تقدیم به کودکان شیمیایی شده در دوما
✍️تقدیم به کودکان شیمیایی شده در دوما
?شعر از: الف.مهر
خواب بودم صدای یک موشک، خواب خوش را پراند از سر من
چهرههای دوصد جسد و اسد، شد به خط یکهو در برابر من
شعر را سرفهای زدم که خزید، در گلو گاز خردل و سیانید
پسری در بغل کلاشینکف، داد میزد کجاست مادر من
کودکی نورسیده و کم سن، که پدر نعره میزد اکسیژن
و دمی پیش بستنی میخواست، میکَند جان میان دفتر من
شعر من می شد از درون مسموم، آب می شد دلم چو تکهی موم
یا زنی میگریست نامفهموم، توی چشمان قرمز و تر من
سازمان ملل بیانیه داد ، خبر از گفتگوی آتیه داد
گفت روزی دوبار قرقره کن، ترّه هات ملیح ومحشر من
میشود در درون من آزاد، خشمی همچو بمب هیدروژنی
گرچه نه پیشگویم و نه ژنی ، دیدهام فتح را به منظر من
من که تف کردهام بهصورت ننگ، بعد هم بوسهای زدم به تفنگ
در خشاب سرم چه منتظر است، مرمی کینهی توانگر من