!در سرزمین من
در سرزمین من!
هر چیزی بهانهایست
برای نبودن و
نداشتن ...
زلزله میآید
ملتی بدبخت
بدبختتر میشوند...
سیل میآید
خانههای کاغذی ِ
بچههای کار را
مچاله میکند.....
فقر و فلاکت
بهانه نمیخواهد...
در سرزمین من !
قفل بر لبانت میزنند
و زنجیر بر پاهایت ...
سکوت میکنی
و جنایات را میبینی ...
دَم برآوری
نفست را میبُرند ...
آهی بکشی
خانهات را ویران میکنند...
سکوت میکنی
سکوتی پر از
فریاد .....
«کتایون خزعلی»