2چهره روحانی در سفر به استان خراسان رضوی

سخن روز



روحانی در دومین روز سفر خودش به استان خراسان رضوی، در مشهد و در نشست شورای اداری استان سخنرانی کرد. این سومین سخنرانی عمومی او در این سفر و در آستانه پایان مهلت ضرب‌الاجل آمریکا در مورد برجام بود. اما به‌رغم این‌که علی‌القاعده رژیم بایستی در این موقعیت تمام تمرکزش روی این موضوع و پاسخ به آن باشد، ولی روحانی در استان خراسان، این طرح و آن طرح را افتتاح می‌کرد و اینجا و آنجا سخنرانی می‌نمود.


البته با کمی تامل، پیداست که از قضا هدف اصلی روحانی از این سفر این است که بتواند بهانه و محملی داشته باشد برای سخنرانیهای پشت سر هم و گفتن حرفهای مختلف  که مخاطب اصلی‌اش در این حرفها نیروهای خود رژیم است تا بتواند فضا را کنترل کند و در وهله بعد هم هدفش این است که اگر بتواند حرف اصلی خودش را هم بیان کند. مثلاً درباره فضای مجازی و فیلترینگ که این روزها خیلی مطرح است، دوباره همان ژستهایآزادیخواهی خودش را گرفت که بگذارید مردم یک نفسی بکشند! و این‌قدر اذیت نکنید! و این‌که انحصار خوب نیست و من با انحصار مخالفم... یا این‌که ما هم می‌دانیم در پیام‌رسانها و اینترنت مشکلاتی هست. کجا هست که اشکال نداشته باشد. به‌خاطر این‌که یک نفر از پمپ‌بنزین،‌ بنزین گرفته و بعد مال مردم یا خود را آتش زده یا جایی را از بین برده، دستور دهیم تمام پمپ‌بنزین‌ها تعطیل شود؟! نمی‌شود در دنیای امروز؛ آن دوره گذشت. بگذارید مردم نفسی بکشند! و این‌که از طریق اینترنت، ۲۰۰هزار اشتغال ایجاد شده حتی برای خانمهای خانه‌دار!


یا درباره اشتغال؛  همان وعده‌های پوچ و مسخره خودش را تکرار کرد. در مورد بحران ارز هم که نرخ دلار از ۷هزار تومان هم فراتر رفته، به‌طور مسخره و وقیحانه‌یی تلاش کرد که دولت را مسلط به امور جلوه دهد و گویی توانسته این بحران را از میان بردارد.


در مورد برجام اما، روحانی ضمن تلاش برای جواب دادن به حملات باند مخالف که می‌گویند برجام هیچ سودی نداشته و خسارت محض بوده، شرح کشافی در مورد فواید خیلی زیاد برجام داد و این‌که «برجام یعنی سلامت مردم؛ برجام یعنی داروهای نایاب به دست مردم برسد. وسایل پزشکی که می‌آمد مشکل داشت اما امروز بهترین را وارد می‌کنیم. دنیا تحریم ظالمانه غلطی به ما تحمیل کرده بود که خواستیم از روی سر مردم برداریم. نخستین قدم ما این بود».


یا این‌که «ما به اولین قدم در برای رفع ظلم در ماههای اولیه رسیدیم. کاری که کردیم می‌خواستیم به دنیا بگوییم القاء نگرانی راجع به ایران القاء غلطی است. این‌که می‌گویید دنبال بمب هسته‌یی است این توطئه تبلیغاتی است. ایران دنبال بمب نیست. ما خواستیم ایران هراسی را از بین ببریم».


روحانی در مورد این حرف باند مقابل هم که چرا به آمریکا اعتماد کردید؟ و... گفت: «می‌گویند چقدر به دنیا اعتماد دارید؟ هیچ‌وقت ۱۰۰درصد نمی‌شود. همه جا اعتماد میشه کرد اما نسبی. همه جا میشه اعتماد کرد اما نه ۱۰۰درصد؛ ما با کسی توافق نکردیم که اعتماد کنیم ما توافقی کردیم که سازمان ملل آن را تصویب کند که اعتماد ما به سازمان ملل نسبی است». «اگر آمریکا هر اقدام غلطی انجام دهد، بعدها پشیمان خواهد شد و می‌فهمد خطای استراتژیک انجام داده است. بنابراین مردم باید به آینده و زندگی و اقتصادشان و روابط اقتصادی مطمئن باشند».


به این ترتیب روحانی تلاش کرد با مطرح کردن انبوهی حرفهای مختلف که نسبت به موضوع اصلی فرعی محسوب می‌شود حرف اصلی خودش را بپوشاند.


اما حرف اصلی چیست؟


 روشن است که حرف اصلی درباره برجام و جواب به ضرب‌الاجل آمریکاست که نه روحانی در سخنرانیهای این ۲روزه گفت که رژیم چه تصمیمی گرفته و نه خامنه‌ای و نه دیگر سردمداران بالای رژیم.


آنها می‌خواهند این تصمیم را (هر چه که هست) زیر عباراتی یا شعارهایی بپوشانند و به نیروهای رژیم دلخوشی بدهند، اما خبری از حرف اصلی که پاسخ به ضرب‌الاجل است نیست؟


نکته جالب‌تر در سخنرانی دوشنبه ۱۷اردیبهشت روحانی بود که از قضا در رابطه با برجام گفت بله ما واکنش نشان می‌دهیم، ما از برجام خارج نمی‌شویم و این‌که خروج آمریکا از برجام روی ما تأثیر ندارد و در سخنرانی روز قبل در سبزوار هم گفت: «ما راجع به سلاح و دفاع کشورمان با کسی مذاکره نخواهیم کرد، ما هر مقدار سلاح و امکانات، هر مقدار موشک مورد نیاز کشور ما باشد می‌سازیم و انبار می‌کنیم، به کسی ربطی ندارد».


روحانی شیاد حرفهایش نقش پوششی برای پنهان کردن واقعیت دارد. حرف اصلی که او و رژیمش باید صراحتاً بیان کنند این است که آیا شرطهای ۴گانه‌یی را که ترامپ اعلام کرده و ماکرون هم بیان کرد می‌پذیرند یا نه؟


ضمن این‌که در صحبتهای آخوند روحانی معلوم نیست ظریف در سفر اخیر خود به آمریکا، چه قولهایی و چه تعهداتی را پشت پرده به آمریکا داده است، تنها علائمی و نشانه‌هایی از این قول و قرارها دیده می‌شود که البته برای قضاوت نهایی که رژیم چه تصمیمی گرفته، کافی نیست. از جمله:


- آزادی زندانیان یا گروگانهای آمریکایی در ایران که ظریف در همین سفر اخیرش به آمریکا وعده آن را داده است.


- مطرح کردن شتاب‌زده مواد سه‌گانه لایحه اف.آ.تی.اف است که مهره‌های دلواپس مانند آخوند سالک آن را در دیالوگ با لاریجانی در مجلس مطرح کرد و روزنامه رسالت روز ۱۷اردیبهشت هم نوشت: « اف.اِی.تی.اف به ایران هشدار داده است که اگر این ۳لایحه را تصویب نکنید و مفاد آن را عملیاتی نکنید، هم‌چنان در لیست سیاه باقی خواهید ماند... و به‌عنوان یکی از کشورهای پرریسک و غیرهمکار معرفی می‌شوید و هیچ شرکت و بنگاه اقتصادی در جهان با شما معامله نخواهد کرد. دولت ما هم از ترس مرگ می‌خواهد با عملیاتی کردن این ۳لایحه، خودکشی کند!». و کیهان خامنه‌ای هم روز ۱۶اردیبهشت نوشت:‌ «خوب است بدانید در میان ۹اقدام مشخصی که FATF اجرای آنها را از مقامات کشورمان طلب کرده بود، مواردی مانند تصویب «لایحه الحاق ایران به کنوانسیون مبارزه با تأمین مالی تروریسم یا همان پالرمو» و لایحه «اصلاح قوانین مبارزه با تأمین مالی تروریسم و مبارزه با پولشویی» وجود داشت که هر دو دقیقاً ارتباطات منطقه‌یی ایران و حمایت‌های ما ازنهضت‌های آزادیبخش و جنبش‌های انقلابی مثل انصار‌الله و حزب‌الله را هدف گرفته بود و معلوم است که پذیرش و تصویب این مقررات، یعنی اجرای برجام ۲ و ۳ و...»!


البته  علامت مهم دیگر مبنی بر این‌که رژیم هنوز تصمیم قطعی نگرفته، سکوت شخص خامنه‌ای است.




لطفا به اشتراک بگذارید: