برای نان
برای "نان"
نزن سرباز
من برای "نان" رنج گذشتن
از صخره ها و رودهای خروشان را
بر کول میکشم.
صدای تفنگت
از صدای کودک گرسنه ام
سهمگین تر نیست
نمیتوانی مرا باز داری
کول من از برای نان است
و
تفنگ تو برای کشتن نان آور .
به درازای تاریخ
هیچ تفنگی
صدایش از صدای گرسنه
بلندتر نبوده است.
نزن سرباز
من کولبرم