چیزی در زیر پوست شهر و زیر پوست جامعه می‌جنبد، می‌جوشد و بی‌وقفه پیش می‌رود. این را همه در رژیم حس می‌کنند. در تشبیهی دیگر، آخوند خاتمی حال و روز سرنشینان کشتی نظام را با خواندن شعری چنین توصیف می‌کند:
شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل...
انصافاً توصیف دقیقی است. بله اکثراًًدر توصیف واقعیت موجود، درست می‌گویند، آنجایی که کمیتشان لنگ می‌زند، از چاره و راه‌کار حرف می‌زنند. مثلاً تلویزیون رژیم در روز ۲۴فروردین اظهارات حسن رسولی از مهره‌های اصلاح‌طلب را پخش کرد که می‌گفت: «من به صراحت عرض می‌کنم ما در شرایط فعلی که عمده شکافهای موجود در جامعه مون در حقیقت فعال شده شکاف نسلی مون فعال شده شکاف جنسیتی مون فعال شده شکاف قومی شکاف مذهبی، فقر، تهدیدهایی که از بیرون چه در منطقه و چه در سطح دنیا هست من فکر می‌کنم که سه راه بیشتر نیست: یا تداوم وضع موجوده که آنچه که من احساس می‌کنم زیر پوست شهر و جامعه میگذره از وضع موجود راضی نیست.
گزینه دیگر این هست که خدایی نکرده با یک ناآرامی گسترده‌تری از جنس آنچه که در دیماه دیدیم مواجه بشویم که در آن صورت ثبات و امنیت ملی بخطر می‌افتد و ممکن هست خدایی ناکرده سرنوشتی مثل سوریه یا لیبی پیدا بکنیم».
آخوند منتجب نیا همسو با باند روحانی در روز ۲۵فروردین گفت: «آن چیزی که مورد نظر معترضان بوده، باآن‌چه که مورد نظر منتقدان نظام بوده، کاملاً متفاوت است. این جریانی که در دی ماه رخ داد،.... معلوم هم نیست که خاتمه پیدا کرده باشد. اما امیدواریم که تکرار نشود».
محمدجواد حق‌شناس از باند روحانی که قبلاً رابط قضاییه آخوندی و وزارت بدنام اطلاعات بود نیز از تپشهای زیر پوست جامعه گفت: «انقلاب یک اعتراض عمومی توسط آحاد جامعه است و قطعاً انقلاب با یک جنبش و شورش و یا قیام فرق دارد. علت این‌که جوانان ما می‌آیند و برای گلایه از مشکلات موجود در ۸۰شهر کشور تظاهرات می‌کنند چیست و این درد را به کجا ببریم. اما نکته‌یی که وجود دارد، این است که نگوییم جوانی به خیابان نیامده و ۲۰جوان کشته نشدند. اگر اشکالی در نظام جمهوری اسلامی وجود دارد باید به اصلاح آن بپردازیم و بدانیم که اگر قلبی دچار مشکل شد، باید از طریق رگ، عمل آنژیو انجام داد تا قلب بیش از این آسیب نبیند». (سایت حکومتی جماران ۲۵فروردین).
جلیل رحیمی عضو مجلس ارتجاع هم گفت: «در شرایطی که اوضاع بهم ریخته و نابسامان است باید آرامش و امید را به جامعه تزریق کنیم اما وقتی تنش، ناامیدی، درگیری و اختلاف‌نظر را به جامعه تزریق می‌کنیم نتیجه این می‌شود که.... فکر می‌کنند اگر دولت را ناکارآمد، شکست خورده و ناتوان جلوه دهند، برجام را شکست خورده تعریف کنند و ایران را در حال جنگ با آمریکا و عربستان ترسیم کنند، این باعث می‌شود دولت آقای روحانی ناکارآمد باشد و شانس آنها برای دولت آینده بیشتر شود در حالی‌که آنها ته قایقی را سوراخ می‌کند که اگر پایین برود چپ و راست با هم غرق می‌شوند».(خبرگزاری حکومتی ایسنا ـ۲۵فروردین).
آخوند احمد خاتمی نیز در روز ۲۳فروردین نسبت به بهم ریختگی درون نظام در اثر تکانهای زیر پوست نظام گفته بود: «مشکلات فتنه‌ها را تمام شده تلقی نمی‌کنیم ما، آنهایی که سفره فتنه‌ها رو جمع می‌کنند همین متدینین‌اند... به‌جای این‌که به فتنه‌گران بگویند فتنه را کنار بگذارید می‌گویند فتنه متنه یعنی چی؟... رهبری هنوز هم می نالند از فتنه‌گران. سوء حال اینه که برخی از مسئولان عناصر حزب‌اللهی را عنصر نامطلوب تلقی کنند عنصری که در جنس نظام اسلامی‌ست همین حزب‌اللهیها همین متدینین هستند... »
آنچه که در اظهارات هراسناک مقامات و مهره‌های نظام دیده می‌شود فقط بیان درد است. اما هیچ‌یک راهی برای درمان نشان نمی‌دهند. این وضعیت بن‌بست در واقع بیان حرف مردم و مقاومت ایران است که می‌گویند از درون این نظام راه‌حلی برای بحرانهای گریبانگیر کشور در نمی‌آید چرا که مشکل اصلی خود این نظام است که مقدم بر هر راه‌حلی باید صفحه تاریخ ایران حذف شود.