چنگی برای سیاره‌ٔ غمناک من

سیاره غمنام من



چنگ بزن!


سنگ سخنگو


ابر رمیده


گیسوی باران


باد مهاجر


نسیم خوشه‌چین


قبای سرو


بال شکسته


آهوی گریزپای آرزو!


چنگ بزن!



بیدبن مجنون!


با سایه‌هایت این‌جا فرود آی!


ـ خاکسار مغرور ـ


سایه افکن


چنگ بزن!



چنگ زنید!


اجرام زمین


ستارگان گونه‌سرخ


نشانه‌های انسان


 شکوفه‌های رنج


جاده‌های خیالینِ خاطره‌افشان


دختران متلاشی بر سنگ‌های غربت!


تاریخ‌های سنگ‌سار گشته در زهدان زنان


رؤیاهای زیرینِ معدنهای ویرانه


اسیران دلتنگ پرده‌های آهنی


مادران تبعیدیِ جزایر بی‌بازگشت زندگی


کودکان خوشه‌چینِ اضطراب‌های معصوم


مرجانهای اعماق


چنگ زنید!



چنگ بزن!


اتمسفر هوا


سنگ خورشید


نقرهٔ رؤیاساز ماه


خواب غم‌هایم را برهم زن!


انسان رؤیاهایم را به کناری بگذار!


چنگ بزن!



چنگ بزن!


برهنه از جامه‌های اندوهم کن


پوشیده از عشق‌های دلتنگم


محجوب الماس‌های یـادم را به من بده


زخمه‌ی زخم‌های بـازم را پرده افکن


والاتباریِ عشق‌های سیاره‌ام را محتشم دار!


چنگ بزن...!



س. ع. نسیم




لطفا به اشتراک بگذارید: