ایلونا جبریا، گری کاسپاروف، دومینیک آتیاس، ژیلبر میتران در گردهمایی جهانی ایران آزاد ۲۰۲۱
سخنان گری کاسپاروف ـ قهرمان پیشین شطرنج جهان در گردهمایی جهانی ایران آزاد ـ۳۰تیر۱۴۰۰
سلام، من گری کاسپاروف، رئیس «بنیاد حقوقبشر» هستم. مفتخرم که در گردهمایی جهانی ایران آزاد امروز سخنرانی میکنم. ابراز همدردی میکنم با مردم ایران که امروزه تحت یک رژیم بیرحم زندگی میکنند و همچنین با ایرانیان در همهجا که خاطرات سیاه سرکوب و کشتار را با خود دارند.
با توجه بهتمام دخالتهای در خارج، تروریسم و جنگی که رژیم نامشروع حاکم بر ایران ایجاد کرده، حیاتی است بهیاد بیاوریم که هیچکس بیش از مردم از دست این رژیم رنج نمیکشد. میگویم «نامشروع»، بهاین دلیل که هر گونه دیکتاتوری نامشروع است. صلاحیتی از جانب ملت ندارد. بهجای آن، از مردم میترسد، آنها را سرکوب و شکنجه میکند. ایران این حکومت نیست ایران بهمردمش شناخته میشود و مثل همهٔ خلقها در هر کجا، آنها شایستهٴ آن هستند که خودشان زندگیشان را تعیین کنند.
آنچه در ایران بر سر کسانی میآید که چنین خواستهیی دارد، در سال۱۳۶۷ روشن شد. ۳۰هزار زندانی در ایران در آن سال بهقتل رسیدند. ۳۳سال گذشته، اما هنوز عدالت برای قربانیان و خانوادههایشان برقرار نشده است. هیچ حسابرسی بر سر فرامین خمینی یا کسانی که آنرا بهاجرا گذاشتند وجود نداشته؛ فهرست بالابلندی که شامل رئیسجمهور جدید (رژیم) ایران ابراهیم رئیسی است؛ طبعاً که او «انتخاب» نشده است. واژهٔ «انتخابات» در یک دیکتاتوری مثل (رژیم) ایران یک جوک است. او انتخاب شده تا نقشی را بازی کند. اینکه چنین هیولایی دستچین شد، پیامی است از سوی این رژیم بهایرانیان و بهجهان: «ما مرتکب جنایات وحشتناکی در گذشته شدهایم و از انجام موارد بسا بیشتر، تردید نخواهیم کرد».
چهطور جهان آزاد، جهان دموکراسیها که قرارست جان انسان را ارج بدارد میتواند با رژیم قاتلها مذاکره کند؟
چهطور رهبران کشورهایی مثل ایالات متحده که عموماً دربارهٔ اهمیت حقوقبشر صحبت میکنند، میتوانند بر سر یک میز با رئیسی بنشینند که نقشش در قتلعام۱۳۶۷ بهخوبی اثبات شده است؟ قطعاً که نباید این کار را بکنند. نباید بر سر همان میز و در همان اتاق باشند. دیکتاتوریها تغییری با دیپلماسی و مذاکرات نمیکنند. آنها با تعامل یا قرارداد و مهربانی، آزادیخواه نمیشوند. فقط زبان زور را میفهمند و بههمین دلیل باید قدرتشان کاهش یابد. رژیمهای ترور باید منزوی شوند و با سرانشان باید مثل جنایتکاران برخورد شود. اینچنین میتوانید به حمایت از مردم و قربانیان این رژیمها بپردازید.
بهجای آن، ایالات متحده دارد یک اشتباه وحشتناک را تکرار میکند، با مذاکره با سران (رژیم) ایران در وین. این مذاکرات برای همه وقت تلف کردن است،
بهجز برای سران بیرحم (رژیم) ایران که از این ترفیع جایگاه بهره میبرند. آنها همچنین زمان میخرند تا در پی دستیابی بهخطرناکترین تسلیحات باشند. ایالات متحده بار دیگر مدعیست که ولیفقیه خامنهای علاقهمند بهبرخورد با حسننیت در این مذاکرت است. در واقع، تنها چیزی که برای او و دار و دستهاش اهمیت دارد، باقی ماندن در قدرت است.
این فاجعهبار است که ما همچنان باید از آزادی بهعنوان هدفی صحبت کنیم که باید برای آن جنگید، حال آنکه این حق بنیادین همه در هر کجاست. ایرانیها شایستهٴ آزادی تعیین سرنوشت خود و زندگی بدون ترس هستند
دسترسی بهاین هدف، با دادن آنچه رژیمهای بیرحم خواهانش هستند، امکانپذیر نیست. دیکتاتوریها خودشان بهدموکراسی تبدیل نمیشوند. جامعهٔ بینالمللی باید حداکثر فشار را بر رژیم ایران اعمال کند، سران آنرا منزوی سازد و از کسانی حمایت کند که برای دموکراسی و حقوقبشر در ایران مبارزه میکنند. هر کاری کمتر از این، فراموش کردن جنایتهای گذشته، نادیدهگرفتن جنایتهای کنونی و هموار کردن راه جنایتها در آینده است.
بار دیگر ممنونم که دعوتم کردید. بهترین آرزوها را برای شرکتکنندگان در اجلاس جهانی ایران آزاد و همهٔ ایرانیانی دارم که آرزو دارند در صلح و آزادی زندگی کنند.
دومینیک آتیاس-رئیس فدراسیون کانون وکلای اروپا با بیش از یک میلیون عضو
قاتل!
منبعد یک قاتل در رأس ایران، این کشور بزرگ، قرار میگیرد: ابراهیم رئیسی، کسی که دستانش آغشته است به خون ۳۰۰۰۰مرد، زن و کودک، کسانی که آنها را بیرحمانه در زمانی که معاون دادستان کل تهران بود، بهقتل رساند. این کشتار در تابستان سال۱۳۶۷ رخ داد. بعد از آن تابستان شوم، هیچ محکومیت بینالمللی صورت نگرفته است. پس از کشتار وحشتناک سربرنیتسا در سال۱۹۹۵ که در آن ۸۰۰۰مرد جان خود را از دست دادند، راتکو ملادیچ محاکمه و به حبس ابد محکوم شد.
امروز در اینجا من با شما صحبت از حدود سی هزار نفر میکنم. سازمان ملل چه کرد؟ اروپا چه میکند؟ اروپا علیه رژیم ایران چه خواهد کرد؟ و اکنون با رئیسجمهور مجرمی بهنام ابراهیم رئیسی چه میکند؟ کسی که جرمش جنایت علیه بشریت است. بله، من این جنایت را جنایت علیه بشریت مینامم.
غیرقابل تصور است که به دلایل اقتصادی، رهبران اروپا سکوت کنند و روح انسانیت را در خود بکشند. چگونه میتوانیم نزد مردممان ادعا کنیم که اروپا حامی خلقهاست، در صورتی که در برابر اعدام (۳۰۰۰۰) مرد و زن و کودک سکوت میکنیم؟
فدراسیون کانونهای وکلای اروپا که من آنرا نمایندگی میکنم، با نزدیک به یک میلیون وکیل، همیشه و همه جا از حاکمیت قانون، آزادیهای بنیادین، حق آزادی هر کس برای بیان عقایدش بدون واهمه از خطر جانی و حق بهره مند شدن هر کس از یک محاکمه عادلانه، دفاع کرده و دفاع خواهد کرد. آنچه در خارج از مرزهای ما افتاده میافتد، میتواند روزی در کشور خودمان نیز رخ دهد. قابل تصور نیست که در برابر این وقایع بیواکنش باشیم.
در ماه میگذشته، مانند بسیاری دیگر، از کمیسر عالی سازمان مللمتحد خواستم تا با تشکیل یک کمیسیون تحقیق ابعاد این قتلعام را برملا کند.
ضروری است که به سران رژیم ایران تفهیم شود که همگی ما نه تنها هوشیار باقیخواهیم ماند، بلکه دولتها و مراجع اتحادیه اروپا حمایت میکنند از ایجاد یک کمیسیون تحقیق سازمان مللمتحد برای روشن ساختن حقایق در رابطه با این کشتارها که بیش از سی سال است بهوقوع پیوستهاند.
من به یاد میآورم گردهمایی تکاندهنده ای که توسط شورای ملی مقاومت ایران و بهویژه توسط کمیسیون زنان آن برگزار شده بود، که به آنها درود میفرستم. و من از این فرصت استفاده میکنم و به خانم رئیسجمهور، خانم مریم رجوی، رئیسجمهور خستگیناپذیر درود میفرستم.
بیاد بیاورید، در کنفرانس آنلاین در تاریخ ۲۲اوت ۲۰۲۰، ما صحبتهای کسانی را شنیدیم که برادران، خواهران و والدینشان قتلعام شدهاند بدون اینکه به خاک سپرده شوند. آنها دردهایی که با خود حمل میکنند را بیان کرده و سؤالات عمیقی در رابطه با چرایی این قتلعام برانگیختند. اروپا با سکوتش همدست قاتلان میشود. ما، وکلای اروپا نمیتوانیم سکوت کنیم چون با سکوت خود، ما هم همدست آنها خواهیم شد. بیش از هر زمانی وقت آن فرا رسیده که اتحادیه اروپا به سکوت کر کننده خود پایان دهد.
در غیراینصورت، نهادهای اروپایی در مقابل مردمانی که آنها را نظاره میکنند، تمام مشروعیت خود را از دست خواهند داد. وقت آن است که این نهادها بیدار شوند.
متشکرم.
ژیلبر میتران –رئیس فرانس لیبرته-بنیاد دانیل میتران
با سلام به همهٔ دوستان از سراسر جهان که برای مبارزه جهت برقراری یک ایران آزاد و دمکراتیک گردهم آمدهاند.
