مرا برادر خود می داند

مرا برادرخود می داند


مردی که برادر همه ی گنجشکان است


و گریه هایش


که زیر پوست گونه هایش جاریست


زیباترین رودهای جهان است


رویم را می بوسد


مردی که لبانش زخمی ست


از بس


شعر برای شهیدان زمزمه کرده است


مرا که اهل این زمانه ام


با همه سادگیهایم


 برادر خود میداند


مردی که دنیا


تا هزاره ای دیگر


غمهایش را


شماره خواهد کرد


چه سعادتی ست شاعر بودن


احساس می کنم


که می خواهم گنجشکی باشم


 و زیر باران دردهایش


بال هایم را تکان بدهم


و خیس شوم


 از درد عشق!


****

لطفا به اشتراک بگذارید: