ما بغضهای داخل زندانیم

ما بغضهای داخل زندانیم


ما بیلهای خورده به سیمانیم


ما روحِ دسته جمعی انسانیم


گرچه زیاد زنده نمی مانیم


ما دستهای قفل فرو در هم


ما روی زخمِ باز شده، مرهم


ما پشتِ پشتِ هم، ولی آخر هم


با سوزِ باد زنده نمیمانیم


ما اعتراض کارگران در صف


سقفِ فرود آمده در همکف


در سر هوای میهن و جان بر کف!


ما انقلابِ تود ه ی بی مصرف!


با «مرده باد! » زنده نمیمانیم


ما قهرمانِ داخل زندانیم


شبنامه های توی خیابانیم


بی اعتماد زنده نمی مانیم


با اعتماد زنده نمی مانیم



فاطمه اختصاری



از کتاب بت بزرگ


لطفا به اشتراک بگذارید: