بگو که برمی‌گردیم


بگو که برمی‌گردیم





ما روزی، فاتحانه برمی‌گردیم





بر درد فراق، چاره‌گر می‌گردیم





از پا نفتاده‌ایم و تا سر  داریم





در گرد جهان به درد سر می‌گردیم





خندان ما را دو باره خواهی دیدن





هر چند که با دیده‌ی تر می‌گردیم





خاکستر ما اگر که انبوه کنند





ما در دل آن توده، شرر می‌گردیم





گر طالع ما غروب غمگینی داشت





این بار سپیده‌ی سحر می‌گردیم





چون نوبت پرواز عقابان برسد





ما سوختگان، صاحب پر می‌گردیم





نایافتنی نیست کلید دل تو





نایافته‌ایم؟ بیشتر می‌گردیم





از رفتن و بدرود سخن ساز مکن





ای خوب! بگو بگو که برمی‌گردیم...





#سیاوش_کسرایی


لطفا به اشتراک بگذارید: