوم بوده و هست.
اما این بیماری تابحال با ۱۵۰هزار قربانی نتوانست و نمیتواند منویات شوم آخوندها را برآورده کند.
آخوندهای حاکم، زمینهساز گسترش کرونا بودهاند و هیچ تلاش و مایهگذاری جدی در برابر پیشروی آن نکردهاند.
و به این دلیل است که به منبع گسترش خشم پنهان و انزجار عمومی علیه رژیم تبدیل شده و این است که هر قربانی جدید/ تیکتاک سرنگونی این رژیم فاسد شده است.
دست زدن
دوستان عزیز!
عامل اساسی دیگر در گسترش خشم عمومی، فقری است که آخوندها بهقیمت انباشتن یک ثروت عظیم برای خودشان بر جامعه ایران حاکم کردهاند. بیکاران به۱۱ میلیون نفر رسیدهاند. ۶. ۵میلیون نفر از شاغلان، شغل خودشان را از دست دادهاند.
مطبوعات رژیم در رابطه با گرانی نان مینویسند که: نان گران و جان ارزان شده است. چه دردناک.
آنهایی که تا چندی پیش بهعنوان بخشی از طبقه متوسط از رفاه نسبی برخوردار بودند، امروز بهفقیران و محرومان پیوستهاند.
بخش زیادی از آنهایی که در مراکز شهرها خانه داشتند امروز به حاشیهٴ شهرها و حلبینشینها پناه بردهاند.
و فقرای دیروز حالا از گرسنگی بهخود میپیچند.
بیش از ۹۷درصد شغلها ناپایدار و موقتی شده و درآمد ماهانه آنقدر ناچیز است که حتی کفاف بیش از چند روز زندگی آنها را نمیدهد در این شرایط است که دخترک معصوم ۱۱ساله خودش را میکشد.
زن ستمزده و محروم بلوچ برای خریدن آب آشامیدنی و رفع تشنگی کودکاناش جسم و جاناش را میفرو شد و خودش را میکشد.
و محرومان چابهار که خانههایشان را آخوندها خراب کردهاند، فریاد دادخواهیشان به آسمان میرسد. اما این همه فقر و گرسنگی و این همه ظلم و بیعدالتی بیپاسخ نمیماند.
بله بههر طرف که نگاه میکنیم، جوشش اعتراض و نارضایتی در جامعهٔ ایران و خواست پرقدرت و گستردهٔ عمومی برای سرنگونی رژیم خامنهای بهچشم میخورد.
این روحیهٔ معترض مردم است که بیش از هر چیز در تهاجمات جوانان شورشگر به مزدوران بسیجی نمودار شده است.
این رویارویی در مقاومت جوانان و زنان در برابر فشارهای سرکوبگرانه پاسداران رژیم هر روز دیده میشود. در خشم و عصیان زنان پاوه و اعتراض زنان بلوچ و اهواز و هرمزگان دیده میشود.
ولی آنچه پیشاپیش راه میگشاید کانونهایشورشی و فعالیت روزانه و بیوقفه و امیدبخش آنها علیه رژیم آخوندهاست.
دست زدن
بله، مادیترین و روشنترین گواه وضعیت انقلابی جامعه، این واقعیت است که برخلاف تصور رژیم، اعدام قهرمانان سرفرازی مثل نوید افکاری و مصطفی صالحی، اعتراض و مقاومت عمومی را بالا برده است.
و این واقعیت که دستگیری زندانیان قیام و دلیران به اسارت درآمده کانونهایشورشی روحیه رزمندگی و شورشگری را بالا و بالاتر برده است.
آری، شعلههای قیام آبان با کانونهای شورشی و جوانان شورشگر زنده و فروزان است.
شعار
بله بهدلیل این وضعیت است که بر اساس دستور مستقیم خامنهای، رژیم به آنچه مجرمگردانی در خیابانها نامگذاری کرده و مینامد رو آورده است.
بهاین دلیل است که در وسط خیابان در برابر چشم مردم جوانها را شکنجه میکند.
و بهاین دلیل است که پاسداران مهرداد سپهری جوان مشهدی را در ملأعام با شوکر و گاز فلفل شکنجه میکنند و بهقتل میرسانند. صحنههای دردناکی که هیچ وجدان بشری نمیتواند تحمل کند.
در اسفراین عباس مینباشی را بهضرب گلوله میکشند.
و در آبادان بهآزار و هتک حرمت بهار رو میآورند.
ایجاد این صحنههای موحش سیاست عامدانه رژیم برای مرعوب کردن جامعهٔی است که هر لحظه ممکن است قیامی بزرگتر از قیام آبان خلق کند.
نهادهای سرکوبگر از گوشمالیدادن جنایتکاران و پاسداران بهدست جوانان مات شدهاند.
نیروهای امنیتی با وحشتزدگی میگویند جوانان به تهیه سلاح رو آوردهاند.
رسانههای حکومتی پی در پی خبرهای کشف اسلحه در اهواز، همدان، اصفهان، لرستان، ایلام، فارس و کرج را منتشر میکنند.
نیروی انتظامی در مقابل روحیه اعتراضی جامعه مستاصل شده است.
نوارهای مکالمات بیسیمی آنها که هر ازگاهی توسط کمیسیون امنیت و ضدتروریسم شورای ملی مقاومت منتشر میشود توی این زمینه بسیار گویا و روشنگر است.
در حالیکه شمار مأموران سرکوبگر انتظامی حدود ۲۵۰هزار نفر است. اما فرمانده نیروی انتظامی آه و ناله میکند که این تعداد کم است و باید بهنیم میلیون نفر برسند.
تعداد کلانتریها در تهران ۸۶ مرکز است. اما معاون امنیتی استانداری تهران میگوید تهران باید ۲۰۰ کلانتری داشته باشد.
بسیاری واحدهای نیروی انتظامی را مؤظف کردهاند که هر پنج دقیقه یکبار در خیابانها آژیر بکشند تا در بین مردم وحشت ایجاد کنند. اینها اقدامات رژیم است در مقابل شورش و عصیان در جامعه
بله این ها خودش آژیر وحشتزدگی سراپای رژیم است.
سرکردهٔ سپاه پاسداران طرح رژیم برای جستجوی «خانه بهخانة» مردم را بهبهانه شناسایی بیماران اعلام کرد.
قضاییهٔ جلادان اعلام کرد که محلات تهران برای رژیم ناامن شده است.
در تهران یک قرارگاه مقابله با جوانها تشکیل شده است.
یک قرارگاه دیگر بهدستور مستقیم خامنهای توسط سپاه در پوشش کنترل قیمتها برای کنترل اوضاع ایجاد شده و آخوندها در مقابل جامعهٔ ایران آرایش جنگی به خودشان گرفتهاند.
اما چه سود اما چه سود برای رژیم پا به گور زیرا قیام آبان و اثرات سیاسی و اجتماعی آن مثل یک موج نیرومند در سراسر سال گذشته در حرکت بوده و زمین را زیر پای آخوندها بهلرزه در میآورد.
شعار
بله، آخوندها؛ آخوندها برای خروج از مخمصه سرنگونی هیچ راهحلی ندارند.
آنها بیصبرانه در انتظار تغییر سیاست در آمریکا هستند و در این خیالها سیر میکنند که از این نمد برای خود عمامهای بدوزند.
غافل از اینکه حالا دیگر به نقطهیی رسیدهاند که این، بالمآل بر بحرانهایشان از سر تا پای رژیم خواهد افزود و گرهی از مشکلات نظام پوسیده و فاسد ولایت فقیه باز نمیکند.
همچنانکه وقتی زمان سرنگونی رژیم شاه فرا رسیده بود، بهرغم اینکه تحریمی هم در کار نبود و پول و حمایت کامل آمریکا و اروپا را هم داشت اما در برابر قیام مردم ایران یارای ایستادگی نداشت.
به نظر ما و مردم ما زمان سرنگونی دیکتاتوری دینی فرا رسیده و آنچنان که مسعود یکبار از قول ویکتور هوگو گفت هیچ چیز قویتر از آرمانی نیست که زمانش فرا رسیده باشد.
دست زدن
سیاست مماشات دیگر تکرار شدنی نیست و دردی هم دوا نمیکند.
زمان قرار گرفتن در کنار آخوندها سپری شده و جز ضرر و زیان نتیجهیی ندارد.
از طرف دیگر آخوندها فراموش نکردهاند که بزرگترین ضربات در عرصهٔ بینالمللی را از همین مقاومت در دوران دلپذیر! مماشات دریافت کردند.
از جمله خروج نام سازمان مجاهدین خلق ایران و شورای ملی مقاومت ایران و ارتش آزادیبخش ملی ایران از لیستهای تروریستی آمریکا و همچنین بیرون کشیدن مجاهدین از چنگال دژخیمان عراقی رژیم آخوندی.
دو ضربه ای که بعد از گذشت سالها رژیم همچنان از درد آن به خود میپیچد.
این پیروزیهای بزرگ با اتکا به پایداری پرشکوه مجاهدین در اشرف و لیبرتی با همهٔ شهیدان و مجروحان و بیمارانی که در محاصره ظالمانه زجر کشیدند و با رنج و تلاش طاقتفرسای شبانهروزی اعضا و هواداران این مقاومت و اشرفنشانها و شورشگران در چهارگوشهٴ دنیا بهدست آمد.
چنین است خلق و مقاومتی که بر ارادهٴ خودش متکی است.
خلق و مقاومتی که بر توان فداکاری خود اتکا دارد و از ظرفیت تغییردهندگی خودش نیرو میگیرد و بهپیش میتازد.
این نیروی شگرفی است که تاریخ را میسازد و خواهد ساخت.
دست زدن
چنانکه مسعود گفته است: در دستگاه محاسبه خامنهای «عنصر اصلی و کلیدی که خلق و ارتش گرسنگان و محرومان باشد جایی ندارد.
اما کور خوانده است. حتی اگر مثل شاه، آمریکا و اروپا و چین و ماچین را هم با خود داشته باشد باز هم سرنگونی و سقوط ”سوخت و سوز“ ندارد.
این رژیم از همه سو در بنبست و بحران است.
حرف آخر را مردم ایران میزنند. سرنوشت را پیشتازان، شورشگران و ارتش آزادیستان مینویسند.
ما خود نویسندگان سرنوشت خویشتن و خلق و میهنیم». بنابراین «سرنوشت ایران با قیام فرزندان رشیدش در میدان فدا و مجاهدت نوشته میشود. بله، کس نخارد پشت ما و شورشگران پیروزی میسازند».
شعار
مسعود رهبر ماست پیروزی از آن ماست
دست زدن
هممیهنان عزیز!
از دیماه ۹۶ تا آبان ۹۸ و در این یکسال، آنچه پدیدار، اثبات و درخشان شده، استراتژی ظفرنمون قیام و سرنگونی است که توسط فرماندة ارتش آزادی ترسیم شده و نیروی رزمندة ضد رژیم را در جهت مقصد بزرگ آن رهنمون کرده است.
نتیجة روشن و قطعی تحولات یکسالة بعد از قیام آبان، رویارویی بنیانکن و بازگشتناپذیر جامعه ایران با استبداد دینی است.
و از نظر سیاسی این آغاز تخریب بنا و بنیاد رژیم توسط مردم است که در قیامهای آتی با پیشتازی ارتش بزرگِ آزادی به فرجام میرسد.
دست زدن
و سرانجام خطاب به خلق قهرمان ایران و جوانان شورشگر میگویم:
وحشت آخوندهای حاکم از نیروی شماست.
اینهمه بگیر و ببند، این شکنجههای سبعانة پسران و دختران در کوچه و خیابان، این فقر و فلاکت فراگیر و رهاکردن مردم در چنگالهای مرگ و بیماری، جز وحشت آخوندها از ارادة شما برای قیام و سرنگونی نیست.
آخوندهای جلاد و بزدل
از قدرت شما میترسند
از همبستگی شما هراسانند
و از عزم شما برای سرنگونی وحشت دارند.
دست زدن
پس هیچ لحظهیی به توان خودتان برای سرنگونی، شک نکنید
هیچ لحظهیی به ناامیدی و یاس و گفتن (همینه که هست) میدان ندهید.
و هیچ لحظهیی از یاری و همراهی با کانونهای شورشی و جوانان شورشگر دریغ نکنید.
عشق و امیدتان برای آزادی، سرمایة شما در نبرد با خامنهای و حاکمیت پلید ولایت فقیه است.
در سالگرد قیام آبان شهیدان سرفرازش/ آن ۱۵۰۰ جان شیفته و شعلهور و ۱۲۰هزار شهید راه آزادی همه را به قیامی سرنگونکننده فرا میخوانند.
بپاخیزید که آزادی و آینده از آن شماست.
دست زدن
آری آری
شورشگران پیروز میداناند...
از پای ننشینند یک لحظه
تا عشق را، نان را، رهایی را به میهن باز گردانند
شورشگران پرچم به کف
برق امید و آرزو در چشم
تا قلة فتح و ظفر بی باک میتازند.
آری
شورشگران پیروزی و تغییر میسازند.
دست زدن
آری شورشگران پیروزی و تغییر میسازند.
سلام بر شهیدان سلام بر آزادی سلام بر قیام کبیر مردم ایران برای آزادی.
مطلاب مرتبط
سالگرد قیام کبیر آبان در اشرف۳ با یاد شهیدان – قسمت اول
سالگرد قیام کبیر آبان در اشرف۳ - مارتین پاتسلت، ماریکا مونته ماجی و زاماسوازی دلامینی ماندلا