در این سال۲۰۲۱ گزینش رئیسی ذات واقعی و فاجعهبار حکومت ایران را برملا میکند. این انتخاب را باید یک اهانت واقعی بهقربانیان قتلعام۶۷ دانست، اهانتی بهخانوادههای این قربانیان و بیمحلی آشکاری که در برابر جهان نشان داده میشود، در رابطه با جستجوی حقیقت در رابطه با این قتلعام و مجرمین آن.
فکر میکنم در این مبارزه است که، مریم گرامی، مسیر شما با مسیر دانیل میتران تلاقی کرد و این تلاقی با وفاداری و عواطف زیاد امروز هم ادامه دارد.
این انتخابات همچنین یک اعتراف هم است؛ اعتراف رژیمی که با خونریزی خود را تحمیل کرد و با رعب و وحشت خود را حفظ میکند. اعتراف بهاینکه این حکومت راه دیگری جز جلادان۶۷ ندارد تا بر جنایتها و شکستهای این حکومت را سرپوش بگذارد. این یک اقدام تحریکآمیز و تهدیدی برای ایرانیان خشمگین است، بسیار خشمگین. این اقدام همچنین چالشی است برای جهان، برای دیپلوماسی بینالمللی و بهخصوص برای فرانسه. با این چالش مقامات حکومت ایران مخاطبینشان را در برابر عمل انجام شدهیی قرار میدهند مبنی بر اینکه در هر مذاکره مفروضی، پرداختن بهموضوع حقوقبشر و تروریسم حکومتی ممنوع است. در حالیکه این امر توسط دادگاه آنتورپ چند ماه پیش بهرسمیت شناخته شد و محکوم شد، آنهم بهدنبال سوءقصد شکستخورده در گردهمایی ویلپنت.
بنابراین، گزینش رئیسی مملو از تحقیر، تحریک، چالش و تهدید است. این محصول این انتخابات تقلبی است. در این اجلاس باید مطالباتمان را بیان کنیم. بیان هم کافی نیست، باید اقدامات تأثیرگذار را محقق کنیم.
آلترناتیو برای ایران واجب است و همچنان امکانپذیر است، چون ارادهٴ یک خلق همیشه پیروز میشود. چنین تغییری ممکن است چون مردم در ایران بیش از بیش بپا میخیزند تغییر امکانپذیر است چون جانشین دمکراتیک از دل این مردم بیرون خواهد آمد. چنین جانشینی هرگز از دل رژیم آزادیکش در نخواهد آمد. مردم تصمیم خواهند گرفت. گزینش رئیسی نشان داد که تغییر از درون رژیم آخوندها در نخواهد آمد.
این تغییر ممکن است چون نیروهایی که برای ایرانی آزاد و دمکراتیک مبارزه میکنند وجود دارند، سازمانیافته هستند و حتی طرحهایی برای آینده دارند که نمونهٴ آن برنامهٔ ۱۰مادهیی شورای ملی مقاومت ایران و مریم رجوی است که توسط ایرانیان آزادیخواه در خارج از کشورشان ترویج میشوند، ولی خواهان آینده مطلوبی برای کشورشان و هموطنانشان هستند. اجماع آنها رژیم را سرنگون خواهد کرد.
این گردهمایی برای ایران فرصتی است برای بهسخنآمدن جامعهٔ بینالمللی که باید همین الآن بهسخن بیاید. سکوت آن بزدلی غیرقابل تحملی خواهد بود. سکوت یک جرم است در چنین برههیی که رئیسی رئیسجمهور میشود. این پیامی و طناب نجاتی است برای جامعهٔ بینالمللی برای اینکه بهواقعیات این دستگاه حکومتی واقف شود و تغییرات جدی در رفتار و کردارش با (رژیم) ایران ایجاد کند.
مردم ایران خودشان خواهان شنیدن این صدا هستند که از سوی دوستانشان میآید که در این مسیر آزادی آنها را همراهی میکنند. میخواهند ما را بشنوند و وقت آن است که بلند و محکم آنرا بیان کنیم و بعد هم بهآن از طریق دولتها جامهٔ عمل بپوشانیم. ما بهآنها فراخوان میدهیم، بهوجدان دولتهای دمکراتیکمان، بهنهادهای بینالمللی تا روندهای قضایی را پیگیری کنند تا این واقعیت بهرسمیت شناخته شود که اتفاقاً رئیسی یکی از عاملان اصلی قتلعام۱۳۶۷ است. چهطور میخواهید با وجدانی آسوده وارد مذاکره کنید و در این رابطه صحبت نکنید؟ لذا ما مدیون این موضعگیری برای مردم ایران هستیم و خوشحالم که همراه با شما بتوانم بر آن تأکید کنم؛ آنهم برای آزادی و عظمت ایران در جهان.
مطالب مرتبط
ژان فرانسوا لوگاره، ژان پیر مولر، مارتین والتون، ژاک بوتو در گردهمایی جهانی ایران آزاد ۲۰۲۱
گردهمایی جهانی ایران آزاد؛ سخنرانی تد کروز، جان کورنین، تام تیلیس، ریک اسکات، رابرت منندز و جین شهین