در رسانههای اجتماعی دیده شد: رقص یک دخترک کار برای درآوردن یک لقمه نان وجدان همه را جریحهدار کرد ـ ۱۲آبان۱۴۰۰
وقتی از کودک در جهان صحبت میکنیم و مینویسیم، گویی رنج و محرومیت و دلتنگیهای مشترک کودکان کشورهای جهان را روایت میکنیم؛ اما هنگامی که به کودکان ایران میرسیم، این رنج و محرومیت و دلتنگی، دیگر به یک میزان با دیگر کودکان جهان مشترک نیست. دیکتاتوری مذهبی و آپارتاید دینی چیزی بهنام حقوق کودک باقی نگذاشته است. تیغ چنین استبدادی اساساً بر گلوی «زندگی» و جلوههای زیبای آن گذاشته شده است.
برای کودک ایران، جلوههای زیبای زندگی و «فضای سرشار از خوشبختی» را رؤیا و حسرت کردهاند. کودکیهای کودک ایران با جبهههای جنگ و روی میدانهای مین آغاز شد؛ بسیاریشان در زندانها بهدنیا آمدند؛ هزارانشان در زیر هیولای فقر، ترکتحصیل کردهاند؛ هزارانشان دستفروشی میکنند تا نانی به کف آرند؛ خیل کودکاناند که در کورهپزخانهها کار طاقتفرسا را تاب میآورند؛ خیل کودکاناند که دیو اعتیاد به دامشان کشانده و کودکی و رؤیاپروری و بازی و دوستان محله و گشت و گذار و درس و لطافتهای آرزوهایشان را تباه نموده است.
کودک آرزومند و معصوم ایرانی از همان اوان کودکی، سهمی از آینده برایش متصور نیست. نظام ولایت فقیه که تمام سرمایههای ملی مردم ایرانزمین را صرف سرکوب و ترور و کشتار مردم کشورهای منطقه کرده، شرایطی را به وجود آورده که کودکان این میهن از همان کودکی تماشاگر سرنوشت خود در آینه وضعیت وخیم و فقیرانه پدر، مادر بزرگ، مادر و خواهرانش باشند.
مطالب مرتبط
تاکید رئیسی در برابر ریزشهای ادامهدار بورس تهران: اتخاذ تدابیر لازم برای نوسانات بورس!