واکنش خامنهای سر قبر خمینی و اتفاق عجیب
قرار بود مردم ایران با رفتن شاه طعم آزادی را بچشند، اما زنجیرهای شیخ محکمتر آنها را در خود گرفت؛ میخواستند در رفاه و کرامت باشند، اما فقر و سیهروزی بیشازپیش آنها را در پنجههای خود فشرد؛ پیشرفت و تعالی میخواستند، اما با شتاب بیشتر، وارد درهٔ عقبماندگی شدند؛ میخواستند زمینههای دزدی و غارت از میان برود، اما چنگالهای چپاول بیشازپیش همه چیزشان را ربود!
گویا این تکرار شومی بود که تاریخ معاصر ایران، بهآن محکوم است. در هر بزنگاه بهرغم جانفشانیها و فداکاریها، باز هم استعمار و ارتجاع دستآوردها را ربودند و استبداد را حاکم کردند.
از ۲۵تیر ۱۲۸۷ که تهران توسط مجاهدان مشروطه فتح شد، اما دربار با همدستی آخوندهای مرتجع و استعمارگران، دستآوردهای آن انقلاب را ربود؛ تا قیام سردار جنگل که میرفت جمهوری و آزادی را برای ایران بهارمغان بیاورد، اما سرکوب رضاخانی و خیانتها، فروغ آن جنبش را در کولاک کوههای خلخال خاموش کرد؛ تا مصدق بزرگ که مردم ایران با جانفشانی در قیام ۳۰تیر۱۳۳۱ دربار و ارتجاع و استعمار را پس زدند و او را در مسند نخستوزیری ابقا کردند، اما همان دستان شوم در نبود سازمانی متشکل توانست با کودتایی سیاه، مصدق را براندازد؛ و همین رویه در ۲۲بهمن۵۷ تکرار شد و توطئههای استعماری و ارتجاعی، این بار شیخ را بهجای شاه نشاند و سلطنت آریامهری را به سلطنت ولایت فقیه تبدیل کرد.
مطالب مرتبط
ترانه طنز ـ از ماه تا چاه ـ داستان آمدن خمینی به ایران
رخداد ـ صدای شکستن ستون فقرات نظام در بهمن۱۴۰۰!