ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد

ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد


۲۰مهر روز حافظ


نقد صوفی نه همه صافی بی‌غش باشد


ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد


صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی


شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد


خوش بود گر محک تجربه آید به میان


تا سیه روی شود هر که در او غش باشد


خط ساقی گر از این گونه زند نقش بر آب


ای بسا رخ که به خونابه منقش باشد


ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست


عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد


غم دنیای دنی چند خوری باده بخور


حیف باشد دل دانا که مشوش باشد


دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش


گر شرابش ز کف ساقی مه وش باشد



مطالب مرتبط


واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می‌کنند ـ چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند


کابینهٔ عظمایی!

لطفا به اشتراک بگذارید: