گناه


گناه

يه دختر مسيحي ميره پيش کشيش که به گناهاش اعتراف کنه.
ميگه: من هر دفعه از جلوي آينه رد ميشم، به خودم ميگم من چقدر باهوشم ،
من گناه ميکنم؟
کشيشه ميگه: نه دخترم شما گناه نميکني، اشتباه ميکني