زیارت قتلگاه امام حسین (ع) : فروردین۱۳۶۹

زیارت قتلگاه امام حسین (ع) : فروردین۱۳۶۹


 زیارت قتلگاه امام حسین (ع) ـ فروردین ۱۳۶۹


در اینجا بود که خمینیان دوران سر از بدن حسین جدا کردند، اینجا محل قتل حسین است. در اینجا نخلی بود به نام نخل مریم که پذیرای سر حسین شد و لختی سر را بدان نخل آویختند.


یا سیدالشهدا، از جانب مجاهدین خلق ایران باز هم برای تو هدیه‌ای آوردیم، دومین فهرست.


 زیارت قتلگاه امام حسین (ع) –خرداد ۱۳۶۵


در نخستین فهرست بخشی از دهها هزار شهید که راه تو و مشی تو رو رفتند هر یک با یک شماره و با یک ستاره به تو تقدیم کردیم. اما این خون تا بیکران جاریست زیرا که تو آغاز کردی


: سرداب امام زمان – سامرا - ۱۳۶۸


و لابد که تا قیام فرزند برومندت مهدی صاحب‌زمان، وارث کون و مکان برعلیه هرآن که ستم کند باز هم جاریست و جریان خواهد یافت تا که به پایان برسد.


ربنا تقبل منا انک انت سمیع علیم


و این دومین فهرست است. بخشی از دهها و دهها هزار شهید مجاهد خلق، بخشی دیگر، نزدیک به ۶هزار و ۸۰۰تن شهید دیگر.


ربنا تقبل منا انک سمیع علیم


بار پروردگارا از ما بپذیر همانا که تو شنوا و دانایی


دوستان در هوای صحبت یار زر فشانند و ما سر اندازیم


دوستان در هوای صحبت یار زر فشانند و ما سَر اندازیم


دومین فهرست اسامی شهیدان، هدیه مجاهدین خلق ایران به خاک پای امام مجاهدان و سرور شهیدان حسین‌بن علی علیه‌السلام. پرچمدار مشی مجاهدت و فدا در امتداد سنت سرخ عاشورایی که بنیاد گذاشت - نوروز ۱۳۶۹


قتلگاه امام حسین در کربلا


یا اباالشهدا آنچه جوشید از این نقطه و از این مکان جوشید، هر چه بود درس آزادگی بود. دوران ما دوران بی‌اثر بودن و درهم شکستن بسیاری از ایدئولوژی‌ها و خط مشی‌ها بود. راستی که در شرایط سلطه دجال و خون‌آشامی مثل خمینی چه می‌شد کرد؟ در میان خط مشی‌ها و در میان روش‌های مختلف سیاسی و نظامی برای آنکس که می‌خواست با شرف زندگی کند و با شرف بمیرد به راستی چه چیز متصور بود؟ بسیاری مدعیان با اشارت انگشت یا با تنوره‌کشیدنی از سوی دجال خون‌آشام دور شدند و از بین رفتند مردار شدند و در لجنزار خمینی فرو رفتند با چه دعاویی با چه ادعاها. دعاوی ترقی‌خواهانه همه چیز کلمات بی‌محتوا بود. اما تو بودی که به کلمه مجاهد خلق محتوا بخشیدی فقط تو، چه خط مشیی جز خط مشی عاشورایی جواب داشت؟ وقتی که دیو خون‌آشام تنوره می‌کشید، وقتی که دجال همه راه‌ها رو بر ما بسته بود و اجتماعاً و سیاساً ما رو در محاصره قرار داده بود و دجالگری بود و دجالگری و ظلمت و جاهلیت و تباهی و جنگ. هر چه نظر کردیم و اندیشه کردیم هیچ خط مشیی جز خط مشی تو پاسخ نداشت. پس تو رو تجربه کردیم. گفتیم که عاشوراوار با کلمه حسینی این بود که به ما محتوا و اعتبار بخشید والا چه بودیم؟ نابود و نفرین می‌شدیم، مثل همه جریانهای و افراد نابود شده و نفرین شده. مردار و در لجنزار اما تو پاکمون کردی.


من ذره بودم زکوه بیشم کردی، درمانده بودم از همه پیشم کردی، درمانده بودم از همه پیشم کردی، درمانده بودم از همه پیشم کردی


واقعاً که در دوران خمینی یا که می‌باید سکوت پیشه می‌کردیم، یعنی که رضایت می‌دادیم به رذالت او و نفرین می‌شدیم هم‌چنانکه در دعای عاشورا خوندیم و نفرین می‌شدیم هم‌چنانکه در دعای عاشورا خواندیم و یا می‌باید مثل بسیاری دیگه تماماً با او همدست و همکار و متحد می‌شدیم. یک پاسخ بیشتر وجود نداشت و او نهم تو بودی، تو. با تمسک به تو و با چنگ زدن به دامن تو و مَشی تو و سنت تو بود که تا این تاریخ زیر چتر عقیدتی و سیاسی خودت با شرف موندیم و با شرف زیستیم اما قیمت با شرف زیستن، قیمت تعقیب خط مشی تو چقدر گرانبهاست، چقدر.چه زنان باردار که هم شکنجه و تیرباران شدند و چه گلوهایی از مجاهدان که در اونها اسید ریخته شد. چه قفسه‌های سینه‌ای که شکست و چه پیکرهای پاکی که زیر لودر رفت. چه حلقومها و حنجره‌هایی که سرودخوانان بریده شد و زنان و دختران تجاوز شده.


و امروز مرتجعین و اونهایی که در سطح بین‌المللی می‌خوان براشون راه باز کنند و استعمارگران گمان می‌کنند که می‌توان راه رو بر جنبشی که با نام تو آغاز شده بست. البته که مرتجعین و استعمارگران همیشه، ستمگران همیشه پاکترین جنبش‌های انقلابی رو هم در صدر تمام تاریخ خود تو رو با انواع و اقسام برچسبها می‌آلودند. راستی که مجاهدین ایدئولوژی مرگ رو آن‌چنان‌که اضدادشون میگن پیروی می‌کنند یا ایدئولوژی حیات؟ لحظاتی پیش در مرقد پدرت بودیم در گوشمان همیشه زنگ می‌زد که ”الموت فی حیاتکم مقهوریم و الحیات فی موتکم قاهرین ”


بگذار ما رو مثل تو به هر برچسبی که می‌خوان بیالایند، تروریست! راستی که مبارزه برای آزادی، مبارزه برای رهایی، رسم انبیاء رسم اولیاء و رسم و راه تو، چه چیز پرافتخارتر از این؟ چه چیز از سر دادن و جان دادن در رکاب تو پرافتخارتر؟ اگر غیر از این بود، مردار می‌شدیم. تو، مشی تو و راه تو زنده‌مون کرد. پس شرف خودمون و سرفرازی خودمون و خلق‌مون رو مدیون توایم. بدون این چه چیزی وجود داشت؟ بدون این چی از مجاهدین باقی می‌موند و چی داشتند که روی اون مدعی اعتبار و اعتقاد بشوند. نه، قیمت سنگینه ولی چه باک تو آغاز کردی، تو یاد دادی تو راه نشون دادی.


درمانده بودم از همه پیشم، درمان دل و خراب و ریشم کردی، سرمستک و دستک‌زن خویشم کردی، می‌ترسیدم که گم شوم در ره تو اکنون نشوم گم که نشانم کردی.


اگر مشیت خدا چنین است که سر از بدن تو هم جدا بشه و تو هم در اینجا بی‌سر بیافتی با خانه و خانمان و فرزندانت، با علی اصغرت و علی اکبرت و برادرانت، پس چرا راه تو رو تعقیب نکنیم؟


خدایا به حق حسین و خون حسین هم‌چنان که تابحال ما رو در کنف حمایت خودت گرفتی باز هم راه رو از بیراهه به ما نشون بده و این شرف و عزت و افتخار رو برای ما قائل باش که زیر چتر عقیدتی و سیاسی حسین بمیریم. آهای جاودانه فروغ‌ها، بر شما مبارک باد، ای ارواح پاک و پاکیزه‌ای که به درگاه حسین فرود آمدید و لابد که‌ای کبوتران از همینجا پر زدید و گذر کردید. رستگاری بر شما مبارک باد.


یالیتنی کنت معکم فافوز و فوزا عظیما


و ای زینب کبری ای یار خواهر همرزم هم شأن عقیدتی حسین، قطعاً که تو در اینجا شاهد و حاضر و ناظری، مگر می‌شود که تو پیکر بی‌سر حسین رو یک آن ترک کنی؟ مگر او تمامی عشق مجسم تو نبود؟ از او بخواه که نزد خدا شفیع ما باشه و ما رو در برابر خدا و خلق روسفید کنه. رو بسوی تو دست (نامفهوم) دراز می‌کنیم و برای زنان و مردان و رزمندگان استقامت هر چه بیشتر و برای خلق‌مون آزادی از خدای بزرگ طلب می‌کنیم.


بارخدایا به حق حسین و زینب کبری آنکس که درد عظیم رو او تحمل کرد، آنکس او پیکر برادر و تمام یارانش رو دید اما درهم نشکست و چون کوه سرفراز به راهبری جنبش ادامه داد. از تو می‌خواهیم که این مریم مسئول اول ما رو تحت عنایت خاصه خودت بگیری و پرتوی از انوار زینت کبری رو بر او بتابانی تا از پس انجام وظایف خطیر خودش به درستی و به نیکی بربیاد.


ای امام حسین از جانب مردم ایران و از جانب مجاهدین خلق ایران هدیه‌ای بزرگتر از این برای ما متصور نبود.


نزدیک به ۷هزار شهید مجاهد دیگر که از تو آغاز کردند. به تو گرویدند، در رکاب تو برای تو و ارزشهای تو جنگیدند. در مقابل شمر و یزید پلید دوران.


ربنا تقبل منا انک سمیع علیم


بار پروردگارا از ما بپذیر همانا که تو شنوا و دانایی


مطالب مرتبط


مسعود رجوی : زیارت وارث در شب عاشورا در جمع مجاهدین – ۳۱مرداد۱۳۶۷


عاشورا فروغ جاودان آزادی

لطفا به اشتراک بگذارید: