......وفای به پیمان

وفای به پیمان .  .  .


آن سالهای دور که در گام اولین


افشانده شد بذر رهایی در این زمین


گفتند این زمانه بُوَد«شوره زار یأس»


هر کِشت اولین بشود کار آخرین


آن باغبان عاشق و آن گرد سرفراز


سرشار بود قلبش از ایمان و از یقین


شورید بر آن کلام و برآن منطق عبث


گفتا که یاوه باشد این سخن و فکر اینچنین


در پیش رو گرچه مسیر است صعب و سخت


ره سنگلاخ با کُله و کفش آهنین


گرچه بها و خونبهای گزافی طلب کند


در هرقدم هزار خطرهاست در کمین


ما این کویر تشنه و این دشت مرده را


رویان کنیم به همت و با عزم آهنین


.  .  .  .  .  .  .  .  .  .  .  .  .  .  .  .  .  .  .


باری بدین روال بسی سالیان گذشت


تا آن نهال پاک از آن بذر اولین


گسترد شاخه های فراوان در آسمان


با ریشه های محکم و ستوار در زمین


افزون ز نیم قرن تلاش و جهاد و رزم


در جای جای میهن و در محبس اوین


شد شاخص وفای به پیمان و آرمان


تا واپسین دم حیات و نفس ها آخرین


 در سالگرد تابش خورشید ماندگار


با واژه ها فخر و شرف نام او قرین


اینک امید میهن در بند نام اوست


نامش چراغ و مشعل پیکار آخرین


  گودرز

لطفا به اشتراک بگذارید: