نگاهی به افشاگریهای اتمی مقاومت ایران - مسعود رجوی ۲۰شهریور۱۳۸۹
هشت سال پیش در همین ایام بود که مقاومت ایران تأسیسات پنهان رژیم رو برای بمبسازی فاش کرد. در این سالها مقامهای آمریکایی از رئیسجمهور تا وزیر خارجه و رئیس شورای امنیت ملی، و کارشناسان بارها و بارها بر روی همین حقیقت انگشت گذاشتند
اول بار در ۲۲شهریور سال۸۳ بود که خانم رایس در مقام مشاور امنیت ملی رئیسجمهور آمریکا، گفت ما که خبر نداشتیم و فیالواقع یک گروه مخالف ایرانی بود که نیروگاه غنیسازی اورانیوم رو در نطنز فاش کرد.
کاندولیزا رایس:
چهار روز بعد از اون وزیر خارجه وقت آمریکا کالین پاول، در ۲۶شهریور سال۸۳ گفت بله آنچه که ورق را چرخاند، اطلاعات مخالفان ایرانی بود.
در بیستم آبان همان سال هم پاول وزیر خارجه آمریکا گفت که اطلاعاتی که مخالفان رژیم ایران فاش کردند نشان میدهد که این رژیم روی طرحهای تسلیحات اتمی کار میکند. مخصوصاً برای گذاشتن کلاهک اتمی روی موشکهاش
کالین پاول:
و بعد از اون رئیسجمهور آمریکا، جرج بوش سه بار در ۲۹بهمن سال۸۳، در اول اسفند سال۸۳ و در ۲۶اسفند سال۸۳ بر روی همین حقیقت انگشت گذاشت و گفت که ما متوجه شدیم که رژیم ایران بهطور مخفیانه به غنیسازی اورانیوم مشغول است، این واقعیت دارد چون یک گروه ایرانی بود که موضوع را فاش کرد.
جرج بوش:
در مصاحبه با روزنامه فرانسوی گفت که این یک گروه ایرانی مخالف بود که زنگ خطر را نزد آژانس بینالمللی انرژی اتمی به صدا درآورد، و برنامه اتمی رژیم را به دنیا نشان داد، و در ۲۶اسفند سال۸۳ آقای بوش تصریح کرد که رژیم ایران برنامه هستهییاش را پنهان کرده بود، برنامه فاش شد، نه بهخاطر اینکه اونها از آژانس بینالمللی انرژی اتمی یا معاهده منع تکثیر تبعیت کرده باشند یا خودشان گفته باشند، نه، بلکه بهخاطر اینکه یک گروه مخالف این را به جهان نشان داد.
حالا علاوه بر رئیسجمهور، معاون رئیسجمهور در ۱۶آذر سال۸۶ گفت که اگر به یاد داشته باشید در سال۲۰۰۲ برنامه های رژیم توسط اپوزیسیون این رژیم بود که فاش شد.
بعد از آن هم خانم رایس در مقام وزیر خارجه در سال۸۳ که در مقام رئیس شورای امنیت ملی آمریکا بود، در مقام وزیر خارجه هم ۷بار بهمناسبتهای مختلف در فروردین ۸۴ در لسآنجلس تایمز، در ۱۰فروردین مجدداً با روزنامه دی ولت، با سی.بی.اس، با تلویزیون سی.ان.ان و در سایت رسمی وزارتخارجه گفت که یک گروه مخالف بود که جهان را بیدار کرد.
از جمله در مهر سال۸۴ پرسید که خب اگر رژیم چیزی برای پنهان کردن نداره، چرا این فعالیتها وقتی برای ما شناخته شد که مخالفان ایرانی اون را فاش کردند؟
کاندولیزا رایس در مهر ۸۵ که گفت، این را بیاد داشته باشید که ما از طریق اپوزیسیون ایران از وجود چنین سایتهایی مطلع شدیم.
و در ۳۰خرداد سال۸۷ مجدداً تأکید کرد که مشکل با رژیم ایران اینه که اونها همیشه میتونن راهی برای فریب دادن پیدا کنن. بازرسهای آژانس مدتهای طولانی است که در ایران هستند، باینحال ما از طریق گزارشهای مخالفان ایران است که متوجه این فعالیتهای پنهان میشویم.
سخنگویان وزارتخارجه هم در این سالها مکررا این را گفتهاند.
صدای آمریکا هدلی:
استفان هدلی، رئیس شورای امنیت ملی آمریکا هکذا!
و هانس بلیکس کارشناس ارشد و نماینده ویژه که در آذرماه سال۸۶گفت که بدون شک این این گروه مقاومت ایران بود که برای اولین بار برنامه هستهیی رژیم را افشا کرد
و بعد هم بازرسان ملل متحد، از جمله یک بازرس آمریکایی که خودش گفت، در آذرماه سال۱۳۸۳ که بازرسها ۱۸سال برنامه هستهیی رژیم را ندیدند و فقط موقعی پیداش کردند که یک گروه مخالف ایرانی که از قضا توسط آمریکا بهعنوان تروریست نامگذاری شده از این برنامه پنهان پردهبرداری کرد.
سی.ان.ان:
بله ما با افتخار ملی و میهنی تا آنجا که در توان داریم قطعاً که نمیگذاریم رژیم به بمب اتمی مسلح و تجهیز بشود. با درود به همه مجاهدان، پیش رزمان، قهرمانان و دست اندکاران این تلاشهای شگفت برای افشای بمبسازی رژیم، تردیدی نیست که مقاومت ایران از بابت بیدار کردن جهان در این زمینه از بابت هشدار نسبت به چنین خطری شایان یک قدرشناسی تاریخی است. جیغ و دادهای رژیم علیه مجاهدین بیعلت نیست، در تمام این سالها ادعا میکرد که مجاهدین اخبار و گزارشها و اطلاعات خودشون رو از اسراییل یا آمریکا میگیرند، مطمئن باشید که این کد کد دریافت اطلاعات از اسراییل و آمریکا هرکه بگوید یا هرکی گفته باشد بدون ذرهیی شک و شبهه سرنخ رو که بگیریم در انتهای این رشته به وزارت بدنام و مأموران پیشانی سیاه یا گمنام خواهیم رسید. اگر که رژیم این را نگوید پس چه بگوید.
به نظر میرسد که در اثر همین ضربات رژیم بدجور دچار سرگیجه و سرسام شده، بیدریغ و بیدنده و ترمز. یک روز خبر دستگیری ما را میدهد، یک روز خبر فوت، یک روز خبر از کشته شدن او نهم در آمریکا، و انواع و اقسام احکام و ورق پارههای دستگیری و استرداد یک روز به یاوه میگوید انترپل در پی دستگیری ماست. یکروز هم ما را دچار انواع و اقسام بیماریها میکند. و یک روز هم دل خود را خوش میکند که بهزودی آمریکا ما رو دست بسته به رژیم خواهد داد. یک روز میگه قرار است بهزودی به عربستان منتقل بشند، یک روز میگه مجاهدین ریختند و همه پروندههای خودشون رو در محکمه جنایی عراق سوزوندند و از بین بردند و دیگر پروندهیی نیست. یک روز دومرتبه از طریق روزنامه البینه الجدیده میگه نه مقداری از پروندهها باز باقی است (خنده). و اخبار مستمر در مورد همکاری مجاهدین با القاعده در ناآرامیهای عراق و یک روز هم اینکه ملا قسم و آیه میخورد که هفتاد درصد از کسانی که توی قرارگاه اشرف هستند بهزور و به اجبار در آنجا ماندهاند.
... میبینید که هر روز به ابعاد سرگیجه و سرسام و پرتوپلا گفتن افزوده میشود. بیشتر میشود که کمتر نمیشود و سرانجام سفیر رژیم خبر میده از شورشهای مکرر در قرارگاه اشرف (خنده) آن چنان که اون خبرنگار آمریکایی گفته بود، به نظر میرسد که رژیم، مجاهدان اشرف رو ببرهایی در قفس میبیند که بسیار خطرناک و بسیار ترساننده هستند. در مورد عملیات فروغ جاویدان، پس از سالها سرکردگان رژیم یکی پس از دیگری به صحنه آمدند و هنوز هم ادامه میدن و نکاتی رو میگویند که مؤید گزارش ستاد فرماندهی در همان ۲۲سال پیش است.
از جمله یکی از سرکردگان رژیم به نام ویسی، میگوید که بعد از بسیج خمینی، ۲۵۰گردان، در کرمانشاه، دستاندرکار نبرد و رویارویی با مجاهدین بودند، این علاوه بر نیروهای رسمی ارتش و سپاه و هوانیروز رژیمه.
دیپلوماسی آخوندی اینچنین بیدنده و ترمز، ترس و لرز خودشو نسبت به کانون استراتژیکی نبرد، به نمایش میگذارد... بگذارید ببینیم که در پایان این زورآزمایی تاریخی، چه کسی بر چه کسی پیروز خواهد شد؟ خلق یا ضدخلق؟ مجاهد خلق یا رژیم؟
جنگ یا صلح با فاشیسم مذهبی؟
مسعود رجوی – ۷آبان ۱۳۸۶
آخوند یونسی نیز در ۲۵اسفند۸۳ نیز در تلویزیون رژیم گفت:
«این حق را دنیا به ما داده، تعهد بینالمللی است این حق را به ما دادند و سالیان سال هم هزینه کردیم، هزاران نفر هم تربیت شدند، بودجههای هنگفتی هزینه شده تا ما به اینجا برسیم. آیا ملت به دولت اجازه میده که از این حق صرفنظر کنه. نظرسنجیهایی که شده، مردم بهطور قاطع نظر دادن که باید دولت در اعمال این حقش پافشاری بکنه و جالب اینجاست که تنها نقطه وفاق ملی هم, این است. یعنی حتی مخالفان جمهوری اسلامی بجز گروهک تروریستی منافقین، اکثر گروههای مخالف، اونها هم در این جهت بهعنوان یک حق ملی دفاع میکنه از موضع جمهوری اسلامی. در اینجا فقط این گروهک جاسوسه که نظرش این نیست. ولی بقیه گروههای برانداز و مخالف و آرام و ساکت، انواع اقسامشون در این جهت موضع جمهوری اسلامی را دارند و حتی اونها نگران هستند که جمهوری اسلامی نکند در اینجا کوتاه بیاید. بنابراین جمهوری اسلامی یک نقطه بسیار مهمی را پیدا کرده، بهعنوان اینکه مرکزی است، بهانهیی است برای وحدت ملی. یعنی ما میتونیم همه در یک نقطه متمرکز بشیم. در این موقعیت که ما رسیدیم، اصلاً حق داریم از این حق صرفنظر بکنیم؟ دولت همچنین حقی ندارد، هیچکس حق ندارد. . ». .
رژیم پوسیده آخوندی دو راه بیشتر ندارد:
یا عقب بنشیند و جام های زهر زنجیرهای را یکی پس از دیگری سر بکشد تا بالمال طلسم اختناق درهم بشکند.
یا با انقباض و میلیتاریسم هر چه بیشتر، به پیشروی و ماجراجویی روی بیاورد تا ضربات و عواقب بعدی آن را تحمل کند.
لکن تا آنجا که به ما مربوط میشود، گفتهایم و تکرار میکنیم که میخواهیم رژیم هر چه سریعتر پس بنشیند، هر چند که این فرض بسیار بعید بهنظر میرسد، اما در اینصورت قیمت هر چه کمتری میپردازیم. از این رو، با قطع و یقین میگوییم: بفرمایید عقب بنشینید، خواهش میکنیم عقب بنشینید و واپس بتمرگید! در اینصورت مردم ایران و جوانان مبارز و مجاهد این میهن، خوب میدانند شما را با ارتش قیام چگونه جارو کنند و به زبالهدان تاریخ بریزند!
لطفا به اشتراک بگذارید: