[caption id="attachment_21145" align="alignleft" width="356"] میرزا رضا کرمانی[/caption]
18مرداد 1275 ، اعدام میرزا رضا کرمانی
در سال 1313 هجری قمری، برابر با 1275 شمسی، ناصرالدین شاه، پادشاه مستبد قاجار که به مدت 50 سال با خشونت و استبداد بر ایران حکومت کرده بود، در حرم حضرت عبدالعظیم با شلیک گلوله میرزا رضا کرمانی، از پای در آمد. قتل ناصرالدین شاه یک مانع بزرگ را از سر راه آزادی مردم ایران برداشت.
میرزا رضا کرمانی یکی از ستم زدگان غیور و آزاده بود که به گفته خودش بچای این که شاخ و برگهای شجره خبیثهی استبداد را بزند، «قطع اصل شجرِ ظلم» نمود و نامش در ردیف پیشگامان نهضت آزادیخواهی و جنبش مشروطه ایران به ثبت رسید.
میرزا رضا کرمانی از مریدان سید جمالالدین اسدآبادی بود. او مورد ستم و تعدی ایادی حکومت قاجار و از جمله پسر ناصرالدین شاه قرار گرفت و چند سال را در شرایط بسیار دشوار در حبس و شکنجه گذراند و سپس به استانبول گریخت و به نزد سید جمالالدین رفت.
مظفرالدین شاه جانشین ناصرالدینشاه که نمیخواست در ابتدای کار خود، برای مردم، چهره خشن و انتقامجویی جلوه کند، مایل نبود میرزا رضا را اعدام کند، اما آخوندهای مرتجع و درباری و مشخصاً شیخ محمد حسن شریعتمدار، وی را برای اعدام میرزا رضا تحت فشار گذاشتند و عاقبت او را به این کار واداشتند.
[caption id="attachment_21151" align="alignleft" width="356"]

میرزا رضا در مورد آمادگی خود برای گذشتن از جانش گفته بود
زندگی بیدوام دنیا چه ارزشی دارد؟ پنج سال بیشتر یا کمتر زنده بودن را چه ارجیست، درصورتی که من به حیات ابدی رسیدهام و نام مردان تاریخ را گرفتهام...».
شهید راه آزادی، میرزا رضا کرمانی را روز پنجشنبه دوم ربیعالاول 1314، برابر 18 مرداد 1275 بدون پیراهن و دست بسته به یکی از میادین شهر آوردند تا به دار بکشند، او با دلیری و بی اعتنایی نگاهی به چوبه دار کرد و گفت این را یادگار نگهدارید من آخرین نفر نیستم. و این البته آغاز یک انقلاب بود، چرا که تنها ده سال بعد انقلاب مشروطه به پیروزی رسید.
[caption id="attachment_21156" align="alignleft" width="356"]

22مرداد 1358 هجوم مزدوران خمینی به ستاد مرکزی مجاهدین در تهران
در خرداد ماه 1358 رژیم خمینی برای برقراری حاکمیت مبتنی بر استبداد مطلقه فقیه خود، با انواع بهانههای دجالگرانه، بجای مجلس موٌسسان، مجلس خبرگان آخوندی مطلوب خود را تشکیل داد. روشنگریهای مجاهدین پیرامون این اقدام ارتجاعی و انحصار طلبانه، ماهیت ارتجاعی و ضد مردمی رژیم خمینی را برای مردم روشن ساخت.
در همان ایام نیز مسعود رجوی در شبهای پرارج قدر در دانشگاه تهران از حکومت عدل علی( علیهالسلام) و قانون اساسی رهاییبخش مردمی و اسلام انقلابی سخنمیگوید. استقبال روزافزون مردم از مجاهدین باعث میشود که رژیم خمینی حمله و هجومهای خود به دفاتر و ستادهای مجاهدین را شدت بخشد.
در 22مرداد به دنبال هجوم به مراکز چند گروه سیاسی و متعاقب حمله به تظاهرات و راهپیمایی و درگیریهای خونین شایع میشود که برخی عناصر و گروهای ارتجاعی قصد حمله به ستاد جنبش ملی مجاهدین، که در ساختمان بنیاد علوی در قلب تهران واقع بود را دارند، همزمان با این توطئه شایعه خلع سلاح مجاهدین نیز برسر زبانها میافتد و بدنبال آن رژیم خمینی گلههایی از پاسداران و مزدوران خود را در هیات چماقداران موسوم به حزبالله برای هجوم به ستاد مرکزی مجاهدین روانه میکند.
اما مردم و هواداران مجاهدین به سرعت خود را به بنیاد علوی میرسانند و در اطراف ستاد مجاهدین حلقه میزنند.
در همین ایام پدر طالقانی نیز مخالفت خود با هجوم به ستاد مجاهدین را اعلام میکند. حتی نخست وزیر وقت ، مهندس بازرگان نیز با این وضعیت مخالفت میکند. به این ترتیب دفاع جانانهٌ مردم و هواداران مجاهدین، توطئهٌ خمینی را با شکست روبرو مینماید.
[caption id="attachment_21160" align="alignleft" width="356"]

بیست و چهارم مرداد 1370 تظاهرات 30 هزار نفری مردم قهرمان زنجان
[caption id="attachment_21162" align="alignleft" width="356"]

در این روز مردم دلیر زنجان دست به یک حرکت گسترده اعتراضی علیه رژیم خمینی زدند. مردم خشمگین به مراکز و ساختمانهای حکومتی در نقاط مختلف شهر حمله کردند و آنها را به آتش کشیدند. در این تظاهرات قهرآمیز که چندین ساعت به طول انجامید، 5 مرکز حکومتی و 50 اتومبیل دولتی توسط مردم به جان آمده به آتش کشیده شد و منهدم گردید. رژیم آخوندی در هراس از این خیزش بزرگ نیروهای سرکوبگر خود را از شهرهای اطراف بسیج کرد و به روی مردم آتش گشود.
در نتیجه این حمله جنایتکارانه 5 تن از تظاهر کنندگان قهرمان به شهادت رسیدند و تعداد زیادی نیز مجروح گردیدند. در پی تظاهرات گسترده مردم زنجان رهبر مقاومت طی پیامی به مردم بپاخاسته زنجان درود فرستاد و قیام قهرمانانهی آنان را ستود .
[caption id="attachment_21209" align="alignleft" width="356"]

25مرداد 1354 -شهادت مجاهد قهرمان فاطمه امینی، اولین زن شهید مجاهد خلق
فاطمه امینی در شهر مشهد متولد شد. او از سال 41 یک انجمن زنان مترقی را به کمک جمعی از همفکرانش تشکیل داد. پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی به آموزگاری پرداخت، و در سال 49 در ارتباطی غیر مستقیم با سازمان مجاهدین قرار گرفت..
پس از ضربه ساواک شاه به مجاهدین در شهریور سال 50 که رهبری و عمدهٌ اعضای سازمان دستگیر شدند .فاطمه سه سال را در آوارگی سپری نمود و سرانجام برای استمرار مبارزه اش، در سال 53 به زندگی مخفی روی آورد. اما روز 16 اسفند سال 53 فاطمه در یک قرار خیابانی درحالی که دژخیمان ساواک به کمین او نشسته بودند، دستگیر و به شکنجهگاه ساواک برده شد.
عصر همان روز روزنامههای رژیم نوشتند جسد زن جوانی بنام فاطمه امینی در ارتفاعات توچال پیدا شده است. انتشار این دروغ دست دژخیمان ساواک را برای وحشیانهترین شکنجهها تا حد کشتن او زیر شکنجه کاملاً باز گذاشت. مجاهد قهرمان فاطمه امینی به مدت 5ماه و نیم تحت شکنجه قرار داشت . اوتا آخرین نفس مقاومت کرد و سرانجام در 25مرداد 54در زیر شکنجه دژخیمان ساواک بشهادت رسید.
با مرور یکی از صفحات بازجویی او خاطره این زن پیشتاز مبارزه را گرامی میداریم
[caption id="attachment_21213" align="alignleft" width="356"]

- هویت خود را بیان نمایید
- من مجاهد خلقم
ـ مشخصات پدر و مادر خود را معرفی کنید
ـ من فرزند خلقم
ـ محل کار و سکونت پدر و سایر بستگان خود را مشخص کنید
ـ همانطور که گفتم من فرزند خلقم و محل سکونتم نزد خلق است.
اینک در سالروز شهادت فاطمه امینی قهرمان ، خلق ایران شاهد است که راه چنین زنان پیشتازی در میدان های وسیع نبرد و مقاومت، در مبارزه و مسئولیت پذیری، و در صحنههای قیامهای خیابانی، در زنان دلیر ایران، استمرار یافته است.
[caption id="attachment_21224" align="alignleft" width="356"]

26مرداد 1373 نخستین دیدار خانم مرضیه با رئیس جمهور برگزیده مقاومت، مریم رجوی
[caption id="attachment_21226" align="alignleft" width="356"]

عصر روز چهار شنبه 26مرداد 1373 خانم مرضیه ، که میهن را به قصد پیوستن به مقاومت ایران ترک کرده بود با رئیس جمهور برگزیده مقاومت مریم رجوی در فرانسه دیدار کرد. در آغاز این دیدار رئیس جمهور مریم رجوی ضمن خوشامدگویی به ایشان و با ابراز خوشوقتی از اینکه بانوی بزرگ آواز موسیقی ایران را در کنار مقاومت میبینند گفت:
" شما گوهر بی همتا یا بهتر بگویم گنجینهای سرشار از زیبائیها و ارزشهای هنر میهن ما هستید که طی چند دهه اخیر, باصدای زیبایتان, نوازشگر جان و روح دهها میلیون ایرانی بودهاید تصادفی نیست که ستاره درخشان آسمان هنر ایران در درون رژیم فرهنگ کش و زن ستیز خمینی از قضا یک زن است". خانم مرضیه نیز ضمن ابراز امتنان از سخنان رئیس جمهور برگزیدهی مقاومت، دیدار با ایشان را شانس بزرگی برای خود دانست و گفت " بسیار خوشحالم که در کنار شما هستم خیلیها آرزوی دیدار شما را دارند. شما برای رهایی مردم ایران و بخصوص زنان ستمدیده ایران, به کارهای بزرگی دست زدهاید که من از توصیف آنها عاجزم .شما راهنمای همه ما و همه زنان هستید. زنان ما به شما پشتگرم هستند."