مرا بده
مرا بده!
به مادر امیرارشد تاجمیر. شهید روز عاشورای قیام 88
«وطن بدون امیرت بدون فرزند است
مرا بده!
وطن آنجاست! منتظر است»
امیر گفت.
و مادرش می دید
که شانه های امیرش
ـ وقتی که کفش به پا میکرد ـ
بلند
بلند
صخره ای از قلة دماوند است.
«مرا بده به مادر خویشم که میهنم باشد»
امیرگفت:
همان که با تمام قامت مجروح، پای در بند است»
مرا بده! بگذار آن درخت دشت شوم
که آبهای خزر
و موجهای آبی کارون
درون رگهایش
چو رودهای خروشان، روان به آوند است.
مرا بده مادر!
و سالها نگهم کن
که ایستاده ام آنجا
و مادرم ایران
به فخر میگوید
مرا چه بیشمار امیر این زمانه فرزند است.