شرم تان باد ای خداوندان قدرت...
شرم تان باد ای خداوندان قدرت
بس کنید
بس کنید از این همه ظلم و قساوت
بس کنید
ای نگهبانان ازادی!
نگهداران صلح!
ای جهان را لطف تان تا قعر دوزخ رهنمون
سرب داغ است این ک میبارید بر دلهای مردم
سرب داغ !
موج خون است این ک میرانید بر ان کشتی خودکامگی را
موج خون!
گر ن کورید و ن کر
گر مسلسل های تان یک لحظه ساکت میشوند
بشنوید و بنگرید
بشنوید این وای مادرهای جان ازرده است
کاندرین شب های وحشت سوگواری میکنند!
بشنوید این بانگ فرزندان مادر مرده است
کز ستمهای شما هرگوشه زاری میکنند
بنگرید این کشتزاران را ک مزدوران تان
روز و شب با خون مردم ابیاری میکنند
بنگرید این خالق عالم را ک دندان برجگر
بیدادتان را بردباری میکنند !