بسیجی ویخچال

بسیجیه حرف فرمانده رو گوش نمیده. میخواستن شکنجه روحیش بدن، میفرستنش تو یک اتاق گرد، میگن برو یک گوشه بشین!


بسیجیه در یخچال رو باز می کنه و می بینه: ژله هه داره مثل بید می لرزه، بهش میگه: نترس میخوام پنیر بخورم.

لطفا به اشتراک بگذارید: