«بستهٔ اروپایی»
یک مرید«آقا» گفت، مضطرب سخن هایی
داستان ما باشد، مضحک و تماشایی
سرنوشت این برجام، گشته تلخ و بد فرجام
تکیه گاه آن باشد ، بستهٔ اروپایی
نقطهٔ امید ما، ا ین بُوَد که آیا هست
اندرون این بسته، مختصر مزایایی؟
راه ما شود بسته ، گر نباشد این «بسته»
نفت و گاز و میعانات، صادرات دریایی
اهل فن در این باره، جملگی بر این قولند
«چهار و یک» نخواهد داد، بیش از این هدایایی
اندرون این بسته، رنگی ار «مشوّق» نیست
ما ندیده ایم چیزی، از طریق بینایی
ما شدیم از این بسته، ناامید و دل خسته
با تعارفات پوچ، می شویم پذیرایی
حال و روز ما همچون، حال و روز برجام است
در اتاق «آی سی یو» وضع و حال گویایی
آنچه می شود احساس، رنگی از خطر دارد
دَم بدَم دهد هشدار، حسّ تیز بویایی
آنچه گفته روحانی، در مقابل تحریم
بوده یک رجز خوانی، در هراس و تنهایی
هارت و پورتِ او باشد، همچو پارس خوابیده
نخ نما دگرگشته، این شگرد عظمایی
با یکی غلط کردن، مهره ای هراسان گفت:
سدّ تنگهٔ هرمز، ما نگفته ایم جایی
بوی مرگ و الرحمان، هر کجا شده پیچان
چاره ساز نخواهد شد، بستهٔ اروپایی
گودرز – ۱۸ تیر ۹۷