استرداد
استرداد !
خبر آمد اخیراً دیپلماتی
شد استرداد از آلمان به بلژیک
جناب دیپلمات را همره بمب
مانیتور کرد دوربینی ز نزدیک
چنان جرمش مسُلّم بود و واضح
که دیگر نیست جای ظنّ و تشکیک
طرف می بود شخص کاردانی
زرنگ و خبره درانواع تاکتیک
ولایی دیپلماتی کارکشته
به دستش بمب نیرومند و آنتیک
به دام افتاد و طرحش برملا شد
به زندان برده شد با خودرویِ شیک
به دنیا جرم او اعلام گردید ،
«تروریستی» ز نوع دیپلماتیک
اگرچه گفت بنده دیپلماتم
به آلمان رفته ام تفریح و پیک نیک
ولی مرغان پخته در ته دیگ
چو بشنیدند بخندیدند ، جیک جیک
به دادگاهی که قضات ولایت
نباشند تا به او گویند تبریک
نباشد دوره ی اهل مماشات
که ماستمالی کنندش دیپلماتیک
شده «آقا» از این اوضاع هراسان
از این مخمصه و تحریم نزدیک
به پشتش کوهی از جرم وجنایت
کنونش تیره و آینده تاریک
گودرز - ۲۰مهر ۹۷