حشره کش و گرانی – طنز عروسکی کامبیز و خان دایی
با خبرترین خبر
کدام یک دردناکتر است: گورخوابی، بیابان خوابی، کارتن خوابی، ماشین خوابی، بیسرپناهی،
پشتبامنشینی، زاغه نشینی، حاشیهنشینی، چادرنشینی و یا … زندگی (؟!) در حمام یک خانه قدیمی.
«دختری به نام هدیه با خواهش و التماس ما را به خانهشان دعوت کرد تا وضعیت زندگی
خود و خانوادهاش را به ما نشان دهد: چهار نفری در حمام زندگی میکنیم.کوچهای را از
میان فاضلابهای خانگی و پر از زباله طی کردیم.
خانه محقر آنها در انتهای کوچه بود. وارد خانه که شدیم، هدیه حمامی در گوشه حیاط نشانم داد و گفت: «ما چهار نفری در این حمام زندگی میکنیم.
بهخاطر اینکه نتوانستیم اجاره خانهمان را بپردازیم، صاحب خانه ما را بیرون کرد و مجبور شدیم در حمام خانه عمهام ساکن شویم». (صبح امروز. ۳۰شهریور ۹۹)
زندگی حشره در گرانی یخچال ویترینی!
«باورتان بشود یا نشود! کمی آن طرفتر از آن حمامنمور و تاریک خانواده چهارنفره، مردی همراه با همسرش در یک یخچال زندگی میکنند؛ یک یخچال ویترینی در ورودی شهر سبزوار. همین یخچالهای ویترینی سوپر مارکتهای شیک که پر از انواع نوشیدنیهای عجیب و غریب و بستههای مواد غذایی مارکدار هستند. حالا شده سرپناه دو انسان! با خودم گفتم، شاید تمرینی برای خوابیدن در گور باشد.یک یخچالی در جلوی مغازهای.
یخچالی که درهای شیشهای داشت، بیرون آمد و با ما شروع به صحبت کرد: «مدتی است بهدلیل بیکاری و نداشتن سر پناه مجبور به زندگی در این یخچال بلااستفاده شدیم. یک طبقه وسایل شخصی و مواد غذاییمان را گذاشتهایم و در طبقه پایین میخوابیم». پرسیدیم، همسرت کجاست؟
صدای ضعیفی از داخل یخچال به گوش رسید و رقیه گفت: «من اینجام»…! سرش را از یخچال بیرون آورد و به من گفت: «ما از ناچاری در یخچال زندگی میکنیم.» (همان منبع)
مطالب مرتبط