کمیته بینالمللی در جستجوی عدالت ـ پارلمانترها با بایکوت پسر دیکتاتور سابق ایران بر تعهد خود به دمکراسی تأکید کردند
پاسخ منفی و قاطع همکاران ما در پارلمان اروپا و پارلمانهای کشوری بهپسر شاه، دیکتاتور مخلوع ایران در تور دو هفتهییاش در اروپا، بسیار دلگرمکننده بود و نشان داد نمایندگان مردم اروپا همچنان بهپرنسیپهای دمکراتیک و حقوق بشریشان وفادار هستند و فریب لابیهای قدرتمند با پشتوانههای حکومتی را نمیخورند.
ما این تعهد به دموکراسی را صمیمانه تبریک میگوییم.
در هیچکدام از کشورهایی که رضا پهلوی به آنها سفر کرد (آلمان، فرانسه، انگلستان و بلژیک) نه تنها هیچ مقام دولتی و رئیس پارلمان و یا رئیس کمیسیون خارجه و یا اعضای ارشد پارلمانها او را نپذیرفتند، بلکه صرفاً تعداد معدودی از نمایندگان با سمتگیریهای خاص سیاسی، با او ملاقات کردند. در پارلمان اروپا که یک ماشین قوی تبلیغی برای دعوت بهسخنرانی او در اول مارس کار میکرد، فقط سه نماینده شرکت کردند. چند ده نفر دیگر که در سالن حضور داشتند ایرانیانی بودند که در طول این سفر او را همراهی میکردند و نقش آشوبگر را ایفا میکردند. بسیاری از گروهها و فراکسیونهای پارلمانی از پیش بهاعضایشان اعلام کرده بودند که در جلسهیی که برای رضا پهلوی ترتیب داده شده شرکت نمیکنند.
حضور پسر دیکتاتور سابق ایران که هیچگاه جنایات پدرش را محکوم نکرده و از آنها فاصله نگرفته است، یک توهین بهپارلمانهایی است که فلسفهٔ وجودیشان دموکراسی و احترام بهآرای مردم است. پارلمانترهای کشورهای اروپایی با بایکوت جلسات او نشان دادند که حاضر بهتحمل چنین توهینی نیستند.
پسر شاه در این تور شکستخورده نشان داد که چیزی جز خودش و پدرش و دیکتاتوری سیاه سلطنتی را نمایندگی نمیکند. او در سخنرانیهایی که در انگلستان و فرانسه و بلژیک داشت، در یک ظاهر متواضعانه که هیچ شغل و مقامی نمیخواهد، خودش را فراتر از شاه و رئیسجمهور، بهعنوان مرجع نهایی حل و فصل مسائل قرار میداد. چیزی که یادآور نقش ولیفقیه در نظام کنونی و پدرش در نظام پیشین است که فراتر از هر قانونی بر همهٔ مقدرات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران حکمرانی میکرد.
همه میدانند که ساواک یکی از بیرحمترین و جنایتکارترین پلیسهای مخفی جهان بوده است. عفو بینالملل و دیگر مراجع حقوقبشری در دهه هفتاد قرن گذشته بارها در مورد جنایتهای ساواک گزارش دادند. در آوریل۱۹۷۵، ۹زندانی سیاسی سرشناس که حبس خود را میگذراندند در تپههای زندان اوین توسط ساواک و بهدستور شاه بهرگبار بستهشدند و اعلام کردند آنها در حین فرار کشته شدند. هزاران زندانی سیاسی شکنجه و بسیاری از آنها اعدام و یا زیر شکنجه کشته شدند. ساواک دستوراتش را مستقیم از شاه میگرفت و فقط بهاو پاسخگو بود.
در ۲۵سال آخر حکومت شاه بهجز دو، سه حزب دستساز شاه، همهٔ احزاب ممنوع بودند. در سال۱۹۷۵ شاه همین احزاب دستساز را هم منحل کرد و رسماً اعلام کرد یک حزب کافی است (حزب رستاخیز) و هر کس موافق نیست جایش یا زندان است و یا برای همیشه بهخارج کشور برود.
