فلور صدودی عضو شورای ملی مقاومت ایران

فلور صدودی عضو شورای ملی مقاومت ایران


فلور: خیلی متشکرم از وقتی که به من دادید. دقیقاً باید بگم آن‌قدر برام سخته که در همچین فضایی و در یک همچین برنامه‌یی صحبت کردن که زبانم قاصر است


جرأت می‌خواهد واقعاً صحبت کردن در چنین جلسه‌ای با بزرگوارانی که از جناب سرهنگ گفتند.

از آنجاییکه من بی‌نهایت به سرهنگ احترام داشتم بی‌نهایت دوستشون داشتم به‌خاطر همین صفاتی که خانم رجوی فرمودند.

دوستان سرگرد، من انگیزه گرفتم که کوتاه هر چقدر که جرأت نمی‌کنم ولی کوتاه خدمتتون یک خاطره کوچک را از سرهنگ عزیزمون بگم.

علتش اینه که همان‌طور که جناب سرگرد فرمودند طنز در زندگی سرهنگ عزیزمون جای خاصی داشت و در زندگی عماد جان هم همینطور.


به‌خاطر همین که جناب سرهنگ هرجا که حضور داشتند در اون فضا در اون محیط شادی می‌آوردند در اون محیط حتماً با کلمه طنز اگر سنگین بود محیط یا بهرحال صحبت‌های سیاسی سختی بود اون طنز باعث می‌شد که یه مقداری محیط عوض بشه.

عمادجان می‌گفت من وقتی سرهنگ رو دیدم بهم ریختم که یه همچین شخصیتی اینجا و چقدر خوب انتخاب کرده بابا چقدر خوشحالم که در آغوش گرفتند همدیگر رو و عمادجان ول نمی‌کرد سرهنگ رو.

هر دفعه که سرهنگ و عماد جان همدیگر را می‌دیدند عماد جان اولین جمله‌ای که می‌گفت این بود که سرهنگ یادت نره منو با خودت ببری؟ و تنها جمله‌ای که سرهنگ می‌گفت می‌گفت شرطش اینه که دیر نیایی.

و من این‌قدر غصه‌دار هستم و این‌قدر غمگین هستم از این‌که سرهنگ عزیزمون به‌خصوص سرهنگ عزیزمون دلم می‌خواست آزادی ایران را می‌دید.


ولی از آنجایی که همین‌طور که خانم رجوی فرمودند دوستان اشاره کردند حدود ۱۵روز پیش که سرهنگ سرحال سرحال بود در جلسه‌ای که داشتیم صحبت می‌کردیم با دوستان شورایی وقتی از ناراحتی برای ترک آقای اسدیان همه ناراحت بودند گفتش که اصلاً جای غصه نداره چرا این‌قدر ناله و فغان می‌کنید اصلاً گریه نداره برای همچین شخصیتی.

شما باید جاشو بگیرید مصمم باشید عزاداری نکنین و این‌قدر آن جلسه اصلاً به جلسه دیگه‌ای تبدیل شد.

اینه که من اینجا می‌خوام بگم چنین شخصیت بی‌بدیلی است در مقاومت ایران با صحبتهایی که خانم رجوی فرمودند.

آقای جناب سرگرد گفتند یا همه دوستان شورایی و همه مون میدونیم واقعاً انسان بی‌بدیل انسان بزرگ و جاشون واقعاً خالیه جاشون واقعاً خالیه.


و من هم تبریک میگم هم تسلیت میگم به خود برادر آقای مسعود رجوی خانم رجوی عزیز اعضاء شورای ملی مقاومت سارا و امیر عزیزم.

درسته که خیلی سخته واقعاً فقدان ایشون برای ما در شورای ملی مقاومت، ولی از همانجایی که خود ایشون میخوان که همه مبارزتر و همه محکمتر سرجامون باشیم و راه ایشون را ادامه بدیم و همیشه حضور ایشون رو در کنار خودمون داشته باشیم با تشکر از همگی شما.

مطالب مرتبط:


حسین فرشید، نویسنده عضو شورای ملی مقاومت ایران

به یاد آن امیدآفرین

 

 
لطفا به اشتراک بگذارید: