چه_نشاطی؟!!!

چه_نشاطی؟!!!


 

با سفره بی نان و نمکدان، چه نشاطی؟


با داغ جوان، گوشه زندان، چه نشاطی؟


با غصّه‌ی کم آبی و خشکیدگی خاک


در تفرش و کرمان و خراسان، چه نشاطی؟


با مُعضل اشرافیّتِ بیت وزیران


در شهر لواسان و جماران، چه نشاطی؟


با طفل یتیمی که به تاریکی شب‌ها


خوابیده به سرمای خیابان، چه نشاطی؟


وقتی برود پول من و مردم ایران


تا ونکوور و بالی و تایوان، چه نشاطی؟


تا در شرر زلزله‌ها کودک میهن


جان داده به کولاک زمستان چه نشاطی؟


تا خوردن اموال فقیران و ضعیفان


آسان شده بر جمع مدیران، چه نشاطی؟


تا دفتر آزادی ما، مشق ندارد


در خاطر یاران دبستان، چه نشاطی؟


تا گوش شما بر غم مردم شنوا نیست


بر چهره پیران و جوانان، چه نشاطی؟

لطفا به اشتراک بگذارید: