نظریه ی سوسک

نظریة سوسک


درسی برای رفتار ما


در یک رستوران، یک سوسک پر می‌زند و بر روی خانمی می‌نشیند.


آن خانم از روی ترس فریاد می زند. وحشت‌زده بلند می‌شود و سعی ‌می‌کند با پریدن و تکان دادن دست‌هایش سوسک را دور کند.


افراد دیگری هم که سر همان میز بودند وحشت‌زده می‌شوند.


سوسک پر می‌زند و روی فرد دیگری می‌نشیند. این بار نوبت او و افراد نزدیکش می‌شود که همین حرکت‌ را تکرار کنند!


پیشخدمت می‌دود تا کمک کند.


این بار سوسک پر می‌زند و روی پیشخدمت می‌نشیند.


پیشخدمت محکم می‌ایستد و به رفتار سوسک بر روی لباسش نگاه می‌کند.


سوسک را با انگشتانش می‌گیرد و به خارج رستوران پرت می‌کند.


 آیا سوسک باعث این رفتار عصبی شده بود؟


پس چرا پیشخدمت دچار این رفتار نشد؟


چرا او تقریبا به شکل خوبی این مشکل را حل کرد؟


این سوسک نبود که باعث ناآرامی شده بود، بلکه ناتوانی افراد موجب ناراحتیشان شده بود.


من فهمیدم این فریاد پدریا مدیرم بر سر من نیست که موجب ناراحتی من می‌شود،


ترافیک بزرگراه نیست که من را ناراحت می‌کند،


من فهمیدم در زندگی نباید واکنش نشان داد، بلکه باید پاسخ داد.


واکنش‌ها همیشه غریزی هستند، در حالی‌که پاسخ‌ها همراه با تفکرند

لطفا به اشتراک بگذارید: