مسعود رجوی ۲مهر و ۹بهمن۸۹ ـ وقتی پایه های آخوندی و روحانی ولایت یکی پس از دیگری فرو می ریزد

مسعود رجوی ۲مهر و ۹بهمن۸۹ ـ وقتی پایه های آخوندی و روحانی ولایت یکی پس از دیگری فرو می ریزد


مسعود رجوی- ۲مهر ۱۳۸۹


وقتی پایه های آخوندی و روحانی ولایت یکی پس از دیگری فرو می‌ریزد،



چاره ای جز دلقک بازی پیرامون کوروش و بسیجی کردن و بسیجی خواندن او نمی‌یابد.


احمدی نژاد رئیس‌جمهور ارتجاع و چفیه بسیجی بر گردن بازیگر نقش کوروش


اگر کار به خامنه‌ای و گماشته او باشد،


لابد در قدم بعد، بر سر کوروش و همهٔ افتخارات تاریخی ایران، عمامه هم خواهند گذاشت!



از سوی دیگر، رحیم مشایی را با کیسة پر پول ۵۰میلیون دلاری به سراغ «عوامل استکبار جهانی» می‌فرستند.


تا به‌گفته خودش به جذب ایرانیان خارج از کشور بپردازد.


چندی پیش نیویورک تایمز در همین باره خبر داد .


که دولت ایران در نیمة تابستان «برای ترمیم تصویر» منفور خود، هزینه چند صد ایرانی را که در خارج زندگی می‌کنند.


.وبا همه مخارج آنها برای یک دیدار ۳ روزه از ایران تأمین کرد و این خود باعث مشاجره و جیغ و داد در میان «محافظه کاران» شد.



اشرف- آبان۸۹


موسوی را می‌گذارند کنار ولی تازه اول سگ دعوای بین لاریجانی همون خودشون میگنه مرتجعین دبش قشری را خودشون می گند .


اصول‌گرا یان خودشون به خودشون. چه اصولی من نمی‌دانم ولی منظور اصول غارت و چپاول و خمینی گرایی است.


خوب طرف باید یک روز به کوروش پیله می کنه کوروش نشد بعد بلند می شود چند بار می رود.


قم خوب یک چیزی می خواهد آخه یک چیزی حس می کنه .


فراخوان به اعتراض و قیام علیه دیکتاتوری



مسعود رجوی-۹ بهمن ۱۳۸۹


دیکتاتوری آخوندی از این حقیقت هم غافل است که راه رشد صنعتی و سرمایه داری در این کشورهاست،


آن هم بدون آزادی سیاسی که لازم و ملزوم همین مسیرِ توسعهٴ اقتصادی-اجتماعی است، به بن‌بست رسیده است.


بن‌بستی که به‌طور مضاعف پیش روی رژیم مادون سرمایه داری ولایت فقیه قرار دارد .


که در قیام های سال۸۸ به شکستن طلسم ولایت راه برد و زنگ های سرنگونی این رژیم را بصدا در آورد.


رژیم ولایت فقیه. . . به‌غایت تلاش کرده است.تا درهٴ عمیق تاریخی بین قرن بیستم و بیست و یکم با قرون وسطی و حاکمیت آخوندی را با چوبه‌دار و تیرباران، با جنگ و صدور بحران، و با صدور ارتجاع و تروریسم، پر کند.


با این همه رژیم به ثبات نمی‌رسد.


و غرقه در انشعابات پایان‌ناپذیر و شقه های زنجیره ای، هنوز از قبلی نیاسوده، جراحی و شقه بعدی فرا می‌رسد تا بالکل سر در باتلاق خویش فرو کند.


نه تنها هیچ ظرفیتی برای شنیدن یک صدای مخالف ندارد، بلکه کمترین تمایزی از سوی باندهای سر سپرده رژیم راهم بر نمی‌تابد .



هر روز منقبض تر می‌شود و به حذف و تصفیه های جدید روی می‌آورد.


سرکوب خونین و فراگیر، ۱۲۰هزار اعدام سیاسی شامل قتل‌عام زندانیان، و به تنور جنگ و ترور ریختن نیروهای آزاد شده در انقلاب ضد سلطنتی، تنها چارهٴ رژیم بیچاره ایست.


که ناتوان از پیشرفت و توسعهٴ اقتصادی و اجتماعی، حفظ خود بر سریر قدرت را از زمان خمینی واجب‌ترین واجبات اعلام کرده است.


در مسیر توسعهٴ فئودالیسم آخوندی و استبداد سیاه دینی، بی گمان هدف حفظ نظام، هر وسیله ای را در قبیح‌ترین صورت، توجیه و مباح می‌کند.


دست آخر هم به میلیتاریزمِ عمامه پیچِ رجالگان راه می برد، که با دستار بسیج و سپاه، به ارث و میراث کوروش هم، دستبرد می زند.


 احمدی نژاد رئیس‌جمهور ارتجاع و چفیه بسیجی بر گردن بازیگر نقش کوروش.


مطالب مرتبط

مسعود رجوی ۲مهر و ۹بهمن۸۹ ـ وقتی پایه های آخوندی و روحانی ولایت یکی پس از دیگری فرو می ریزد

داستان ذوالقرنین- مسعود رجوی

 

 
لطفا به اشتراک بگذارید: