وقتی که دروغکوها و بازیگران ناجی ملت میشوند!
قیام دیماه ۹۶، همه چیز را در سپهر سیاسی ایران با تعیینتکلیف تمامی باندهای حاکم تغییر داد. عدهیی از مهرههای رژیم که وخامت اوضاع را بو کشیدهاند میخواهند در جنگ قدرت، گلیم باند خود را از آب بیرون کشیده، دستان خون آلود خود را پنهان کنند و با تاکتیک فرار به جلو، ولیفقیه نظام را که عامل اصلی همه جنایتها است در ببرند.
یکی از این افراد جوانکی اطلاعاتی است به نام رائفیپور که در یک سخنرانی از اعدامها و جنایتهای خلخالی حرف میزند، البته بدون آنکه بگوید خلخالی منصوب کی بود و با اجازه و دستور چه کسی آن جنایتها را میکرد، گفت: «جریانهای افراطی و تفریطی هم خیلی جالبه توی انقلاب، اینها هم بد گندهایی زدند به کار ما». وی ادامه میدهد: «خلخالی کتاب نوشته گفته بود که… جزء برنامههایش این بود که قبر کوروش را و تختجمشید را با بولدوزر صاف کند، زمین فوتبال تحویل ملت بدهد. این آدم [خلخالی] در مدح محمد خاتمی ببینید چه صحبتهایی کرده! پیام فضلینژاد یک مصاحبه دارد با خلخالی، پیدیافاش هست تو اینترنت برید بخوانید به ایشون میگه ماجرا در مورد شما نقل شده که وایستادید مثلاً ۲۰نفر ۳۰نفر چقدر آدم وایستادند یکهو گفتید یکی در میان چپ و راست وایستید بعد گفتید اینوریها اعدام، اینوریها حبس ابد. بعد یکهویی گفتی نه نه نه اینوریها اعدام اینوریها حبس ابد. میگه چرا عوض کردی؟ میگه اون ته صف یک نفر خندید از این حبس ابدیها که جان سالم بدر آورد میخواستم حال اون رو بگیرم…».
خب از این مهره اطلاعاتی، رائفیپور که از تبلیغاتچیهای خاص خامنهای است باید پرسید: کی متوجه این جنایتها شدی؟ تا حالا چرا راجع به آن حرف نمیزدی؟ چرا نمیگویی که چه کسی این چنین دست مطلقاً باز به خلخالی داده بود؟ و مگر خلخالی تنها بود؟ مگر همین شیوه اعدامهای برقآسا از فردای ۳۰خرداد در سراسر کشور شروع نشد؟ مگر لاجوردی چندین برابر خلخالی اعدام نکرد؟ مگر در سال ۶۷، ۳۰هزار نفر از زندانیانی را که خود رژیم آنها را محاکمه و به زندان محکوم کرده بود، قتلعام نکرد؟ چرا دربارهٔ اینها حرف نمیزنید؟
آری، قیام دیماه ۹۶، همه چیز را در سپهر سیاسی ایران تغییر داد. یکی از آخوندهای ریزشی رژیم به نام دانشمند هم حرفهایی دربارهٔ مفتضح شدن دو باند حاکم زده که به زحمت شنیدنش میارزد، وی میگوید: «آقای مدیرکل آقای وزیر آقای رئیسجمهور آقای مسئول اگر بدانی آقا دزده و میدانی ریگ به کفشش است و بهش پست دادی به تمام جنایتی که کرده تو هـــــــــــم شریکی این رو بفهم». بعد هم برای در بردن خودش و ولیفقیهش میگوید: «چپی و راستی چیه! اینور و اونوری یعنی چی؟ اصلاحطلب و نمیدونم اصولگرا تمام اینها حقهبازی است. همه اینها کلک است. همه اینها کلاه سر مردم است، اصلاحطلب کیلویی چند؟ اصولگرا کیلویی چند؟ اینها تمام درب و دکان است تمام اینها بازیه مردم بازی نخورید گول این اصطلاحات رو نخورید».
ادامه اعترافات این آخوند تنها مبین این است که اوضاع نظام چقدر از نظر خودشان درهمریخته است که چیزی برای دفاع در آن نمانده است. و تمام تقلایشان این است که «سر» را نگهدارند. ببینید این آخوند با چه غلظتی در مورد باندهای حکومتی میگوید: «همه بازیه، خدا شاهده همهشون بازیگرند همه دروغ میگویند، چپ و راست، یعنی چه؟ به مردم برسید، شما نمیدانید این ملت زیر فقر دارند میمیرند؟ شما نمیدانید ملت فشل شدند؟ بازار خوابیده مملکت بلوکه شده مردم نفس نمیتوانند بکشند نمیدانید؟ یا خودتان رو به کری و کوری زدید؟ چپ و راست چیه برسید به داد مردم».
دجالیت آخوندی هم مثل دروغگویی، فراموشی میآورد. یادش رفته در یک جمله قبل همه را دروغگو و بازیگر لقب داده و یک جمله بعد همان دروغگو ها و بازیگران را میخواهد ناجی ملت کند میگوید: «به داد مردم برسید».
باید گفت تاریخ مصرف این ترفندها گذشته است. کافی است به شعارهای مردم بهخصوص آن شعارهایی که از عمق جامعه داده شده گوش کنید: الکی میگن دشمن ما آمریکا است، دشمن ما همین جاست!
بله دیگر نمیشود دشمن مردم را رنگ کرد و به جای قناری و بلبل آزادی با آن نغمه سر داد.