پسر شاه در سفر اخیرش بهاروپا مانند ۴۰سال گذشته نه تنها بههیچیک از این مسائل پاسخ نداد، بلکه هیچ طرح مشخصی هم برای سرنگونی رژیم و ایران آینده جز حرفهای کلی ارائه نکرد. او که از سالها قبل بنابهگفتهٴ خودش با افسران سپاه در ارتباط بوده و حالا با فرصتطلبی میخواهد بر موج قیام مردم سوار شود، بهانتظار فروپاشی رژیم در اثر فشارهای خارجی و همکاری با بخشهایی از همین سپاه پاسداران نشسته است. چیزی که هرگز با شرایط ایران کنونی وفق پیدا نمیکند.
همه میدانند که رضا شاه (پدر بزرگ رضا پهلوی) در سال۱۹۲۱ با یک کودتای انگلیسی سر کار آمد. در سالهای قبل از جنگ جهانی دوم بههیتلر نزدیک شد و در سال۱۹۴۱ متفقین و بهطور خاص انگلیسیها او را از سلطنت خلع و روانهٴ تبعید کردند و پسرش را بهجای او نشاندند. در سال۱۹۵۳ شاه، دولت ملی دکتر مصدق را با یک کودتا که توسط آمریکا و انگلیس طراحی شده بود برکنار کرد و ۲۵سال با حمایت کامل آمریکا بر سر کار بود. اما شرایط بهآن زمان بر نمیگردد و هیچ حمایت خارجی قادر نیست نظامی را که اکثریت مردم ایران سرنگون کردند دوباره بهکار برگرداند.
نیاز بهیادآوری نیست که در افغانستان و عراق با وجود اینکه سلطنت با یک کودتا سرنگون شده بود وقتی آمریکا این دو کشور را در سال۲۰۰۱ و ۲۰۰۳ اشغال کرد، تلاشهایش برای بازگرداندن سلطنت بیحاصل بود.
آنچه مهم است اینکه تلاشهای رضا پهلوی و شبه ائتلافهای موقتی که با برخی از سلبریتیها سرهمبندی میکند و کارزارهای خارجیاش نه تنها برای رژیم آسیبزننده نیست، بلکه رژیم از آنها استقبال میکند. چرا که اذهان را از مسئلهٔ اصلی منحرف میکنند، یعنی سرنگونی رژیم که مستلزم منحلکردن سپاه پاسداران و نیروهای سرکوبگر است. هدف این تلاشها همچنین تحتالشعاع قرار دادن آلترناتیو دمکراتیک رژیم یعنی شورای ملی مقاومت ایران است.
رضا پهلوی و نظام سلطنت در ایران بهعنوان مظهر دیکتاتوری تلقی میشوند و شعارهای مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر در قیام کنونی ایران، شهرهای سراسر ایران و همچنین خارج کشور را فراگرفته است. در جمعهٔ اخیر هم بهطور گسترده در زاهدان مرکز استان سیستان و بلوچستان مردم همین شعار را تکرار میکردند.
تا آنجا که بهقانونگذاران در دو سوی آتلانتیک برمیگردد، مواضعشان را بارها و بهقاطعانهترین صورت ابراز کردهاند، از جمله:
در بیانیهٔ ۲۱۰نمایندهٔ پارلمان اروپا که در دسامبر۲۰۲۲ اعلام شد، ضمن اشاره به «کانونهایشورشی و اپوزیسیون سازمانیافته که با ریسکپذیری جدی برای ایفای نقش حیاتی در سازماندهی و تداوم این اعتراضات و درعینحال تشکیل جبهه مقاومت در برابر سرکوب اقدام میکنند»، به «اتحادیه اروپا، نمایندهٔ عالی در امور خارجی و معاون کمیسر اروپا، سازمان مللمتحد و کشورهای عضو» برای «بهرسمیتشناختن خواست دمکراتیک مردم ایران، جنبش مقاومت سازمانیافته و حق آنها برای ایجاد یک ایران آزاد، دمکراتیک و مبتنی بر جدایی دین و دولت» فراخوان داده شده است.
در یک کنفرانس مطبوعاتی در روز ۱۹بهمن قطعنامهٔ شمارهٔ۱۰۰ کنگرهٴ آمریکا که با حمایت مشترک ۱۶۶نمایندهً از هر دو حزبً ثبت شد. این قطعنامه «از مبلغان یک جمهوری دمکراتیک، مبتنی بر جدایی دین و دولت و غیراتمی در ایران حمایت کرده» و با برنامهٔ ۱۰مادهیی پرزیدنت اپوزیسیون خانم مریم رجوی برای آینده ایران ابراز حمایت میکند که خواستار حق جهانشمول رأی، انتخابات آزاد و اقتصاد بازار است و مدافع برابری زنان و مردان، برابری مذهبی و قومیتی و یک سیاست خارجی مبتنی بر همزیستی مسالمتآمیز و یک ایران غیراتمی است». این قطعنامه اعلام میکند که «تصمیم گرفته شد که مجلس نمایندگان» «در کنار مردم ایران ایستاده است که از حقوق خود برای آزادی علیه سرکوب بهصورت مشروع دفاع میکنند و کشتار وحشیانهٴ تظاهر کنندگان را توسط رژیم ایران محکوم میکند» و «حق مردم ایران را برای مبارزه در راستای استقرار یک جمهوری دمکراتیک، مبتنی بر جدایی دین و دولت و غیراتمی در ایران بهرسمیت میشناسد».
یک بیانیهٔ دیگر توسط ۲۵۰تن از نمایندگان مجلسین انگلستان از همهٔ احزاب این کشور، (این نمایندگان) حمایت خود را از قیام سراسری مردم ایران، مقاومت ایران و برنامهٔ ۱۰مادهیی خانم رجوی برای ایران آزاد و شورای ملی مقاومت ایران بهعنوان آلترناتیو دمکراتیک رژیم آخوندی ابراز کردند (و آنرا) شایستهٴ حمایت همهجانبه شناختند. بیانیه خاطرنشان میکند: کانونهایشورشی و مقاومت سازمانیافته توسط مجاهدین خلق ایران با ریسکپذیری بسیار در سازماندادن و تداوم این اعتراضات و مقاومت در برابر سرکوب نقش جدی ایفا میکنند.
آنها خطاب بهسازمان ملل متحد، کشورهای عضو آن و سایر سازمانهای بینالمللی خاطرنشان کردند که «مردم ایران یک آلترناتیو دمکراتیک دارند که اهداف آن در برنامه ۱۰مادهیی ارائهشده توسط خانم مریم رجوی، رئیسجمهور منتخب شورای ملی مقاومت ایران شرح داده شده است. این جایگزین شایستهٴ حمایت همهجانبه است».
در بیانیهٔ مشترک ۱۲۰پارلمانتر بلژیکی که در نوامبر۲۰۲۲ در حمایت از قیام مردم ایران برای دموکراسی صادر شد آمده است:
معترضان شعار میدهند: «مرگ بر خامنهای» و «مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه، چه رهبر».
رهبر اپوزیسیون ایران مریم رجوی اعلام کرده است: «مردم ایران، بهخصوص زنان و جوانان، برای سرنگونی این رژیم و تحقق آزادی، قیام کردهاند. آنها از سرکوب بیرحمانهٴ آخوندها، دشمنی آنها با زنان، تبعیض مذهبی و فقر، بهتنگ آمدهاند».
کانونهایشورشی... مجاهدین و مقاومت سازمانیافته با ریسکپذیری جدی، جبهه مقاومت را علیه سرکوب بهپیش میبرند تا این اعتراضات را سازماندهی کنند و تداوم ببخشند.