الآن دل تو دل سران نظام قدرقدرت جمهوری آخوندی نیست که نکند تا چند روز دیگر آمریکا از توافقنامه برجام خارج شود. خود خامنهای هم که در این مورد یکماهی است لالمونی گرفته، معلوم نیست آن کٌری خواندنها و برجام پارهکردنها چی شد؟
راستی اگر آمریکا از برجام خارج بشود چه میشود؟
اینها و دهها سئوال دیگر در اذهان بیدار جامعه ایران این روزها که به پایان ضربالاجل آمریکا می رسیم مطرح است.
– راستی در پس اینهمه سروصدا و همهمه و گردوخاک، موضوع اصلی چیست؟
– اصلاً اتمی برای کی و چی؟ اتمی از مردم ایران چه مسئلهیی میخواست و میتوانست حل کند؟
– ۱۳۰ملیارد دلار هزینه کردن برای اتمی شدن چه دردی از دردهای اصلی مردم ایران را درمان کرد؟
– بهراستی چه کسی پاسخگو است؟
خامنهای به چه کسی باید پاسخگو باشد؟ فشار این هزینهها برای اتمی روی دوش کیست؟ این ۱۳۰ملیارد دلار از سفره و رزق و روزی چه کسانی دزدیده شده؟
آیا انرژی اتمی برای رفاه و آسایش مردم ایران بود؟ آیا برای تولید برق و… بود؟ در اینصورت با یکصدم این پول میشد دهها نیروگاه برق گازی در ایران ساخت و مشکل کمبود برق را در تابستان و زمستان حل کرد. میشدبا این ۱۳۰ملیارد دلار هزاران امکان شغلی برای جوانان بیکار فراهم کرد، مدرسه و بیمارستان و جاده و… ساخت.
در مملکتی که نشود از حاکمان آن حسابرسی کرد از این بهتر نمیشود.
اگر در زمان جنگ ضدمیهنی هم امکان حسابرسی از خمینی و ضرورت پاسخگویی از جانب حکومت بود هیچگاه۸سال جنگ ادامه نمییافت و بهقول رفسنجانی هزارملیارد دلار هزینه روی دست ملت ایران نمیگذاشت. خمینی به هیچکس پاسخ نداد که چرا عراق را تحریک به جنگ کرد؟ چرا مردم و شیعیان عراق را علیه حکومت عراق تحریک میکرد؟ بله برخلاف دجالگریهای خمینی این او بود که عامل شروع و استمرار جنگ شد. خمینی بود که جنگ ضدمیهنی را نعمت الهی مینامید و شعار جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم و قدس از طریق کربلا میداد. چرا که در سایه جنگ بود که دهانها را بسته و سگهایش را بهجان مردم انداخته بود که اعتراض نکنند تا بتواند به حکومت ننگینش ادامه بدهد. بله ا گر این حکومت اهل حساب پسدادن و پاسخگویی بود هیچگاه کار به ۸سال جنگ ضدمیهنی نمیکشید، هیچگاه ۱۲۰هزار جوانان گل سرسبد مردم ایران زیر تیغ این جلادان اعدام و تیرباران نمیشدند. کردستان به خاکوخون کشیده نمیشد.
بله نتیجه این عدمپاسخگویی و به تعبیر دقیقتر نتیجه حکومت دیکتاتوری و نبود آزادیها است که اکنون رژیم سالیان است که بدون هیچ حسابرسی امکانات مالی این مملکت را در تنور جنگ سوریه و یمن و… برای بقای حکومت ننگین خود دارد میسوزاند.
❖
آری رژیم میخواست با بهدست آوردن بمب اتم ابرقدرت منطقه شده و هژمونی خودش را بر خاورمیانه تحمیل کند و قدرتهای جهانی هم این هژمونی را بهرسمیت بشناسند، ولی از آنجا که «شتر درخواب بیند پنبهدانه» غربیها هم جنسهایشان را تحت عنوان بازارسیاه و جنس قاچاق با چند برابر قیمت به رژیم قالب کردند و پولهایش را به جیب زدند و هم در لحظهیی که دیگر صلاح ندانستند تحریم پشت تحریم و نهایتا هم بساط اتمیاش را جمع کردند. اکنون هم رژیمی که میخواست هژمون و قدرت یکهتاز منطقه باشد کاسه گدایی و التماس از ابرقدرتها را بهدست گرفته و در پشتپرده یک روز ظریف را با محمل شرکت در شورای روابط خارجی به آمریکا میفرستد و یک روز هم دست به دامان واسطههای منطقهیی شده تا سفارشش را به شیطان بزرگ بکنند، بلکه لطفی به حال رژیم در گل ماندهاش کرده و گرهیی از کارش بگشایند.
اکنون خامنهای بر سر دوراهی مرگباری قرار گرفته است که نمیداند چکار کند و چه تصمیمی بگیرد، خفتان گرفتن خامنهای این روزها به همین خاطر است و در واقع در مقابل خودش برونرفتی نمیبیند. اگر عقبنشینی کند و شرایط آمریکا را بپذیرد که در تعادلقوای داخلی بهشدت تنزل کرده و باید جواب نیروهای خودش و مردم را بدهد. باید شاهد روحیهباختگی و ریزش شدید نیروهایش باشد، و از طرفی با این سیگنالهای ضعف که رژیم از خودش میدهد شرایط و فضا برای قیامهای بعدی و در نهایت سرنگونی فراهم میشود. جدای از این پیامدها رژیم با این عقبنشینی باید شاهد تنزل در تعادلقوای بینالمللی و بهخصوص منطقهیی در سوریه و عراق و لبنان و یمن نیز باشد که رابطه مستقیم با اعتلای خیزشهای داخل دارد.
راه دیگر در مقابل رژیم تقابل و قبول نکردن شرایط آمریکا است که در اینصورت نیز وای به حال رژیم که در زیر ضربات شدید تحریمهایی که مجددا برقرار میشود له و لورده شده و قانونمند این شرایط نیز راه به قیام مردم ایران میبرد. بله به این دلیل است که رژیم بهواقع در بنبست گریزناپذیری واقع شده و سرش بهشدت به دیوار واقعیتهایی که سالها از صدقه سر اروپای مماشاتگر و اوبامای(رویایی برای رژیم) از آن فرار میکرد، خورده است. آری روز حسابرسی نزدیک است.
م. ایمان
مسئولیت محتوای این مطلب برعهده نویسنده است و سایت پیک شادی الزاماً آن را تأیید نمیکند