به‌نظر می‌رسد بمبها و موشکهایی که بامداد شنبه ۲۵فروردین به‌سوی مراکز تولید و توزیع مواد سمی شیمیایی بشار اسد روانه شد، به‌لحاظ سیاسی به نظام آخوندی اصابت کرده است. چرا که به اذعان برخی مهره‌ها و تحلیلگران خود رژیم همه نیروهایی که امروز در سوریه از بشار اسد حمایت می‌کنند به دعوت و پیگیری حکومت آخوندی در آنجا حضور دارند و منشأ حضور روسیه، حزب‌الله لبنان و سایر نیروهای تروریستی دست‌نشانده در سوریه، حکومت ایران است.
از سوی دیگر اگر‌چه در حال حاضر روسیه نیروی اول و هژمون در سوریه است، اما حفظ بشار اسد، برخلاف حاکمیت آخوندی، برای روسیه استراتژیک نیست و به بود و نبود آن گره نخورده است.
از این رو است که واکنش آن در قبال این حمله این‌چنین هیستریک و وحشت‌آلود است، تا آنجا که خامنه‌ای خودش بلافاصله به صحنه آمد و علیه آن واکنش نشان داد.
پس از آن نیز شاهد تبلیغات گسترده دستگاه تبلیغاتی و انبوهی اظهارنظرها از سوی مهره‌ها و رسانه‌های آن بودیم.
در وا کنش به ضرباتی که بر بشار اسد و رژیم در این حملات وارد شد، علی خامنه‌ای دجالگرانه هدف آن را نه سوریه، عراق و افغانستان بلکه «ضربه به امت اسلامی و اسلام» می‌داند. (تلویزیون رژیم ۲۵فروردین ۹۷)
واضح است که امت اسلامی و اسلام و کدهایی از این قبیل در فرهنگ حاکمیت آخوندی اسم مستعار حاکمیت فاسد ولایت فقیه است.
یکی از عوامل باند خامنه‌ای به نام سعدالله زارعی نیز به‌نقل از جان بولتون مشاور امنیت ملی آمریکا می‌گوید: «سوریه یک سایه است، هدف اصلی ایران است».
این مهره باند خامنه‌ای ضمن اشاره به نقش مشاور امنیت ملی آمریکا در این حمله اذعان می‌کند از آنجایی که نقش اساسی در حفظ بشار اسد را حاکمیت آخوندی ایفا می‌کند و حتی «هر کسی که امروز در سوریه از جمله حمایت از تمامیت ارضی سوریه و دفاع از مردم و نظام حکومتی آنان قرار دارد به دعوت و پیگیری ایران در آنجاحضور دارند» (خبرگزاری فارس ۲۵فروردین ۹۷) بنابراین هدف حمله، حاکمیت آخوندی بوده است.
هرمیداس باوند دیپلومات سابق نیز با طرح این سؤال که «پیام حمله صبحگاهی آمریکا به سوریه چه بود؟»، ضمن ابراز سوز و گداز از بی‌عملی روسیه و این‌که روسیه «غیر از محکومیت لفظی اقدامات دیگری انجام نخواهند داد»، به نظام هم توصیه می‌کند که فراتر از محکومیت لفظی هیچ اقدام دیگری نکند و هیج واکنشی نشان ندهد و «در همین حد که محکوم کند و یا به‌درستی بگوید این موضوع، آینده سوریه را مشکل‌تر و طولانی‌تر خواهد کرد، کافی است».
قدیری ابیانه یکی دیگر از سفرای سابق رژیم نیز«هدف نهایی آمریکا، انگلیس و فرانسه از حمله به سوریه، را رویارویی با ایران» می‌داند، چنانکه قصدشان از «محاصره حزب‌الله به‌عنوان مقدمه لازم برای رویارویی با ایران بود.درحقیقت هدف غایی غربیها رویارویی با ایران بوده».
مهدی مطهرنیا، یکی از عناصر باند روحانی، در وحشت از پیامدهای حمله به تأسیسات شیمیایی بشار اسد در سوریه توصیه می‌کند: «باید کلاه خود را محکم بچسبیم تا توفان آن را از سرمان برندارد و پایه‌های خود را چنان مستحکم و اطرافمان را چنان مقاوم کنیم که اگر گردباد هم به‌وجود آمد ما را از زمین برنکند. ما باید حداکثر تلاشمان را بکار گیریم که خود را از این منازعه بیرون بکشیم».
همان‌طور که از اظهارنظرهای عناصر هر دو باند برمی‌آید واقعیت این است که پس از بشار اسد، این نظام آخوندی است که زیان‌کننده اصلی حمله به تأسیسات شیمیایی بشار اسد است.
پیش از این بارها جامعه بین‌المللی بر این موضوع تأکید کرده که حاکمیت آخوندی سرمنشاء بسیاری از درگیرها در کشورهای منطقه است و می‌بایست از دخالت در سوریه و دخالت در امور داخلی سایر کشورهای منطقه دست بردارد.
نیکی هیلی، سفیر آمریکا در سازمان ملل‌متحد، در جلسه شورای امنیت به صراحت اقدامات حکومت آخوندی در کشورهایی مانند سوریه و یمن را سرمنشأء مصائب انسانی ناشی از درگیریهای نظامی در خاورمیانه خواند و اضافه کرد رژیم ایران منبع اقدامات بی‌ثبات کننده‌یی است که تقریباً به تمام منطقه خاورمیانه سرایت کرده است...
به‌نظر می‌رسد اکنون زمان آن رسیده است که این حاکمیت که سالیان با دخالت شریرانه‌اش در منطقه «باد می‌کاشت»، اکنون «توفان درو کند»، آن‌چنان که آن مهره (مهدی مطهرنیا) اذعان می‌کند «توفان سهمگینی در منطقه برخاسته است و امکان وقوع گردبادی افزایش پیدا کرده است» و در وحشت از این توفان است که به نظام توصیه می‌کند که «در ابعاد گوناگون تغییر موضع دهد» و پای زهرخورانهای بعدی بیاید.