کانونهای شورشی صدای خستگیناپذیر ایران و ایرانی ـ قلبها، واژهها و پیوندها
قلبها، واژهها و پیوندها ـ کانونهایشورشی صدای خستگیناپذیر ایران و ایرانی ـ ۱۶فروردین۱۴۰۰
نگاهی به نامههای دریافتی از کانونهای شورشی
هر چه شرایط عینی قیام و انقلاب در جامعه ایران بارزتر، مشهودتر و تأثیرگذارتر میشود، نقش عناصر تعیینکنندهٔ آن
نیز عینیتر شده و در تعادلقوای سیاسی و اجتماعی بارز میگردند. این بروز تا آنجا بالا و بالا میگیرد که تبدیل به مسألهٔ روزمره بر صفحه شطرنج سرنوشت آینده ایران میشود.
وقتی از «شرایط عینی» قیام و انقلاب و نیز از «تعادلقوای سیاسی» میگوییم، یکطرف اصلی دخیل در این دو عامل، حاکمیت آخوندی با سلطهٔ مذهبی ـ سیاسی آن است و طرف یا طرفهای دیگر، عناصر تعیینکننده و اصلی در بیرون حاکمیت بهعنوان اپوزیسیون فعال، اثرگذار و سرنگونیطلب میباشد.
چنین وضعیتی با زمینهیی که اشاره شد، بعد از قیام دی ۹۶ و سپس با نقشی پررنگتر بعد از قیام آبان ۹۸ بین حاکمیت آخوندی و همسویان با آن از یکطرف و قیامآفرینان، مقاومت اقشار مردم ایران و سازمان مجاهدین خلق از طرف دیگر ایجاد شده است.
بنابراین شاخص و مبنای نفوذ و پایگاه اجتماعی، شرط فضای دموکراتیک یا حتی نیمه دموکراتیک است. تا وقتی چنین فضایی نیست و دیکتاتور هم بیشترین امکانات و تجهیزات، هزینه و دستگاه تبلیغاتیاش را علیه اصلیترین نیروی براندازش متمرکز کرده است، نظرسنجی و سنجش پایگاه اجتماعی هیچ اعتباری ندارد؛ چرا که در سلطهٔ اختناق و دستگیری و زندان و محرومیت، کسی حاضر به ابراز رأی و نظر واقعیاش نیست. با این حال خامنهای و وزارت اطلاعات آخوندی از پس هر قیامی در ایران، مستقیم آدرس مجاهدین خلق را میدهند.
آنها صدای خستگیناپذیر ایران هستند. آنچه نباید از پرداختن به آن غافل بود، نقش دیپلماسی مجاهدین در کند کردن و به سایه بردن سیاست مماشات با آخوندها است.
مطالب مرتبط
هیبت تیره شب را به سخره گرفتن و نوری شدن در تاریکی ـ قلبها، واژهها و پیوندها
حالا چرا مجاهدین خلق؟