کیست معشوق جاودانی من ؟

کیست معشوقِ جاودانیِ من؟


نه خیالی که گم شوم در تو


نه شرابی که نوشمت یکسر


من صبورم در این میانه بسی


حالِ من هم شود شبی بهتر


حالِ من هم شود شبی بهتر


چه شبی؟آن شبی که باز آئی


با نگاهت،لبت،شکر خندت


خانه ی چشمِ من بیارائی


سخت و سنگین به من نگاه کند


رو به رویم کسی در آئینه


غربتی گشته بی تو خانه ی من


نیست نقشی از عهد دیرینه


نشوم خسته،گرچه دلتنگم


جز تو ای نازنین نخواهم یار


من صبورم،نمانم از خواهش


به صلیبم کشند اگر بَر دار


گم نگشتی،نرفته ای با خود


غفلت من، تو را ز من بربود


دل من غیر از این نمی گوید:


سرزنش این زمان ندارد سود


من صبورم،ز پا نمی افتم


این ولی چاره سازِ دَردم نیست


کاوه باید شوَم وَ یا مریم


ورنه قسمت جز آهِ سردم نیست


کیست معشوقِ جاودانیِ من؟


بوَدم مایه ی غم و شادی


یا به وصلش رضا دَهَم یا مرگ


نام زیبای اوست " آزادی"??


جمشید پیمان


لطفا به اشتراک بگذارید: