مقابله رژیم با اسلام پرجاذبه مجاهدین : پخش سخنان سردار خیابانی و مریم رجوی در مرقد امام حسین
مقابله رژیم با اسلام پرجاذبه مجاهدین
با پخش قسمتهایی از سخنان سردار خیابانی
و خانم مریم رجوی درمرقد امام حسین
تلویزیون رژیم-۳۱ مرداد و اول شهریور ۹۹
سخنرانی موسی خیابانی بسیار جذاب
بسیار گیرا با بهرهگیری از استعارههای ادبی
صحبتهای ۱۳۵۸موسی خیابانی
درباره قیام عاشورا در مسجد دانشگاه تهران راپخش کردیم
خواستیم که بحث التقاط این سازمان را نشان بدهیم
بسیاری از مخاطبین ما تعجب کرده بودند
از اینکه موسی خیابانی اینگونه از قیام امام حسین
با حرارت فراوان و با شورانگیزی صحبت میکند
یک کارشناس حکومتی:
با ۱۷هزار کشتهای که ما در ترورهای مجاهدین داریم
دیشب خیلی ذهنم درگیر این شد از این سخنرانی پرشور و هیجان
تلویزیون رژیم -۳۱مرداد۹۹
مقابله رژیم با اسلام پر جاذبة مجاهدین
بسیاری از مکاتب و بسیاری از نظریهها همیشه مدعی حمایت از حق مردم هستند
مادر این برنامه درباره سرمایهداری – دین وعاشورا در شبهای آینده صحبت خواهیم کرد
راجع به عدالت خواهان مسلمان صحبت خواهیم کرد. . . . . . . برویم یک آیتم تاریخی ببینیم؛ بنظرم به ادامه این گفتگو و بخش نقادی اندیشههای چپهای انقلابی کمک خواهد کرد
برویم آیتم واقعه را ببینیم و برگردیم
موسی خیابانی: من عمل صالحا من ذکر اوانثی وهومومن لنحیینهم حیات طیبه ولنجینهم اجرهم بالاحسن ما کانوا یعملون)
کسی که عمل صالح کند؛ عمل صالح چیه؟
یعنی همان کار اصلی؛ همان مبارزه در جبهه اصلی؛ همان یورش بردن به مانع اصلی .
کسی که اینکار را بکند و بدین کار مؤمن باشد (فلنحیینهم حیات طیبه)
ما او را از حیات طیبه برخودار میکنیم . حیات از نظر امام این بود .
امام حیات انسان را نه در مرحله محدود وموقت زندگی دنیایی بلکه آنرا چیزی فراتروچیزی ابدی میدید که
دست یافتن به آن جز با عبور از دروازه شهادت ممکن نبود (ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون)
بنابراین در دیدگاه امام زندگی با آنچه که آن نصیحت گران میپنداشتند فرق کیفی داشت .
در دیدگاه امام حیات طیبه انسان در رهایی از نظم یزیدی واز هر چه پلیدی است در آن حاصل و خلاصه میشد .
اما آنها حداکثر عناصر صادقی بودند که با عبادت زاهد مآبانهای خود را راضی کرده بودند که گوشهیی بنشینند و به عبادت خدا مشغول شوند و
حالا یزید هر غلطی که میخواهد بکند . اگر این عبادته اینهم یکی از آن مظاهر انحطاطی است که
جامعه وقتی دچارش میشود بروز میکند دردیدگاه حسین هم انسان اصلاً برای عبادت خلق شده (و ما خلقت الجن والانس الا یعبدون)
ولی حسین از عبادت تلقی دیگری دارد؛ عبادت خطش از کربلا میگذرد نه در کنج عزلت .
عبادت خطش از مبارزه و جهاد اجتماعی میگذرد نه در گوشه خلوت . ) سال ۱۳۵۸ در مسجد دانشگاه تهران که
دقیقاً با همین ادبیات؛ ادبیات نفی زر -زور– تزویر –نفی استعمار- استبداد – استحمار دعوت به مبارزه؛ خود آگاهی؛
نفی دینداری عامیانه و جریانی که همه واقعه همه زمانها عاشوراست و
همه مکانها کربلا و میل به مبارزه . کسی که در همان برهه شروع میکنه به فعالیت عملیاتی تروریستی
مقابله رژیم با اسلام پر جاذبة مجاهدین
جواد میری: مبارزات مسلحانه
مجری: بله – وقتی که میآییم کتاب راه حسین را نگاه میکنیم نوشته احمد رضایی دوباره ما همین ادبیات را میبینیم و
علاوه بر اینکه همین ادبیات را میبینیم چیزی را در این چهرهها ما میبینیم که استفاده میکنند از
خود ادبیات – سخنرانی موسی خیابانی بسیار جذاب – بسیار گیرا – با بهرهگیری از استعارههای ادبی
– احمد رضایی همینطور ودکتر علی شریعتی همینطور و شما میدانید جایی که ما نقد اید ئولوژیک میکنیم به بهرهگیری از ادبیات خیلی توجه میکنیم
خب وقتی که ما میگیم که هر روزکربلاست همه جا عاشوراست و هیچ معیاری برای حق وباطل دست افراد نمیدهیم و
از آن طرف نهضتی هست که همواره باید با نظام مقابله بکنه آیا ازدل این تروریسم – خشونت ورادیکالیزم بیرون میاد یانه؟
حکومت پهلوی بعد از ۲۸ مرداد عملاً منافذدموکراتیک را در جامعه بسته بود و جامعه را بهگونهیی میخواست
د رخدمت امر سیاسی بگیره و گروههای سیاسی که بهگونهیی متکثر بودند متنوع بودند و
فهم وبرداشت دیگری داشتند به هیچگونه در ساختار نمیخواست مشارکتشان بدهد
بهنظر من خود حاکمیت بود که اساساً اولین قدمهای رادیکالیزه شدن را در جامعه ایجاد کرد
ماهم به متن مراجعه بکنیم هم به تاریخ مراجعه بکنیم تفاوتهای پررنگی بین پروژه دکتر علی شریعتی و مجاهدین خلق ومنافقین میبینیم
مجری: بینندگان عزیز ما در مجله آنلاین سوره هم یک مقالهیی داریم بانام عاشورا در گفتمان مجاهدین خلق میتوانید
این را در صفحات ما ببینید بهصورت دقیق به این مطلب پرداختیم
جواد میری: ببینید من فکر میکنم بین گفتمان مجاهدین خلق و گفتمان شریعتی اشتراکات لفظی ممکنه وجود داشته باشد
ولی اگر گفتمان شریعتی را در کلیتش و در همان هندسه معرفتی اش نبینیم دچار این خلف خواهید شد که
بله شریعتی ببینید در کتاب اینجوری گفت مثلا موسی خیابانی هم اینجوری گفت –
احمد رضایی هم اینجوری گفت – مسعود رجوی اینها همه با هم چقدر شبیه است
اینها را اگر ما نتوانیم از هم تمیز بدهیم آن موقع میتوانیم خیلی ساده انگارانه بگیم که
خب شریعتی بعدمجاهدین خلق بعد تروریسم بعد رایکالیسم حتی امروز داعش یعنی شریعتی به
عنوان مثال کسیه که منبع و الهام بخشه داعشه . این نوع نگاه کردن به مسایل خیلی ساده انگارانه و تقلید گرایانه است .
منبع: تلویزیون شبکه چهار (رژیم) ۹۹۰۵۳۱
تلویزیون رژیم -اول شهریور ۹۹
مقابله رژیم با اسلام پر جاذبة مجاهدین
ما دیشب آیتمی از صحبتهای یکی از سران منافقین سازمان مجاهدین خلق پخش کردیم ۱۳۵۸صحبتهای موسی خیابانی در
مسجد دانشگاه تهران صحبتهایی درباره قیام عاشورا و خواستیم که بحث التقاط این سازمان و اعضایش را نشان بدهیم
از دیشب که این آیتم پخش شد ما بازخوردهای فراوانی داشتیم بسیاری از مخاطبین ما تعجب کرده بودند از
اینکه آن موسی خیابانی جلاد تروریستی که بخشی از جنایت هایش را در فیلم ماجرای نیمروز دیده بودند
یا در آثار مختلف دیده بودند پژوهشگران در اسناد دیدند اینگونه از قیام آقا ابا عبدالله و قیام امام حسین صحبت میکنه با حرارت فراوان و با شورانگیزی
نکتهای که هست اتفاقاً همین جاست و آنچیزی است که تحت عنوان جریان نفاق یا به تعبیر دقیقتر جریان التقاط مطرح است و
این دغدغهای است که اگر شما نگاه بکنید در تاریخ اول انقلاب دغدغه علمای مسلمان و علمای انقلابی بوده از
مرحوم شهید مطهری مرحوم شهید بهشتی از علامه مصباح یزدی و دیگرانی که
همواره روی این نکته تأکید داشتند که اگر که شور بدون شعور باشه اگر عدالتخواهی اگر انقلابیگری
بدون آن چارچوب فقهی، بدون آن چارچوب معرفتی باشه حتی اگر این شورها حتی اگر این شعارها حتی اگر
این حماسه خواهیها باشه این به ناکجا آباد ختم میشه حرفی نیست که ما امروز بخواهیم بهش برسیم به این نکته باید تصریح بکنیم
جریان التقاط و نفاق بدون بهرهگیری از مضامین دینی بدون بهرهگیری از انرژی عاشورا و بدون بهرهگیری از بسیاری از حقایقی که
مطالبه جامعه هست هیچ جایگاههی در جامعه نمیتوانست داشته باشه اصلاً بهخاطر این بهش میگویند
نفاق که میاید از شعار و از گفتارهای دینی از جملههای آقا ابا عبدالله برای آن اهداف منافقانه خودش استفاده میکند؛
آن موسی خیابانی که ۱۳۵۸آغاز ترورهایش را آغاز جنایت هایش را با صحبتهای در مسجد دانشگاه تهران و
با صحبتهای آقا ابا عبدالله توجیه میکند را داشته باشید ما امشب میخواهیم
چیز دیگری در برنامه سوره پخش بکنیم و ببینیم که اون به کجا ختم میشه من قبلش عذرخواهی میکنم!
از احساسات مردم شریف خودمان بهخصوص خانواده شهدا که واقعاً سیمای جمهوری اسلامی شأنش بری هست
که گفتارها و چهرههای این اهالی نفاق و خباثت را ما نشان بدهیم ولی چون دغدغه هست!
و چون ما و بسیاری از علما! احساس میکنند که امروز باید راجع به این جریان افشا گری بشه!
آشکار بشه که اینها چگونه التقاط خودشان را و نفاق خودشان را توجیه میکنند
من درخواست میکنم که این آیتم را هم ببینیم و ببینم که آن نفاق در سال۵۸در سال۶۹و
بعد از عملیات مرصاد و آن جنایت و آن خیانتی که این سازمان منحرف داشتند به کجا رسید و
اینها چگونه از نام ابا عبدالله سوءاستفاده میکردند برویم این آیتم را ببینیم باز هم در خدمت شما خواهم بود.
خواهر مریم بر سر مزار امام حسین - کربلا:
(نوشتاری: زیارت حضرت زینب (ع) - فروردین ۱۳۶۹) یا حسین آنچه که از نام تو برای پیروانت تداعی کننده هست و
نام تو با آن عجین هست فدا پاک بازی و پاک باختگی ات هست
فدا یعنی همان چیزی که سرلوحه مکتب مجاهدین هست و از ابتدا با تمسک به اون که از مکتب تو آموختند
راهشان را باز کردند و به اینجا رسیدند، فدا یعنی فدای تمامعیار آمدهاند با همه چیز
با خاندان و عزیزان و خانمان در راه آرمان و بالاترین آرمان شان، یا حسین رهبر مجاهدین از
ابتدا با چنگ زدن به تو و مکتب تو که همانا پیامآور رهایی و پاک باختگی در
راه آرمانشان بوده مجاهدین را به اینجا رسانده و
آنچه را به ما آموخته فدا و پاکبازی با همه چیز در راه آرمانمان بوده اما ظاهراً هر روز که میگذرد
من و مجاهدین بیشتر متوجه میشویم که کم گرفتیم از
آنچه را که رهبر ما از تو گرفته و تا به اینجا راهش را باز کرده،
مگر تو نبودی که در راه آرمانت با علی اکبرت علی اصغرت قاسم ات همه خاندانت
به صحرای کربلا رفتی تا آخرین نفر را ندادی آرام نگرفتی و حتی میگویند که
در موقع خداحافظی با یک نفر که بیشترین عشق و علائق و عواطفت به اون بود
یعنی زینب کبرا خواهر قهرمان و گرامیت خداحافظی نکردی چرا که نمیخواستی در
لحظه میعاد حتی لحظه ناراحتی داشته باشی تو اینگونه رفتی، رهبر ما هم همینجوری دنبال تو آمد
ولی تا آنجا که به ما مجاهدین برمی گردد از تو می خواهیم که
به حق این روز به حق این ساعت و به حق این سال به ما هم این رستگاری و این افتخار و این سعادت را نصیب کنی که با همه چیزمان جزو پیروان اون باشیم
آره با همه چیزمان با تمام قلبمان یعنی با تمام ایمانمان و با تمام عواطفمان و با همه آن چیزهایی که برایمان از اون عزیزتری وجود ندارد این فقط ما را
شایسته پیروی و رهروی اون میکند کما اینکه خود او هم به این طریق شایستهترین و صدیقترین پیرو تو در این دوران است یا حسین ما را در این راه هدایت کن کمک کن
و از تو میخواهیم که در این مسیر تا آخر من و مجاهدین را کمکمان کنی تا بتوانیم به کمک رهبر مان یعنی مسعود کشتی طوفان زده ایران را به ساحل نجات و پیروزی برسانیم.
همه دیدیم که چگونه بعد از عملیات مرصاد وقتی که بهوضوح دیگه همه چیز خیانت باره و از یک کشوری که با کشور ما در حال جنگ بوده این جریان وارد شدند و
آن شکست سهمگین را هم متحمل شدند و همه مردم ایران مقابل اینها موضع گرفتند این جریان چگونه برمیگرده و در اوج نفاق به حرم آقا ابا عبدالله میره و
با اعضای خودشان در آنجا دکلمه خوانی میکنند تأکید بر این هست که وقتی ما داریم از جریان نفاق حرف میزنیم از جریان التقاط حرف میزنیم منظورمان دقیقاًهمینه.
حکیمی: دیشب برنامه را که داشتم نگاه میکردم و رسید به صحبتهای موسی خیابانی خیلی چیزها در ذهن من چرخید و این جمله اینکه خیلیها هستند حرف حق میزنند اما یراد بهالباطله.
این تفکر جانی از حضرت سیدالشهدا از یک حقی دم میزنند یراد به الباطل برای رسیدن به قدرت است باز همان [آیه] دسترسی پیدا کنیم حکومت مال ما باشد اگر دست ما نباشد همه باید نفی بشوند.
۱۷هزار شهیدی که ما در ترورهای اینها داریم و خیانتهایی که کردند به خود مردم عراق و جاهای دیگرو این دیگر مردم میدانند دیشب خیلی ذهنم درگیر این شد این سخنرانی پرشور و هیجان اما بدون مغز و تهی و در خدمت ظلم گسترده اینها.
مطالب مرتبط
مقابله رژیم با اسلام پرجاذبه مجاهدین : پخش سخنان سردار خیابانی و مریم رجوی در مرقد امام حسین
وحشت آخوند ذوالنوری از افشاگری سایتهای مخفی اتمی رژیم