خانواده میرزایی، پانزده شهید برای سرنگونی آخوندها و آزادی مردم ایران تقدیم کرده است- سرخ واژه

خانواده میرزایی، پانزده شهید برای سرنگونی آخوندها و آزادی مردم ایران تقدیم کرده است - سرخ واژه


خانواده میرزایی تعدادی از شهیدانش را در قتل عام ۶۷ از دست داد.

طوبی میرزایی از خانواده میرزایی:


من در سال ۶۰ خانه ام را در اختیار سازمان گذاشته بودم و خودم هم فعالیت داشتم، و من رابط مادران و زندان با سازمان بودم

تا اینکه توسط یک نفر دستگیر شدم.

من را به سپاه بردند و بلافاصله به اتاق شکنجه بردند. در حالیکه یک بچه دو ساله بغلم بود.

وقتی شلاق به پشتم میزدند این ضربه به ناخن های این بچه می خورد که ناخن هایش افتاده بود.


خودم احساس می کردم پشتم داغ می شود فکر می کردم از ضربه شلاق است ولی خونریزی دست آن بچه بود، ولی پاسدارها می گفتند، شما منافق هستید و بچه های شما هم باید اعدام شوند و از شما هیچ نسلی نباید زنده بماند.

یک بار چشمبندم را بالا زدم و دیدم دور تا دور اتاق آخوند و پاسدار نشسته است.


یکی از پاسدارها یک مشت توی صورتم زد. و مجددا به زیر شکنجه بردند، و تا صبح زیر شکنجه بودم وهر بار به من می گفتند،

که هر موقع حاضر شدی حرف بزنی مشت دستت را باز و بسته کن،

ولی برای اینکه پاسدارها فکر نکنند من حرفی می خواهم بزنم مشتم را آنقدر فشرده کرده بودم که ناخن هایم دستم را پاره کرده بود.

هر روز این کار تکرار می شد صبح به اتاق شکنجه می رفتم یا خودم شکنجه می شدم یا شاهد شکنجه بچه های دیگر بودم،

که این بیشتر من را عذاب می داد و حاضر بودم خودم زیر شکنجه باشم تا صدای شکنجه آنها را بشنوم،

در سال ۶۷ مجددا دستگیر شدم به من چشمبند زدند ولی از زیر چشمبند می دیدم که تمام نفراتی که قبلا آزاد شده بودند،

همه را مجددا دستگیر کرده بودند و کف زندان از نفراتی که همان روز آورده بودند پر بود.

از خانواده من پانزده نفر شهید شدند:


برادرم حسین میرزایی ۳۳ ساله لیسانس جامعه شناسی در قتل عام ۶۷ تیرباران شد،

و خواهرم معصومه میرزایی ۲۵ ساله دیپلم در قتل عام ۶۷ تیرباران شد.

برادرم مصطفی میرزایی ۱۳ سال داشت که دستگیر شد، دانش آموز در قتل عام ۶۷ تیرباران شد،

و خواهرم خدیجه میرزایی ۲۲ ساله دانشجوی رشته ریاضیات در سال ۶۰ زیر شکنجه شهید شد.

.......

 

مطالب مرتبط

قتل عام سال ۶۰ گل هایی پرپر شدند که هرکدام نویدبخش بهاران این وطن بودند- سرخ واژه

مجاهد خلق اکبر چوپانی تکنیسین بیمارستان نیکوکاری تبریز بود که به مجاهدین عشق می ورزید- سرخ واژه

 
لطفا به اشتراک بگذارید: