بسیجیه چهار تا صابون میخوره ...

بسیجیه چهار تا قالب صابون می‌خوره تا به مرز خودکفایی برسه!


بسیجیه رو میارن تهران اسکان میدن. یه روز با دو تا خیار در دست میره توی یک بقالی، میگه:حاج آقا خیارشور داری؟ بقاله میگه: بله. بسیجیه میگه: پس قربونت، بی زحمت این دوتا رو هم بشور!!


تو مسجد داشتن صحنه گل ایران به آمریکا رو نشون میدادن، بسیجیا تماشا می‌کردن تکبیر میگفتن. دو سه بار که صحنه آهسته گل رو نشون میدن، یه بسیجیه شاکی میشه، میگه: ‌حالا اونقدر نشون بده تا اون دروازه بان بگیردش

لطفا به اشتراک بگذارید: