گرداب برجام، حسرت گذشته و وحشت از آینده

مرحوم برجام



سرگیجه و سردرگمی شدیدی در مورد برجام در هر دو باند رژیم دیده می‌شود. پس از خروج آمریکا از برجام،‌ این سردرگمی، در همه مسائل و جوانب مربوط به برجام، مانند چگونگی رابطه با اروپا، تحریمها و چگونگی مقابله با آن و همچنین شماتت یکدیگر در رابطه با گذشته و فرصتهای سوخته و همچنین وحشت از آینده تیره و تار خود را نشان می‌دهد که البته همه اینها آمیخته با فریبکاری و جنگ باندی، معجون و ملغمه‌یی را شکل داده که باعث گیجی و سردرگمی بیش‌از‌پیش خود رژیم شده است. گزیده‌‌یی از اظهارات و مطالب سردمداران و مهره‌ها ورسانه‌‌های رژیم می‌تواند تصویری از این پدیده به‌دست دهد.


ولایتی مشاور خامنه‌ای در روز۲۲اردیبهشت گفت: «درباره اروپایی‌ها و سایر اعضا باید بگویم تا جایی که مربوط به روسیه و چین می‌شود، تاکنون از آنها نقض عهد ندیده‌ایم و همواره به تعهدات خود پایبند بوده‌اند». وی بدون بازکردن سر انبان دلخوریهای نظام از اروپا سربسته گفت: «اروپایی‌ها نیز قول دادند».


رو در روی این اظهارات ولایتی یک روزنامه باند روحانی نوشته است: «به‌نظر می‌رسد به چند دلیل نمی‌توان به نقش پکن و مسکو در حفظ برجام آن‌گونه که بر آن تأکید شده است، امیدوار بود».(جهان صنعت ۲۳اردیبهشت ۹۷) این روزنامه پس از شرح دلایل خود در بدبینی به مسکو و پکن نتیجه گرفته است «تنها مسیر مطمئن برای حفظ برجام، همراهی با اروپاست. هم‌اینک افق‌ها و امید به حفظ برجام با اراده‌‌یی که از سوی اروپا صورت گرفته است، به‌خوبی پیداست».


اما در سمت باند خامنه‌ای بدبینی کامل نسبت به کشورهای اروپایی حاکم است. از وجوه فنی ماجرا تا جنبه سیاسی آن. در وجه فنی یک سایت باند ولی‌فقیه ارتجاع نوشته است: «کارشناسان و خبرگان اقتصاد می‌گویند حتی اگر سران ۳دولت اروپایی تضمینهای محکم کتبی بدهند که از شرکتهای خود در برابر تحریم‌های آمریکا دفاع می‌کنند، از لحاظ فنی، امکان اجرای خواسته اروپایی‌ها ممکن نیست. در اروپا اساساً ادامه حیات بانک، بدون چرخه دلار شدنی نیست، چرا که این قطع صرفاً شامل استفاده از چرخه انتقال نیست و مجوز‌های یورو، دلار را هم شامل می‌شود».(خبرگزاری حکومتی آنا ۲۲اردیبهشت ۹۷)




جنگ باندی بر سر انتخاب مسیر پس از خروج آمریکا را برجام


در جنبه سیاسی اما آنچه حاکم است سردرگمی نیست. بلکه جنگ باندی بر سر انتخاب مسیر است. مسیرهایمتنافری که هر یک به نوعی پایان کار نظام را رقم می‌زند و هر باند استدلال می‌کند که این نقشه‌مسیر باند رقیب است که نظام را زودتر به انتها می‌رساند.


در حالی که کیهان خامنه‌ای در روز ۲۳اردیبهشت برای اثبات «عزت نظام» توصیه به خروج از برجام کرده یک کادر سابق وزارت‌خارجه رژیم از باند رقیب می‌گوید: «خروج از برجام برای کشورهای دیگر، می‌تواند به این معنی تعبیر شود که ما می‌خواهیم به سمت بمب هسته‌یی برویم».(فریدون مجلسی ۲۲اردیبهشت ۹۷)


این دیپلومات سابق باند روحانی از آنجا که مزّه دهان باند ولی‌فقیه را خوب می‌شناسد چون خودش هم زمانی مثل رفسنجانی در آرزوی بمب اتمی بوده اما لهیب واکنش جهانی را دریافته و واپس تمرگیده هشدار می‌دهد: «عده‌یی تصور می‌کنند اگر ما بمب هسته‌یی داشتیم، دیگر کسی نمی‌توانست جلو ما نفس بکشد و هر کاری می‌خواستیم می‌کردیم. کره شمالی هم بمب هسته‌یی داشت و هم وسیله حمل آن را؛ اما به زیان کشورشان تمام شد». بعد هم تعادل‌قوای جهانی را یادآور شده و می‌گوید: «برای گروه دیگری هم خروج از برجام، صرفاً ژست است وگرنه برای خارج شدن از برجام کافی است سوئیچ پایش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را خاموش کنند. خروج از برجام باعث می‌شود چین و روسیه به ناچار به تحریمها بپیوندند و همین تجارت بخور و نمیر با این کشورها هم منتفی خواهد شد».


واقعیت این است که مهره‌ها و مقامات باند روحانی که نسبت به رفتن در مسیر بمب هسته‌یی هشدار می‌دهند، خود حسرت به دل فرصتهای از دست رفته هستند. یک سایت وابسته به این باند می‌نویسد: «فرصت از دست رفته در دوران اوباما، عدم استفاده از دست بالای ایران در بحران سوریه، بی‌توجه به خواسته‌های مکرّر و‌ جدی طرف‌های اروپایی برای حل مسائل منطقه‌‌یی، ناهماهنگی‌های داخلی در چگونگی استفاده از توانمندی‌هایموشکی و عدم پذیرش نقش‌آفرینی وزارت امور خارجه در مذاکرات حقوق‌بشری چند موضوعی بود که سبب فرصت‌سوزی آشکار برای ایران و هدیه‌‌یی به دونالد‌ ترامپ، نتانیاهو و شاهزاده سعودی بود».(سایت حکومتی بهار ۲۲اردیبهشت ۹۷)


جالب است که این باند هنوز به‌دنبال ایجاد فرصتهای از دست رفته و حفظ وضعیت موجود، آتش زدن پرچم آمریکا در مجلس ارتجاع را « اوج نابخردی سیاسی» و «برخلاف منافع» نظام ارزیابی می‌کند.(علی تاجرنیا عضو سابق مجلس ارتجاع ۲۲اردیبهشت ۹۷)




بن‌بست برجام برای رژیم پس از خروج آمریکا


صحنه آخر سردرگمی درونی نظام که این روزها تبدیل به صحنه غالب نظام ولایت فقیه شده و تابلو بارزی از بن‌بست و لاعلاجی رژیم را به نمایش می‌گذارد، بالغ شدن اختلافات به جنگ جناحی با شعارهای حذف روحانی و برکناری ظریف است. یک کارگزار حکومتی صحنه این جنگ را این‌طور می‌بیند: «سربازان دیپلوماسی قبل از آن که به مصاف آن‌طرفی‌ها بروند، از سوی این‌طرفی‌ها سنگباران شدند. کسانی که شعار ارزشمند "عزت، حکمت، مصلحت" را صرفاً تنوری می‌دانستند که باید در آن نان‌شان را بپزند، شمشیر بدزبانی را برکشیدند و حیا و خرد و منطق را در غلاف همان شمشیر برکشیده، فرو بردند. برجام، حالا به اینجایی رسیده است که می‌بینیم. باز هم ظریف باید برود جلوی اروپایی‌ها و شرقی‌ها».(سایت حکومتی ایران ۲۲اردیبهشت - محمد مهاجری)


البته که کارگزاران نظام در هر دو باند بیش از هر چیز از سرریز شدن آثار این مخاصمات در جامعه در هر حال انفجار وحشت دارند و به درستی نسبت به مطالبات مردم به یکدیگر هشدار می‌دهند که «نادیده گرفتن آنها تند کردن سیلابها» است و «اگر تناقض‌ها باقی بماند هم‌چون مار بوآ به دور کالبد سیاسی ما حلقه خواهد زد».(ابتکار ۲۳اردیبهشت ۹۷)




لطفا به اشتراک بگذارید: